تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 11
کد خبر: ۱۰۵۰۹۴
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۱

نیازمند مجتهدان زن هستیم

دکتر مریم صانع پور،مدیر گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده علوم انسانی با بیان اینکه هم برخی حقوق و هم برخی قوانین متناسب با حقوق زنان نیستند گفت: متاسفانه بعضی حقوق و قوانین ما بر محور اخلاق و عدالت شکل نگرفته اند، اخلاق و عدالت دو عنصری است که می تواند تعیین کننده باشد هر چند عدالت به یک معنا زیر مجموعه اخلاق است،اما از آن حیث نسبت به عدالت تأکید دارم چون یکی از اصول اعتقادی شیعه امامیه عدل است، اما متأسفانه جدی گرفته نشده و به نظرم در اصول فقه کنونی ما باید جایگاهی بالاتر پیدا کند. اگر اصل عدالت برای ما مهم باشد طبعاً اخلاق هم در مسایل حقوقی و فقهی و به تبع آنها قانونی ملحوظ می شود و در این صورت قوانین مدنی ما زنان را که یک صنف از افراد نوع انسان هستند و نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند به گونه ای برابر با مردان ملاحظه خواهند کرد.

تدبیر24»او با بیان اینکه اگر مسلمان هستیم اول باید مبنای فقهی و قانونی ما قرآن باشد افزود: تأکید قرآن بر این است که زن و مرد هر دو از یک نفس واحده هستند، روح خدا در زن و مرد دمیده شده و هر دوی آنها شأن انسانی مساوی دارند، حضرت علی(ع) تأکید می کنند که «أنّ الناس فی الحقّ اسوه» همه مردم در حقوق با هم مساوی هستند، اینجا نه جنس، نه نژاد و نه قومیت مطرح است، همه انسان ها بما هو انسان ارزشمند هستند، ریرا قرآن کریم می گوید «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»، وقتی بنی آدم می گوید یعنی جنسیت، نژاد، آیین، دین، فرهنگ، جغرافیا و تاریخ نمی تواند موجب تبعیض انسان ها نسبت به یکدیگر باشد زیرا حقوق انسانی به هیچ وجه انحصاری نیستند بلکه همه انسان ها را شامل می شوند.بنابراین نمی توانیم نیمی از انسان ها را نسبت به نیم دیگر فرعی و دست دوم تلقی کنیم زیرا از نگاه قرآن همه انسان ها به علت روح الهی شان ارزشمند و محترم هستند.

دکتر صانع پور ادامه داد وقتی خداوند می فرماید بنی آدم را تکریم می کنیم، منظور از بنی آدم فقط مردان نیستند، خداوند انسان بما هو انسان را تکریم می کند پس زن و مرد از حقوق به اصطلاح شهروندی مساوی برخوردارند.

او با اشاره به اینکه براساس متن قرآن هیچ تبعیضی میان انسان ها مشروعیت ندارد خاطرنشان کرد: بر اساس اصل عدالت شیعه امامیه، نمی توان برای نیمی از جمعیت شأن برتر قائل شد و نیم دیگر جمعیت را دارای شأنی مادون معرفی کرد  به این دلیل که همه از قابلیت های انسانی برخوردار هستند و هر دو یعنی هم زن و هم مردباید بتوانند قابلیت های وجودیشان را به فعلیت برسانند.

عقل نظری زن و مرد تفاوتی ندارد

ریاضیدانان نابغه ای چون مریم میرزاخانی خلاف فرضیه عدم درک کلیات توسط زنان را ثابت کرده است

 عضو هیات علمی پژوهشکده علوم انسانی افزود: عقل نظری زن و مرد تفاوتی ندارد هر دو قوه تشخیص، استدلال، و درک کلیات دارند، هر دو شأن تصوری و تصدیقی دارند، اما در عقل عملی زمینه های آموزش و کسب مهارت و تجربه بسیار مهم است، پس باید زنان و مردان از شرایط مساوی آموزش و اشتغال برخوردار باشند. در گذشته برخی معتقد بودند توانایی درک کلیات زنان ضعیف تر از مردان است و زنان معمولاً امور را به صورت جزئی ادراک می کنند؛ با این استدلال ایشان در انسانیت زنان تردید می کردند زیرا وجه تمایز انسان از حیوان همین درک کلیات است. اما امروزه درخشش چهره های جهانی فلسفه و نیز  ریاضیدانان نابغه ای چون  مریم میرزاخانی خلاف فرضیه عدم درک کلیات توسط زنان را ثابت کرده است.  زیرا زمینه های خلاقیت فلسفی فیلسوفان زن در کشورهای پیشرفته فراهم شده و در نتیجه گفتمان های فیلسوفان زن در سطح جهان بسیار مطرح شده و تا جایی که علاوه بر کثرت فیلسوفان برجسته زن، حتی نظریه های فلسفی برخی فیلسوفان مرد معاصر در همان مسیر نظریه های زنانه شکل گرفته است، به این معنا که در دوره کنونی رویکردهای تقابلی فلسفه مدرن، به رویکردهای تعاملی، گفتگویی، وحدت گستر، و صلح آمیز زنانه گرایش پیدا کرده و «دیگرخواهی» مادرانه به جای سوژه خودگرا نشسته است. اصالت اندیشه و اخلاق مراقبتی نیز حاصل همین نگرش زنانه است که فیلسوفان مرد را نیز به اندیشیدن صلح طلبانه ترغیب می کند.

