صنایع دستی و هنرهای دستی ارزش افزوده دارند و هر چه بیشتر از عمر آنها بگذرد به قیمت آنها اضافه میشود و به عبارتی سرمایه محسوب میشوند. در گذشته نیز بسیاری از پادشاهان و بزرگان صنایع دستی کشور خود را به یکدیگر پیشکش میکردند.
در کتاب «نوروز باستانی» ترجمه و تالیف محمود رضا افتخار زاده نیز به هدایایی که بزرگان و پادشاهان در نوروز به یکدیگر پیشکش میکردند، اشاره شده است.
در این کتاب آمده است: «از امیر مومنان علی (ع) روایت شده که گروهی از دهگانان ایرانی به حضرتش ظرفهای سیمین هدیه کردند که در آنها پالوده (فرنی) بود. فرمود: اینها چیست؟ گفتند: «امروز نوروز است!» فرمود: هر روز ما نوروز است!» پالودهها را خورد و به همنشینانش از آنها خوراند و ظرفها را میان مسلمانان تقسیم کرد و هدیهها را به جای خراجشان حساب فرمود.
همچنین هدایایی که پادشاهان کشورهای جهان به یکدیگر پیشکش میکردند از بهترین هنرها یا خاصترین داشتههای آن کشور بوده است. برای مثال از هند فیل، شمشیر، مشک و پوست هدیه میکردند، از چین و تبت مُشک، ابریشم، سکه و جامها، از سِند طاووس و طوطی، از روم دیباج، فرماندهان و مرزداران و ارتش داران پیکان و نیزهها آراسته به زر و سیم هدیه میکردند.
وزیران و دبیران، ویژگان و نزدیکان، جامهای زرین و سیمین آراسته به گوهرها و جامهای سیمین آراسته به زر هدیه میکردند. بزرگان و سرکردگان باز، عقاب، شاهین، یوزپلنگ و زین هدیه میکردند و بسا که مردی شریف تازیانهای هدیه میکرد و از او پذیرفته میشد!
حکیمان حکمت هدیه میکردند و شاعران شعر، گوهرفروشان گوهر و چارپاپروران اسبهای کمیاب و خر مصری و استر و ظریفان ابریشم چینی پالوده به گلاب و جنگاوران سپر و نیزه و پیکان و شمشیرسازان و زره بافان شمشیر و زره و جوشن و خود و نیزه هدیه میکردند. پوستین سازان و جامه فروشان، جامهای از پوست خز، سنجاب، ابریشم و دیباج، صرافان سکههای زر و جامهای سیمین پر از دینار هدیه میدادند.
مردم متوسط نیز دِرهم و دینار ضرب آن سال یا نارنج، گلابی و سیب پیشکش میکردند. منشی پادشاه اسم هدیهدهندگان و پاداشی را که پادشاه برای هر هدیه دهندهای در نظر میگرفت را مینوشت و هدیه و پاداشها در دیوان نوروزی ثبت میشد.
همچنین در این کتاب آمده است: حسن پسر وهب برای متوکل عباسی جامی زرین هدیه فرستاد که در آن هزار مثقال عنبر بود و به وی نوشت: هماره هزار سال مهرگان باد/ که تو از مهرگان به نوروز رسی.
خالد مهلبی نیز گوید: در روز نوروز برای متوکل عباسی پارچهای زربفت و گل دوزی شده با نبانی عنبر که بر آن گوهرهایی با زر دوخته شده بود و زره، عصا و جامهای بغدادی هدیه کردم. زیبایی جامه متوکل را شگفت زده کرد و بسیار خوشش آمد، جامه را خواست و آن را پوشید.»
به گزارش ایسنا، پارچه زربفت از ابریشم و نخ گلابتون (طلا یا نقره) بافته میشود و یکی از هنرها دستی است که هرچه از زمان بافت آن بگذرد به ارزش مادی آن اضافه میشود. در حال حاضر برای بافت زربفت، گُلابتون را کیلوی ۱۶ میلیون و ابریشم را کیلویی یک میلیون تومان تهیه میکنند. هنر بافت زربفت در دوره ساسانی و صفوی به اوج خودش رسید و این پارچهها به اروپا و شرق آسیا صادر میشد، در واقع این پارچه حکم نفت و انرژی اتمی ما را داشته است.
خواجه غیاثالدین نقشبند یزدی هنرمند پارچه باف ایرانی بود که شهرت جهانی داشت و شاه عباس صفوی آثار او را به پادشاهان ممالک دیگر پیشکش میکرده است. ۹ قطعه از آثار امضادار غیاثالدین به جا مانده که یک نمونه آن در موزه ملی دوران اسلامی و مابقی در موزههای خارج از کشور نگهداری میشود.