دو پیشنهاد سرمربیگری دارم

*آقای هاشمی مقدم ابتدای صحبتمان می خواهم درباره دیدار مدتی قبلتان با مهدی مهدوی کیا، بگویم. ایشان برای تماشای بازی علیرضا به هلند آمده بودند.

بله همینطور است. مهدی مهدوی کیای عزیز اینجا بود. ما با او مرتبا در 6 ماه اخیر تماس هایی داشته ایم. او یک شخصیت فوق العاده دارد که باعث می شود همه دوستش داشته باشند. او همان مهدی دوران کودکی اش است و همان کسی است که بهترین بازیکن هامبورگ شد و حالا هم همان فرد است؛ او خودش است. می گویند هر چه درخت پربارتر باشد افتاده تر است. ما خیلی باهم صحبت می کنیم. درباره مسائل مختلف دیدار می کنیم. او هم اکنون در کنار وحید هاشمیان روی پایه های هامبورگ کار می کند. درباره آکادمی کیا باهم حرف می زنیم و باعث افتخار است و باید از آن حمایت کنیم. چند بازیکن ملی از این آکادمی به تیم ملی رسیده اند. مهدی همچنین بازی علیرضا را دید که قوت قلب خوبی برای علیرضا بود. در نهایت خیلی جالب بود که تشریف آورده بود و روحیه مضاعفی برای علیرضا بود. سه گوش راست از سه نسل مختلف بعد از بازی کنار هم بودیم. یک پرسپولیسی، یک استقلالی و علیرضا که بین استقلال و پرسپولیس است که البته شوخی می کنم. مهم این است که همه انسان های خوبی باشیم.

*می خواهم از رابطه شما با علیرضا بپرسم. رابطه ای که بسیار فراتر از بازیکن و مدیربرنامه است و ما می بینیم که خیلی جاها شما مانند برادر بزرگتر و حتی پدر علیرضا رفتار می کنید.

علیرضا تقریبا حدود 5 سال است که در هلند به سر می برد. اگر احساس و اعتقاد و اعتماد دو طرفه وجود نداشته باشد بهتر است تمام قرار و مدارها را به سطل زباله بیندازید. احساس و رابطه ای که بین ما وجود دارد بالاتر از رابطه مدیرفنی و بازیکن است. او جزئی از خانواده ما به حساب می آید و به او افتخار می کنیم. تک تک اعضای خانواده من از جمله همسرم، پسرم که دوست صمیمی اوست و دخترانم او را دوست دارند و برایش احترام زیادی قائل هستند. علیرضا خودش از خانواده ای زیبا آمده است. او پدر، مادر و برادر بسیار خوبی دارد. این نشان دهنده شخصیت علیرضا است و برای ما جای خوشحالی دارد. خوشحالم که برای چنین شخصیت و فوتبالیستی می توانم تا حدودی کمک کنم.

*خیلی ها منتظر این هستند تا سال آینده از راه برسد و ببینند که علیرضا با این بازی های فوق العاده به کدام تیم نقل مکان می کند.

علیرضا جان زحمت خود را کشیده است. از داماش به نایمخن و از آنجا به آلکمار آمده است. او پله پله پیش رفته و روی تک تک آنها فکر شده است. او قبل از آلکمار دو پیشنهاد دیگر داشت که می توانست شش برابر پول بگیرد اما انتخاب درستی داشت. علی شخصیت فوتبالی خود را به اروپا نشان داده است. اگر اینطور نبود تیمهای بزرگ از ایتالیا، آلمان و انگلیس برای تماشای بازی اش به اینجا نمی آمدند تا او را تماشا کنند. من نمی توانم بگویم که او کجا و به چه تیمی می رود اما نظر من و علیرضا جان کاملا مشخص است. علیرضا به جایی می رود که برایش خوب باشد و کشور فرقی نمی کند. باید باشگاهی باشد که برای او و پیشرفت بیشترش مناسب باشد. از هر لحاظ چه شخصیتی و چه مالی.

*سال 96 برای امیر هاشمی مقدم چطور بود. شما به جوان های زیادی کمک کردید تا راه فوتبالی خود را در اروپا ادامه دهند.