در «حقوق شهروندی» نمی توانیم زنان را فرع بر مردان تلقی کنیم

او گفت: بنابراین اینطور نیست که ما بگوییم قدرت انتزاع زن کم است سایر مسایل هم به همین صورت است. انسان هر طور تربیت شود رشد می کند و عقل عملی اش شکل می گیرد بنابراین به لحاظ اشتغال، آموزش، امکانات اجتماعی و در یک عبارت «حقوق شهروندی» نمی توانیم زنان را فرع بر مردان تلقی کنیم.

متأسفانه برخی رویکردها، زنان را به حیث خانوادگی تقلیل می دهند

صانع پور به سه حیث وجودی انسان یعنی فردی، خانوادگی، و اجتماعی اشاره و اظهار کرد: متأسفانه برخی رویکردها، زنان را صرفا به حیث خانوادگی تقلیل می دهند و شأن اجتماعی را قلمرو مردان تعریف می کنند در حالی که مردان نیز دارای هویت خانوادگی هستند و اگر در این نقش، ضعیف عمل کنند یکی از ابعاد وجودی خود را معطل گذاشته اند و در نتیجه خود و خانواده شان را متضرر کرده اند.  بنابراین همانگونه که مردان باید سهم خود را در خانواده ایفا کنند، زنان هم باید سهم خود را در جامعه ایفا کنند.

او گفت: وقتی زنان از تصمیم گیری های کلان اجتماعی محروم شوند سیاستگذاری های کلان فاقد روح مادرانه و مهرورزانه خواهد شد همانطور که اگر در یک خانه مادر حضور نداشته باشد اتحاد و پیوندی که بین اعضا هست کمرنگ می شود، خانه از روح ایثارگری مادرانه تهی می شود، و حیث مراقبتی افراد نسبت به یکدیگر فراموش می شود. بیشتر آقایان اذعان دارند که اگر یک هفته خانه ای فاقد حضور مادر باشد، پیوندهای عاطفی که باعث قوام خانواده می شود و لذت افراد و لذت باهم بودن را تأمین می کند از بین می رود. جامعه هم مثل یک خانه است، وقتی از تصمیم گیری های کلان سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی زنان را حذف کنیم و بگوییم آنها از حقوق مادون حقوق مردان برخوردار هستند، جامعه مثل خانه ای که مادران در آن حضور ندارند از لطافت و مراقبت مادرانه محروم می شود.

مدیر گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده علوم انسانی ادامه داد: اگر در جامعه کسی به آن درجه توانایی، دانش و مهارت رسیده باشد که بتواند تصمیم گیری ها و نقش های کلیدی را به عهده گیرد اما به بهانه زن بودن حذف شود در واقع جامعه از داشتن رویکردهای تصمیم ساز مادرانه یعنی مهربانی و شأن مراقبتی محروم شده است.

او در پاسخ به اینکه آیا زنان در حال حاضر آنطور که باید و شاید به حقوق شهروندی خود آگاه هستند؟ گفت: اصولاً وقتی صحبت از حقوق شهروندی مطرح می شود فقط باید انسان بودن ملاک باشد و جنسیت شهروند نباید مطرح باشد ولی متأسفانه در جامعه ما این آگاهی وجود ندارد و کمتر به آیه«وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» توجه می شود و حتی هنگامی که به آیه «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم» استناد می کنیم نمی توانیم تبعیض میان انسان های متقی را نسبت به سایر انسان ها برداشت کنیم زیرا  به نظرم این آیه اشاره به مقام عنداللهی تقوا دارد یعنی جز خداوند کسی از تقوای افراد آگاه نیست زیرا تقوا به میزان اخلاص بستگی دارد و اخلاص امری باطنی است نه ظاهری بنابراین هرگز تقوا نمی تواند توجیه گر تبعیض میان شهروندان مختلف یک جامعه باشدهمانطور که حضرت علی (ع) در زمان حاکمیتشان مانند سایر مردم در محضر دادگاه حاضر شدند و به قاضی اعتراض کردند  که چرا ایشان را با لقبشان نام برد و طرف مقابلشان را بدون لقب  و به همین علت قاضی را شایسته قضاوت عادلانه ندانستند.  

تقوا امری ظاهری نیست تا بتوان با یک  ملاک واحد اندازه گیری کرد

چه بسا کسانی که خیلی ظاهر اسلامی داشته باشند اما فاقد تقوا باشند

او ادامه داد: تقوا امری ظاهری نیست تا بتوان با یک  ملاک واحد اندازه گیری کرد چه بسا کسانی که خیلی ظاهر اسلامی داشته باشند اما فاقد تقوا باشند. ما خیلی از این آسیب ها را در طول سال های بعد از انقلاب تجربه کرده ایم و این در حالی است که مدام سعی کرده ایم مردم را براساس تقوایشان گزینش کنیم. بنابراین هیچ چیزی بهانه تبعیض نمی تواند باشد، قرآن می فرماید:شأن شهروندی همان لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ است یعنی همه انسان ها به خاطر انسان بودنشان مورد احترام و ارزش و از حقوق مساوی برخوردارند.

وقتی در یک جامعه جنسیت ملاک تبعیض باشد ستم پذیری نهادینه می شود

صانع پور مجدداً به برابری حقوق زن و مرد تاکید کرد و گفت: وقتی در یک جامعه جنسیت ملاک تبعیض باشد و زنان خود را وجود مادون بدانند و وسیله آرامش مردان بدانند اخلاق انسانی ساقط، و ستم پذیری نهادینه می شود. قرآن مرد و زن را مایه آرامش یکدیگر معرفی کرده است و برای هیچ یک نقش ابزاری ترسیم نکرده است یعنی از روز نخست آفرینش، همسران برای آرامش یکدیگر در کنار هم قرار گرفته اند نه اینکه زن موجودی به تبع مرد است و خلق شده تا به مرد آرامش دهد بنابراین مردان می توانند همه مقدرات اجتماعی، خانوادگی و فردی زنان را رقم بزنند. متأسفانه این باور قرن هاست که به زنان انتقال داده شده و در ضمیر ناخود آگاه و حافظه تاریخی شان قرار گرفته است. ما از همین رو برخی زنان وقتی در جامعه حاضر شوند متأسفانه برای خودشان تنها حیث جنسی قائل هستند  و به نحوی نامناسب آرایش می کنند.  

غفلت برخی گفتمان های جامعه ما از کرامت انسانی زنان

دختر جوانی که در تلویزیون جمهوری اسلامی می بیند زن باید پای شوهرش را بشوید آن را به پای حقوق و فقه می گذارد

او ادامه داد: کرامت انسانی در حافظه تاریخی زن مغفول قرار گرفته و این امر معلول غفلت گفتمان حقوقی و بعضا به نظرم بعضی برداشت های فقهی جامعه ما از کرامت انسانی زنان است. گفته می شود فقه ما پویا است اما اگر شرایط امروز جهانی را درک نشود، شرایط ارتباطات همزمان دیجیتالی بین جوامع با یکدیگر را درک نشود و توجه نشود   که در شرایط ارتباط و تبادل با فرهنگ های دیگر ،  تحقیر  با انتساب به فقه، موجب دین گریزی او می شود دیگر نمی توان گفت به فقه پویا دست یافته ایم. واقعا نیازمند فقهی به روز تر و پاسخگوتر هستیم. این دختر جوان مشاهده می کند که رفع شکاف جنسیتی در جامعه ما از بین ۱۴۴ کشور رتبه ۱۳۶ را دارد، او در تلویزیون جمهوری اسلامی می بیند که زن را به چلوکباب تشبیه می کنند که باید در بسته روی آن باشد، زن باید پای شوهرش را بشوید و و ببوسد. و چه بسا همه این تحقیرها را به گردن حقوق و فقه می اندازد در صورتی که رابطه زن و مرد باید رابطه برابر و آکنده از مهرورزی متقابل باشد، رابطه دو انسانی که در کنار یکدیگر زندگی می کنند و با یکدیگر از زندگی لذت می برند، رابطه حاکم و محکوم نه لذتی برای حاکم دارد و نه لذتی برای محکوم، اینکه یک نفر اصل باشد و دیگری فرع، جز این نیست که تفرعن در فرد فرازین ایجاد می کند و به فرد فرودین القاء بی ارزشی و حقارت می کند و این زندگی خالی از شادی و لذت انسانی خواهد بود.

لازم است دیدگاه های حقوقی و فقهی ما هر چه بیشتر و عمیقتر  براساس عدالت و اخلاق بازنویسی شود

وی تصریح کرد: اگر این باور قرآنی و اسلامی  به زنان القا شود که تو یک انسان هستی، انسان خلیفه خداوند بر روی زمین است، صفات الهی در ذات او نهاده شده و قرار است دست خدا بر روی زمین باشد، انسانی که می تواند دنیا را مثل بهشت بسازد دیگر شاهد این همه دین گریزی در جامعه مان نخواهیم بود زیرا روح خداوند کرامت مند است و انسان واجد روح الهی ذاتاً و فطرتاً تحقیر و ذلت را بر نمی تابد.  اما در  برخی دیدگاه های ذینفوذ در جامعه ما زن یک موجود تبعی است و دارای شأنی مادون انسان و مافوق حیوان معرفی شده است. تعارف نداریم، وقتی برخی از این دیدگاه ها را می خوانیم تنها برداشتی که از آن داریم یک شأن تبعی برای زن است که فقط ارضای غرایز همسرش را کند، وقتی این باور را دائما به زن القا کردیم چه توقعی از او هست که با ظاهر تحریک کننده در جامعه ظاهر نشود! بنابراین  لازم است دیدگاه های حقوقی و فقهی ما هر چه بیشتر و عمیقتر  براساس عدالت و اخلاق بازنویسی شود و تنها در این صورت منابع حقوقی و فقهی پویاتر خواهد شد.

صانع پور ادامه داد: باید متون مقدس ما با دقت در شان نزول و با نگاه اجتهادی بازخوانی شود به عنوان مثال در آیه ۲۸۲ سوره بقره که از شهادت دو زن به جای شهادت یک مرد در مورد امور مالی سخن گفته شده، به نظرم می رسد خداوند علت این حکم را تذکر دادن زن دوم به زن اول ذکر کرده زیرا چه بسا در آن زمان محاسبات مالی از عده زنان بی سواد جزیره العرب خارج بود. اما امروزه که زنان تحصیل کرده و متخصص محاسبات مالی بر جوامع حضور دارند چه بسا شهادت یک زن متخصص با دو مرد غیر متخصص برابری کند بنابراین می توان گفت پیام فراتاریخی این آیه ضرورت قضاوت به حق و عادلانه است.

روح قرآن یعنی اخلاق را در تنظیم رویکردها نادیده گرفته ایم

او افزود: متأسفانه برخی مواقع برخوردمان با آیات قرآن برخورد ظاهری و اخباری گرایانه است در حالی که ادعای عقل گرایی داریم، ما می گوییم حضرت رسول اکرم (ص) برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شده اند، اما متأسفانه کمتر اخلاق و اخلاقیات در رویکردهایمان جایی دارد، به عبارت دیگر چه بسیار  روح قرآن یعنی اخلاق را در تنظیم رویکردها و   قوانین  و امر و نهی ها نادیده گرفته ایم.

به شدت نیازمند مجتهدان زن هستیم

صانع پور با اشاره به اینکه باید مجتهد زن داشته باشیم، گفت: چون جامعه ما دینی است به شدت نیازمند مجتهدان زن هستیم یعنی همانطور که نیمی از جامعه زنان هستند، خوب است نیمی از فقها نیز  زن باشند.

در نظام حوزوی زنان اندکی به درجه اجتهاد می رسند

وی افزود: زنان نیز مانند مردان هم قدرت یادگیری و استنباط احکام را دارند و هم قدرت موضوع یابی دارند و نیازها را می شناسند، زنان چون به خاطر جنسیتشان مظلوم واقع شده اند ملکه عدالت خواهی در وجودشان قوی تر است، اما متأسفانه زنان حوزوی نتوانسته اند با مسایل خودشان به سراغ متون دینی بروند و پاسخ مناسب دریافت کنند بلکه معمولاً همان گفتمان رایج  را باز تولید می کنند. متأسفانه در نظام حوزوی فعلی  زنان خیلی کم  به درجه اجتهاد می رسند و باید فکری کرد. فقط مساله، تبعیض در حوزه ها نیست بلکه اصولاً مبانی حوزوی نیازمند بازنگری است.

او خاطرنشان کرد: علما که متخصص متون دینی هستند برای موضوع شناسی نیازمند صاحب نظران و متخصصان سایر علوم هستند پس رابطه شان با ایشان باید به دور از مقدس دانستن خودشان باشد. زیرا ایشان معصوم نیستند بلکه انسان های معمولی هستند که علوم دینی را آموخته اند و باید خود را هم عرض متخصصان سایر علوم بدانند تا موفق به کشف حقیقت شوند و در غیر این صورت علم دینی برای ایشان حجاب حقیقت خواهد شد. و امکان تفقه و دانایی را از ایشان سلب خواهد کرد.


شفقنا

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: