مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
شورای شهر تهران تصمیم گرفته است خیابان «نفت» را به نام دکتر مصدق تغییر نام دهد. نظر شما چیست؟
انتخابات شوراها در تهران در این دوره و در ادوار گذشته با معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه برگزار نشده است. همین امر زمینهساز اقدامات مجرمانهای چون تراکم فروشی و پایمال کردن مقررات شهرسازی از سوی اعضای این شورا و شهرداران برگزیده آنان شده و ساکنان این شهر را گرفتار آلودگی شدید هوا، ترافیکهای سنگین و دائمی، گسترش بیسابقه بزهکاری و انواع مصائب دیگر کرده است. قطعاً اشخاصی که با قانون غیر استاندارد شوراها که ساختار فساد برانگیز آن مربوط به سال ۱۲۹۰ خورشیدی و ۱۰۶ سال پیش است به این شورا راه یافتهاند، نمایندگان حقیقی شهروندان در پایتخت کشور نیستند.
همین واقعیت را در مقالهای که در ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶ به هنگام برگزاری انتخابات شوراها زیر عنوان «چگونگی برگزاری انتخابات شورای شهر در تهران» نوشتهام و بازتاب رسانهای یافت در مقایسه با شیوه برگزاری انتخابات شوراها در شهر پاریس و دیگر شهرهای فرانسه به تفصیل توضیح دادهام. بنابراین تلاش پارهای از اعضای این شورا برای نامگذاری خیابانی به نام مصدق در راستای دیگر اقدامات ضد میهنی آنان است.
فلسفه نامگذاری خیابانها به نام اشخاص چیست؟
اصولاً نامگذاری خیابانهای شهرها به نام شخصیتها، به دلیل کارهای ارزشمند علمی، دفاع از میهن در مبارزات سیاسی و دفاع از مرزهاست ولی در پرونده زندگی سیاسی مصدق هیچ برگ روشنی وجود ندارد. او از نوجوانی در خدمت سیاست انگلستان در ایران بوده ولی همیشه نقش خود را با پنهانکاری و فریبکاری انجام داده و از همین رو همیشه حتی در دوران نخستوزیری خود تاکنون از تبلیغات دائمی بیبیسی فارسی برخوردار بوده است ولی این تبلیغات هرگز نتوانسته است حقیقت را برای همیشه پنهان سازد. خوشبختانه در پرتو پژوهشهایی که در خلال ۶۰ سال گذشته در ایران و جهان انجام شده، نقش حقیقی مصدق با اسناد و مدارک تاریخی فراوان روشن شده است.
همه افتخاری که به مصدق نسبت داده شده این است که سالها او را مبتکر اندیشه ملی کردن صنعت نفت معرفی کردهاند ولی در مقالهای که زیر عنوان «مزد خیانت» منتشر کردم نشان دادم که پیشنهاد ملی کردن نفت برای نخستین بار از سوی عباس اسکندری، نماینده برجسته مجلس دوره پانزدهم در جلسه علنی روز ۳۰ مرداد ۱۳۲۷ مطرح شد. سپس نمایندگان اقلیت مجلس پانزدهم و شانزدهم از این فکر پشتیبانی کردند. در همین دوران، مصدق طرفدار قرارداد سال ۱۳۱۲ شرکت نفت انگلیس بود که حق امتیاز ایران در چارچوب آن بسیار ناچیز بود. سرانجام با مبارزات سرسختانه آیتالله کاشانی و همین گروه از نمایندگان مجلس، پشتیبانی علمای بزرگ در سراسر کشور و روزنامهنگاران قانون ملی کردن نفت به تصویب رسید ولی مصدق تا واپسین ماههای پیش از تصویب این قانون مخالف آن بود.
از همین رو مصدق در خلال دو سال و چهار ماه نخستوزیری خود به رغم برخورداری از پشتیبانی آیتالله کاشانی، مجلس شورای ملی و ملت ایران از اجرای این قانون خودداری و اوضاع مالی کشور را بحرانی کرد. ادعای کودتا علیه مصدق نیز دروغ تاریخی دیگری است. او مجلس شورای ملی دوره هفدهم را که نیرومندترین مجلس دوران مشروطیت و از آن رأی اعتماد گرفته بود در راستای برنامهریزی انگلستان با یک رفراندوم خلاف قانون اساسی و با بهره گرفتن از پشتیبانی حزب توده منحل کرد و زمینه قانونی صدور فرمان نخستوزیری زاهدی را برای شکست کشیدن نهضت ملی ایران فراهم کرد. همین خیانت تاریخی مصدق، ملت ایران را از آزادی و دموکراسی محروم و زمینهساز برقراری استبداد در کشور و از دست رفتن دستاوردهای قانون ملی کردن نفت شد.
با این سوابق چرا اعضای این شورا میخواهند خیابان نفت را به نام مصدق تغییر دهند؟
قطعاً دخالت سیاستهای بیگانه در امور داخلی کشور ما از سوی عوامل داخلی آنان همچنان ادامه دارد و کسانی که با نادیده گرفتن اسناد و مدارک قطعی تاریخی به دنبال این گونه تصمیمگیریهای ضد میهنی هستند میخواهند خیانت را در کشور ما تشویق کنند تا وابستگان به بیگانگان در پوششهای فریبکارانه دیگری بتوانند همانند مصدق با خیال آسوده و قوت قلب در خدمت سیاستهای بیگانه قرار گیرند و به امنیت ملی و استقلال کشور ما آسیب وارد کنند. من سردمداران این نامگذاری را به یک مناظره تلویزیونی دعوت میکنم تا اگر میتوانند از این تصمیم خود دفاع کنند.»