من خودم یک زمانی به انگلستان رفتم تا فوتبال بازی کنم. همان زمان از قطر پیشنهاد داشتم و می توانستم با آن پولی که پیشنهاد شد زندگی ام را متحول کنم ولی این کار را نکردم. به انگلستان رفتم و هیچ کسی را نداشتم. مدیربرنامه ای نداشتم و فقط خانواده ام بودند. با این حال توانستم کارهایم را انجام بدهم. به مجارستان و آمریکا رفتم و آنجا بازی کردم. اگر آن موقع کسی بود که به من اطمینان و اعتقاد داشت خیلی کارها انجام می شد. بعد که به طور دائم در اروپا ساکن شدم وقتی به آن روزها فکر می کنم واقعا حسرت می خورم. ما این همه جوان و استعداد در کشورمان داریم که دیده می شوند اما به آن ها توجه نمی شود و دنبال نمی شوند. اگر بخواهم برای شما مثالی بزنم مانند این است که یک گل رز را کاشته باشید و وقتی غنچه می شود قبل از باز شدن و پخش شدن عطش و خودنمایی کردن آن را می کنند. اینجا می خواهم انتقاد کنم و از خیلی از تیمهای ایرانی بخواهم و خواهش کنم به جای اینکه بازیکنان سطح دوم و سوم کشورهای دیگر را بیاورید به گزینه های جوان خودمان بها دهیم. به آن بازیکنان خارجی احترام می گذارم اما بازیکنان تیم زیر 17 سال ایران کجا هستند؟آنهایی که در جام جهانی درخشیدند. آقای چمنیان برای این تیم خیلی زحمت کشید و آنها را در دنیا مطرح کرد. آنها در دنیا شناخته شدند اما در ایران نه. این یک درد بزرگ است. به خاطر همین هر کاری که از دستم بربیاید برای این جوانان انجام می دهم. می دانید که هیچ چشمداشتی ندارم. من خودم پسر دارم و می دانم که این مسائل از چه قرار است. چند جوان هستند که شاید اینده خوبی در اروپا داشته باشند و ما آنها را دنبال می کنیم.

*از نوروز برایمان بگویید و اینکه چه مدت است دور از ایران به سر می برید و هنوز حال و هوای عید را همراه خود دارید؟

ما 22 سال است که در خارج از ایران هستیم با این حال مدام با خانواده به ایران سر می زنیم. دو سه بار هم نوروز را در کشور عزیزم گذراندم. در الباقی سال ها اینجا جشن گرفتیم. شاید باورتان نشود اما در همین جا هم همسر من سفره هفت سین تزئین می کند تا بچه ها با آداب و رسوم ما اشنا شوند. هر سه فرزند من کاملا فارسی صحبت می کنند و خیلی دوست دارم که آنها هم آداب و رسوم ما را یاد بگیرند. سالی شش بار نه اما کم و بیش به ایران می آیم. سال 96 سال بدی نبود و خدا را شکر می کنم که سلامت هستیم. این بزرگترین نعمت خدا به بندگانش است. از لحاظ ورزشی و کاری هم بد نبود. موفقیت های علیرضا هم باعث خرسندی است. من خاطره بدی از سال 96 ندارم. می گویند کلمه ها قدرت دارند. خدا را شکر اتفاقات بدی برایم رخ نداد.

*برنامه های شما برای سال 97 چگونه است؟

همانطور که اطلاع دارید به عنوان سرمربی دیگر در نایمخن فعالیت ندارم اما قرار است به احتمال فراوان به عنوان مدیر فنی در این باشگاه حضور داشته باشم. البته هنوز روی آن فکر می کنم. یکی از کشورهای نزدیک به خاور میانه تیم المپیکش را به من پیشنهاد داده اند. یک پیشنهاددیگر هم وجود دارد  که فعلا نمی توانم درباره اش صحبت کنم. برنامه هایم کاملا مشخص است و فعلا بر روی آن فکر می کنم. امسال سال جام جهانی است و به عنوان یک ایرانی باید حمایت کنیم و شخصا هم تنها کاری که می توانم انجام دهم این است که کاری کنیم علیرضا جان و دو سه بزایکن دیگر سرحال و قبراق باشند و در روسیه بدرخشند. درخشش آنها درخشش ایران است. علیرضا برنامه هایش سنگین تر خواهد شد. بعد از جام جهانی پیشنهادها و تیمهای بیشتری به سمت ما بیایند. ممکن است قبل از جام جهانی خودشان را نشان بدهند. به خاطر همین ریسک نکردم و نخواستم سرمربی نایمخن بمانم. در هر صورت من هم سال جدید را تبریک می گویم به شما و تمام ایرانیان داخل ایران و جعهان. امیدوارم سالی پر از مهربانی و دوستی و سلامتی باشد. سالی سبز برای شما آرزو می کنم.