پوپک عظیم پور در کتاب «تکه و تکهچی» درباره این آیین نیز آورده است: اواخر زمستان، زمانی که سرما با طبیعت خداحافظی میکند و طراوت و بهار جایگرین آن شود، زمانی که برفها در سرزمین پهناور آذربایجان آب میشود، صدای تکم و تکمچیها در شهر و روستا میپیچد که با زبان آهنگین به مردم نوید آمدن بهار را میدهند و خلق را برای پاک کردن کینه از دلها و گرد و غبار از خانه هایشان دعوت میکنند.
مرد در مناطق مختلف آذربایجان غربی در فاصله بین دو چهارشنبهی پایانی سال یعنی کول چرشنبه (چهارشنبهی خاکستر) و گول چرشنبه (چهارشنبهی گل) چشم انتظار آمدن تکه و تکه چی هستند. بر اساس رسم دیرین در خطه آذربایجان، در اسفندماه هر هفته جشنی برای استقبال از بهار برپا میشد. مردم، این جشنها را از اولین چهارشنبهی اسفندماه، یالانچی چرشنبه (چهارشنبه دروغین) شروع میکردند و در دومین چهارشنبه، «خبرچی چرشنبه» (چهارشنبه ی خبرچی)، «گول چرشنبه» (چهارشنبهی خاکستر) و «گول چرشنبه» ادامه میدادند.
به اعتقاد مردم این سرزمین، عدد چهار اصل و ریشهی طبیعت جاودانه است و با اعتقاد عمیقی که به چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش در زندگی مردم این خطه وجود دارد، اولین چهارشنبه ماه آخر سال را منسوب به باد، دومین چهارشنبه را منسوب به خاک، سومین چهارشنبه را منسوب به آتش و چهارمین چهارشنبه را هم منسوب به آب میدانستند.
نمادشناسی عدد چهار نیز اطلاعات دقیقتری دربارهی این آیین کهن در اختیارمان میگذارد چرا که در مراحل گوناگون بررسی آیین تکه گردانی با وجوهی از عدد چهار مواجه خواهیم شد، از جمله در صحنه ای که تکه ظاهر میشود و میرقصد، در چهار جهت اصلی که میایستد و بر میخیزد و در نهایت ظهور و حضور تکه چی و تکهاش در فاصلهی دو چهارشنبه یاد شده و به عبارتی دقیقتر در آخرین چهارشنبهی سال یعنی چهارشنبهی گل. معنای نمادین چهار با مربع و صلیب ارتباط پیدا میکند. از دورترین اعصار، حتی اعصار نزدیک به پیش از تاریخ، از چهار برای نشان دادن آنچه مستحکم ملموس و محسوس است، استفاده میشد.
علامت و نشانه خاص بُز
چهار جهت اصلی، چهار باد، چهار ستون عالم، چهار منزل قمر، چهار فصل، چهار عنصر، چهار مزاج، چهار رود، چهار بهشت و غیره، چهار نماد این جهانی است، مجموع ظاهر و باطن است. در کتاب مقدس به وییه در مکاشفات، عدد چهار نشانهی نظریه تمامیت است. تکه یا بز نر علاوه بر معنی کلی آن که به حیوانی با ویژگیهای شناخته شده اطلاق میشود، مفاهیم گستردهای در حوزه نماد و نشانه دارد. بز در متون قدیم و زبان هند و اروپایی علامت و نشانهای خاص دارد.
گفته میشود در فرانسه بز را نشانه چالاکی میدانند یا به گفتهی لافونتن نشانه میل به آزادی شتابکارانه است. بز در متون یونانی به تبع اهمیت آن در صورت فلکی وارد دیگر نشانههایی شده که کاربرد فراگیری دارند. بز در متون کهن نشانهی استحکام، صعود، بالاروندگی و نیز منشا باروری است. هنوز هم در برخی از نقاط کشورمان رفتار دامداران و کشاورزان با بز، مخصوصا بز نر رفتاری آیینی و بسیار ویژه است که کلیت آن به کاربردهای فراگیر معنایی و نشانههای تثبیت شدهی برآمده از آن بر میگردد.
در سنگسر به بز پیشاهنگ پاچنگ میگویند. این بز نر وقتی به هفت سالگی میرسد به نام پیره بز در گله میماند، نه ذبح میشود و نه به فروش میرسد. سنگسریها بیش از ۲۶۰ نام برای نامگذاری بز و گوسفند دارند. زیباترین گوسفند را عروس مینامند و به گردن آن گردنبند مخصوص برای رفع و دفع چشم زخم میبندند. چنین تزئینی، علاوه بر معانی آیینی تعریف شده، شباهت فراوانی با تزئین عروسک تکه دارد، اما مهمترین نشانههای ظهور یافته در نمایش تکه گردانی، که تا کنون هم معنای خود را حفظ کرده، ارتباط آن با زمان باروری و رویش دوبارهی طبعیت است که تحت تاثیر آن رویدادهای اجتماعی، که متناسب با فصل بهار است، نشانههای دیگری دارد که برخی از آنها به روابط و مناسبات اجتماعی و برخی دیگر به مناسبات معیشتی مردم بر میگردد. این معنی با معانی نشانه شناختی قرین است که پیدایی دوبارهی فصل کار و رویش را تداعی میکند. تکه مهمترین نشانهی این رویداد اساسی در بطن عالم و طبیعت به اعتبار جامعه انسانی است.
تکهچیها چگونه به وجود آمدند؟
درباره پیدایش تکه چیها هنوز نظر مشخصی وجود ندارد اما شواهد نشان میدهد که آنها بازماندههای سایاچیها هستند که شاید شاخهای از گوسانهای باستانی باشند. دکتر جواد برومند در کتاب نوروز جمشید، قدمت حضور گوسانها را به زمان هخامنشیان نسبت میدهد و می آورد: از چند روز پیش از نوروز گوسانهای شاهی با «علم عید» در شهر میگشتند و فرا رسیدن نوروز را با موسیقی و سرود به آگاهی مردم رسانده و هزینهی عیدی را از آنان میگرفتند. از آنجا که تکه چیها و سایاچیها نیز فرا رسیدن بهار را نوید میدهد و انعام یا شاباشی از اهل خانه دریافت میکند. آیین آنها با مراسم دوره هخامنشایان قیاس پذیر و شبیه است.
تکه، عروسکی چوبی به شکل بز است ولی در برخی مناطق به شکل شتر هم وجود دارند. شکل بز را روی چوبی ضخیم میشکند و دورتا دور آن را میبرند یا با وسایلی آن را تراش میدهند. دستها و پاها نیز جداگانه بریده و با استفاده از میخ با اتصالاتی دیگر به تنه وصل میشود. مفاصل حرکتی دست و پا کمک میکند تا رقص تکه و حرکتهای چرخشیاش به زیبایی به نمایش در آید برای به حرکت در آوردن این عروسک آیینی صفحه گرد یا چهارگوشی الزم است تا تکه گردان عروسک تکه را روی آن به نمایش بگذارد و نیز چوبی که با آن تکه را برقصاند.
نمادشناسی صحنه دایره شکل یا چهارگوشی که تکه روی آن هنرنمایی میکند نشانههایی از زمان و مکان را در اعتقادات مردم از کهنترین دوران بشری تا به امروز در بر میگیرد: پیدایش کائنات فقط با یک مربع صورت میگیرد و به تبع آن تمدن یکجانشینی نیز در مربع تصویر میشود، در حالی که چادرها و سیاهچادرهای کوچ گران به شکل دایره است. ضرباهنگ عمر دنیا، ضرباهنگ زندگی بشری و ماههای قمری همگی چهارگانی هستند اما چهار مرحله حرکت فصول به صورت دایره نشان داده میشود؛ صلیبی با دو قطر عمود بر هم تربیعی واقعی در دایره فصول میسازد. شکل مربع واحد یکپارچه نیست. پس با زمان ارتباط دارد و برعکس ابدیت با شکل دایره نشان داده میشود، زیرا دایره، پس از تقویم سال، ابتدا زمان و بعد ابدیت را میسنجد و سرانجام بینهایت را تعیین میکند.
بنابراین مجموعه عروسک تکه از سه قسمت مجزا تشکیل شده است: اول عروسکی چوبی که به شکل بز بریده شده؛ دوم صفحهای گرد یا چهارگوش که سوراخی در وسط آن تعبیه شده و سوم میلهای چوبی. در واقع به رغم اجزای تعریف شده در ساختمان تکه، سازندگان آن اصراری بر طراحی آناتومی رئالیستی ندارند و ساختار ابتدایی یکی از ویژگیهای مهم تکوین عروسک تکه به شمار میآید.
استفاده از اشیا و تزیینات دم دست و هرآنچه ممکن است در هر خانهای یافت شود، ویژگی دیگر طراحی و ساخت این عروسک آیینی است. اما همواره در هیکل و صورت این عروسکها و ویژگی پنهانی از حیات و زندگی یافت میشود که بیننده، حتی هنگامی که هیچ حرکتی ندارد، آن را دریافت میکند.
استفاده از نشانههای نمادین در آراستن این عروسک آیینی نشانگر اعتقادات و برگرفته از رسومات رایج در آذربایجان است. تکه را معمولا با مخمل و پارچه و نوارهای رنگی و شاد، بخصوص قرمز، تزیین میکنند. رنگ قرمز علاوه بر گرمی و نشاطی که به همراه دارد یکی از رنگهای مورد علاقه مردم آذربایجان است. همان طور که در زمانهای قدیم و گاه در دوره معاصر نیز لباس عروسان آذری به رنگ قرمز است.
فلسفه آینه در «تکه»
استفاده نمادین از آینه در تنه عروسک تکه نشان از ارتباط معنی آن با تفکر و باورهای باستانی دارد. آینه از نظر واژهشناسی از ادونک آمده که به معنی شکل و دیدار یکی از نیروهای تشکیل دهنده انسان است. بنابر اساطیر ایرانی نخستین روز نوروز بود که در آن انسان کیهانی بر اثر آمیختن فروهر مینوی با نیروهای دیگر شکل گرفت. از این رو آینه نمادی از آن است که در بالای سفره نوروزی گذاشته میشود. آینه همواره نمادی از روشنایی و نور است؛ همچنان که هنوز هم رسم حضور آینه علاوه بر سفره نوروز سر سفره عقد هم استفاده می شود.
همراه شدن این آیین با واژگان آینه و تکم علاوه بر عروسک تکه اهمیت معنایی آینه را نیز گوشزد میکند. در قدیم و در میان اغلب فرهنگهای باستانی، تصور میشد که آینه خواص جادویی دارد و این مطلب با توجه به نقش مایهها و نوشتههای پشت آن به اثبات میرسد. شخص میتوانست در آینه، آگاهی مختصری از همه دانشها به دست آورد و به درون روح خود بنگرد. آینه میتوانست ارواح خبیثه را هم در این جهان و هم در جهان دیگر دور کند. در هنر مسیحی، آینهی بدون نقص مظهر مریم عذرا و بکرزایی اوست.