رسوخ تفکر احمدی نژدایسم در مواجهه با بهارستان

تدبیر24» منتقدین: آیا سقوط هواپیمای شرکت آسمان در مسیر تهران – یاسوج می تواند آغازی بر یک پایان باشد. پایان همکاری علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و حتی عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی با دولت دوازدهم.

به گزارش اعتدال، در حدود 5 سالی که از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد، موضوع استیضاح این دو وزیر بارها در مجلس مطرح شده و هر بار با تمهیدی خاص این ماجرا ختم شده است. حتی در ماجرای رای اعتماد دوباره به وزرای دولت دوازدهم، حسن روحانی برای این دو وزیر پیشنهادی سنگ تمام گذاشت تا مبادا از مجلس دهم رای اعتماد نگیرند و مجبور به ترک وزارت خانه خود شوند. اما پس از سقوط ای تی آر هواپیمایی آسمان، موضوع استیضاح این دو وزیر در مجلس جدی تر از گذشته دنبال می گردد.

عدم توانایی در مواجهه با بحران‌های موجود در سیستم حمل و نقل کشور، عدم نظارت بر سیستم ناوگان هوایی و ریلی و بروز مشکلات، عدم اجرای برنامه‌های ارائه شده به مجلس در نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی، بی‌انگیزگی در اداره امور وزارتخانه ذیربط و عدم پاسخگویی مناسب به مردم و نمایندگان آنها از محورهای استیضاح وزیر راه است.

همچنین عدم توانایی در اداره امور بنگاه‌های وابسته به وزارت رفاه از قبیل شستا، هواپیمایی آسمان، کشتیرانی، عدم توجه به ساماندهی ساختار نیروی انسانی و مقابله با باندهای سیاسی و اقتصادی در بنگاه‌های وابسته و بالا رفتن بدهی بیش از حد در سازمان‌های وابسته از قبیل تامین اجتماعی و بازنشستگی به سیستم بانکی و عدم نوسازی و نبود مدیریت مناسب در هواپیمایی آسمان را می توان به عنوان محورهای استیضاح وزیر رفاه عنوان کرد.

در حالی که استیضاح وزیر راه و کار به طور جدی توسط نمایندگان دنبال می گردد، برخی رسانه های نزدیک به وزارت کار با اعلام نام برخی از افراد به عنوان  گزينه های احتمالی در وزارتخانه های كار و راه به دنبال دور کردن مجلس از وظیفه ذاتی خود که نظارت بر عملکرد دولت و وزراست بوده و می خواهند مجلس را از در راس امور بودن بندازند. تا جایی که یک رسانه نزدیک به وزارت کار و از حامیان وزارت ربیعی در اقدامی جهت دهی شده به تخریب نمایندگان استیضاح کننده در مجلس پرداخته است.

روی آوردن نزدیکان وزیر کار به تخریب نمایندگان و وارد کردن نمایندگان به بحث های حاشیه ای، فارغ از اینکه اقدامی غیر اخلاقی است، فرآیندی است که تنها سرویس های امنیتی از این تاکتیک برای به هم ریختن سیستم دفاعی و تهاجمی حریف از آن استفاده می کنند و به نظر می رسد آقای ربیعی هر چه در مدیریت وزارت کار بی استعداد است در به کار گیری تاکتیک ها و تکنیک های امنیتی و اطلاعاتی تبحر خاص دارند. این در حالی است که محمد علی وکیلی از نمایندگان حامی دولت و یکی از دنبال کنندگان طرح استیضاح، به صورت مستقیم و صریح معرفی وزیر جایگزین توسط نمایندگان را تکذیب کرده است. 

سقوط هواپیما و تلاش برای استیضاح وزیر در تاریخ ایران اتفاق تازه ای نیست. در جریان سقوط هواپیمای بوئینگ مسیر تهران - ارومیه در سال89 که منجر به جان باختن تعدادی از هموطنانمان شد، نمایندگان با پرهیز از قومی گرایی پای رای خود ایستاندند و پس از یکی از گسترده ترین لابی‌های تاریخ مجلس و فشارهای بی سابقه بر نمایندگان استیضاح کننده، به برکناری وزیر راه وقت، حمید بهبهانی رای دادند.

اکنون نیز برخی از نزدیکان وزرا با دادن مشورت های نادرست به وزرای مورد مواخذه به جای پاسخگو بودن نسبت به قصور زیرمجموعه های خویش، به دنبال فرافکنی و منحرف کردن اذهان عمومی به خصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند. این در حالی است همانگونه محمدعلی وکیلی که از جمله نمایندگان نزدیک به حسن روحانی است اشاره کرده است:" روحیات رئیس جمهور به گونه ای است که در انتخاب وزراء کاملا مستقل عمل می کند و تا کنون وزیری را با سفارش دیگری منصوب نکرده است."

موضوعی که روحانی در نطق پیش از آغاز بررسی صلاحیت وزرای کابینه دوازدهم و حمایت از گزینه های پیشنهادی خود بارها در صحن علنی مجلس به ان اشاره کرد:" در معرفی وزرا تحت فشار هیچ جناح و حزبی نبودم البته همه جریان‌ها پیشنهادات خود را مطرح کردند.". حال اینکه چرا رسانه ای که عنوان اصلاح طلبی را به یدک می کشد با  نزدیکی به ربیعی و وزارت کار ماموریت تخریب مجلس و آن هم  نمایندگان سرشناس اصلاح طلبان در مجلس را عهده دار شده، سوالات بسیاری را در ذهن ایجاد می کند. از سوی دیگر چگونه است رسانه نزدیک به وزارت کار، حتی از مشخص شدن گزینه های وزارت خانه های کار و راه خبر می دهد؟ آیا این اظهارات به معنای زیر سوال بردن ریاست جمهوری و استقلال فکری او نیست؟

جهت یادآوری بد نیست سخنان روحانی در زمان بررسی رای اعتماد به وزراء را دوباره مرور کنیم. رییس جمهور در جلسه رای اعتماد به وزیران پیشنهادی کابینه دوازدهم، در دفاع از عملکرد مورد انتقاد ربیعی در حوزه اقتصادی گفت: " با آقای ربیعی صحبت کردیم که یکی از چهره‌های به نام صنعتی مدیریت شستا را به عهده بگیرد. معتقدم بر اساس سیاست‌های کلی باید این بنگاه‌های اقتصادی را سریع‌تر آماده کرده و در بازار بفروشیم، تا بار مسئولیت وزارت‌خانه‌ها سبک شوند، بنگاه داری هیچ تناسبی با تخصص وزارتخانه ها ندارد و یک کار نادرست و غیردقیقی بوده که قبلاً انجام گرفته و قدم به قدم باید در این راستا گام برداریم." 

در حالی که شخص رییس جمهور بارها از بنگاه داری دستگاه های دولتی انتقاد کرده و یکی از شروط وزارت ربیعی، جداسازی شرکت های اقتصادی از وزارت کار بوده، ربیعی به وقت استیضاح باید پاسخ دهد چرا بر خلاف سخنان شفاف رئیس جمهور، بنگاه داری را از مقام وزارت منفک نکرد و باعث بدقول شدن رئیس دولت و ایجاد تنش در کابینه شد؟ ربیعی باید به صراحت درباره عملکرد هواپیمایی آسمان، صندوق بازنشستگی، شرکت ملی نفت کش ایران و مدیریت های غیرقانونی و صوری در وزارت کار و ... پاسخگو باشد و توضیح دهد چرا شرکتی که وی حاضر نشده مسئولیتش را به کاردانان بسپارد، اجازه می دهد هواپیمای از رده خارج را بعد از ۲۵ سال کارکردن از فراز دنا عبور دهد؟

به جای ایجاد اختلاف بین نمایندگان و طرح موضوعات تخیلی و موهومی، بهتر است وزیر محترم و سایر مدیرانی که برای خود پاداش ها و حقوق های چند ده میلیونی تصویب می کنند، پاسخ بدهند در حادثه سانچی چه گذشت؟ گزارش دهند در معدن یورت بعد از ۹ ماه علت چه بود و چه شد؟ مقصر کیست و مجازات متهمان چه شد؟ پاسخ دهند چرا شرکت هواپیمایی آسمان به عنوان یکی از ناایمن ترین ایرلاین های دنیا شناخته می شود و هواپیماهای آن اجازه پرواز در آسمان اروپا را ندارند؟ 

البته در این بین وزیر راه نیز باید جواب های قانع کننده ای در روز استیضاح برای نمایندگان مجلس داسته باشد، چرا که به فرض اینکه شرکت آسمان بخواهد هواپیمای اسقاطی خود را در مسیر خاص یاسوج پرواز دهد، مسئولان هوایی چرا باید اجازه بدهند که این آهن پاره در شرایط نامساعد جوی از ارتفاعات ۱۵۰۰۰ پایی دنا عبور کند؟

دستور العمل پروازی برای این شرایط طبق استاندارهای بین المللی و تجارب کشورهای دیگر چیست؟ آیا به هر نوع هواپیمایی، در هر شرایط جوی و در چنین ارتفاعی اجازه پرواز و بازی با جان مردم بی گناه داده می شود؟ محدودیت هایی که بعد از سقوط هواپیمای ATR72 در سال ۱۹۹۴ میلادی در ایالات متحده، برای این نوع پرنده وضع شد چرا در ایران به روز نشده و هنوز مدیران هوایی به توان اسمی این هواپیما که کمپانی سازنده در دفترچه راهنما چاپ کرده، رجوع می کنند؟

مشکلات راداری، زندانی که در نزدیکی باند فرودگان مزاحم دید خلبان و فرود هواپیماست و همچنین طول کوتاه باند پروازی فرودگاه یاسوج از دیگر ابهامات این فاجعه است که بهتر است آخوندی از همین الان پاسخ های مناسبی برای آنها داشته باشد.

نکته قابل تامل اینکه پس از فاجعه هواپیمایی آسمان، سانچی و ... هیچ گاه مدیران مسئول و مقصر در این حوادث دردناک حتی حاضر به پذیرش کوتاهی خود نشدند و نه تنها مدیری برکنار نشد و یا استعفا نکرد بلکه، حتی زحمت عذرخواهی را نیز به خود ندادند و در نهایت اشکی ریخته شد و ماجرا تمام. با این حال بهتر است نمایندگان با پیگیری استیضاح این دو وزیر، برای یکبار هم که شده نشان دهند در ایران نیز پس از بروز فاجعه انسانی، مدیر یا وزیری برکنار می شود.

البته ظاهرا خیال آقای آخوندی راحت است. از یکسو متوفیان این هواپیما بیمه بوده اند و از سوی دیگر روابط خویشاوندی قوی و خاصی دارد که تا کنون بارها وی را از چالش بهارستان به سلامت عبور داده است.

هم آخوندی و هم ربیعی بهتر است از روشی که احمدی نژاد در سالهای نه چندان دور در پیش گرفته بود، دست بردارند و به تحقیر مجلس در خفا و عیان، "مجلس در راس امور است" را سرلوحه مانیفست خود در تعامل با مجلس بدانند و به جای لابی و پاک کردن صورت مساله و تمسک به روشهای احمدی نژاد گونه، به سوالات نمایندگان مردم در پارلمان پاسخگو باشند.