اقتصاددان و جامعه شناسان در گذشته سه سرمایه منابع طبیعی، تکنولوژی و نیروی انسانی را مهم میشمردند و پس از تجربههای متمادی به این نتیجه رسیدند که سرمایه اجتماعی یکی از بزرگترین سرمایههاست.
تدبیر24»بر این اساس، پس از انقلاب صنعتی در وهله نخست تکنولوژی و رشد صنایع مطرح بود اما پس از آن مساله، ضرورت وجود نیروی انسانی ماهر برای اداره این صنایع به یک دغدغه عمومی در کشورهای جهان اول تبدیل شد. زیرا این تفکر وجود داشت که به رغم وجود تکنولوژی و صنایع اما بدون وجود نیرو یا سرمایه انسانی رشد و توسعه امکانپذیر نیست. پس از آن جامعه شناسان این پرسش را به میان آوردند که چرا با وجود صنایع وسیع و نیز نیروی انسانی ماهر بازهم به رشد و توسعه نرسیدیم. به طور مثال عربستان با وجود وارد کردن تکنولوژی و نیز برخورداری از سرمایه نفتی و ایران با وجود سرمایههای عظیم طبیعی، معدن و نفت تا به امروز نتوانستند به شاخصهای توسعه یابند اما برخلاف این دو کشور ژاپن و هند بهرغم پشت سرگذاشتن مشکلات و بحرانهایی چون جنگ و استثمار موفق به رشد و توسعه شدند. بنابراین جامعه شناسان و اقتصاددانان پس از این همه تجربه به این نتیجه رسیدند آنچه که میتواند کشورهای جهان را به رشد و توسعه برساند، سرمایه اجتماعی و یا سرمایه اجتماعی پیوند دهنده است. اگر در میان افراد یک جامعه همدلی، وحدت، یکرنگی، اعتماد، انسجام فرهنگی و اجتماعی وجود نداشته باشد سه سرمایه مهم منابع طبیعی، تکنولوژی و نیروی انسانی به درستی به کار گرفته نمیشود. اگر جامعه از اعتماد بالا، همدلی و انسجام برخوردار باشد، بنابراین با وجود سرمایه اجتماعی میتوان به رشد و توسعه دست یافت. از اینرو همانطور که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور اذعان کرد باید به ترمیم سرمایههای اجتماعی پرداخت اما این اقدام با وجود رویدادهای اخیر و بیاعتمادی بخشهایی از جامعه به مسئولان امری بسیار دشوار است. زیرا در گام نخست باید مسئولان تلاش کنند که اعتماد، اعتماد مردم به دولت را در جامعه گسترش دهند. اکنون این اعتماد میان مردم و مسئولان تضعیف شده و هر آنچه که مسئولان در گفتوگوهای زنده تلویزیونی و سخنرانیها مطرح کنند، جامعه وعدهها و سخنان مسئولان را نمیپذیرد و یا به سختی میپذیرد. پس از رویدادهای اخیر که رئیس جمهور و سایر مسئولان تلاشهایی را برای ترمیم سرمایههای اجتماعی آغاز کردند، اگرچه این اقدام گامی ناکافی است اما استمرار آن بیش از پیش ضروری است. علاوه بر این، نباید با وجود بحرانها، فسادها و بیاخلاقیهای سیاسی و عدم انجام درست وظایف از سوی قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه که وجود دارد نباید انتظار داشت که جامعه به مسئولان و سخنانشان اعتماد کنند. وقتی در کشور رشوه و فساد اداری و دروغ وجود دارد، در چنین وضعیتی چگونه میتوان سرمایههای اجتماعی را گسترش داد. بیاعتمادی در همه موارد آثار و پیامد ناگواری در پیخواهد داشت. بنابراین اگر حتی کشور هر سه سرمایه منابع طبیعی، تکنولوژی و نیروی انسانی را داشته باشد اما سرمایه اجتماعی را به عنوان یک پشنوانه عظیم با خود نداشته باشد، هرگز نمیتواند به رشد و توسعه برسد. اگر امروز از ژاپن و برخی دیگر از کشورها به عنوان کشورهای موفق در جهان نام برده میشود این مهم به دلیل همین اعتماد است. در نهایت باید یادآور شد ترمیم سرمایههای اجتماعی یک سرمایه درازمدت است که جامعه باید آزمایش و خطا کند تا به تدریج اطمینان و اعتماد لازم به مسئولان حاصل شود. لازمه این مهم قانونمداری و برخورد با فساد و هزاران عامل دیگر موجب بارور شدن سرمایههای اجتماعی میشود.
امان الله قرایی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه