سؤال مهم این است: مگر محمد فاضلی، مهران مدیری، علی کریمی یا امیرمهدی ژوله اقتصاددان هستند و صلاحیت دارند درباره ضرورت پایین نگه داشتن یا خوبیهای افزایش قیمت دلار حرف بزنند؟ البته حق دارند درباره این موضوع حرف بزنند اما ما مردم باید به حرف آنها اعتماد کنیم؟
اگر نرخ ارز مهم است، چرا باید داوری خود درباره این موضوع مهم را به امثال محمد فاضلی غیر اقتصاددان بسپاریم؟
آیا میپذیریم محمد فاضلی، مهران مدیری، علی کریمی یا امیرمهدی ژوله درباره سرطان، عمل قلب باز، ساختار موتور موشکها یا هدایت هواپیماها نظر بدهند و ما قضاوت خود را بر مبنای سخن ایشان قرار دهیم؟
اقتصاد و مسأله نرخ ارز هم به اندازه همین مسائل پیچیده هستند.
آیا هر یک از ما که از افزایش قیمت ارز (یا کاهش آن) خوشحال یا ناراحت میشویم، به اندازه کافی درباره تأثیر آن بر منافع شخص خودمان اطلاع داریم؟
اگر من کارگر کارخانهای هستم که کالاهای تولیدی آن به دلیل رقابت با مشابه خارجی ارزانتر در بازار فروش نمیرود و کارفرما مجبور به تعدیل نیرو و بیکار کردن من است، باز هم باید از گران شد دلار ناراحت شوم؟
آیا گران شدن دلار به معنای سختتر شدن واردات مشابه خارجی و بالا رفتن احتمال بیکار نشدن من نیست؟ آیا افزایش قیمت دلار برای من کارگر در معرض بیکار شدن و واردکننده آن کالا یک معنا دارد؟
من اقتصاددان نیستم و صلاحیت ندارم بگویم قیمت ارز چقدر باشد و افزایش یا کاهش قیمت آن چه پیآمدهای مثبت یا منفی دارد اما از زاویه سیاستی میتوانم بگویم افزایش یا کاهش قیمت ارز، مسأله پیچیدهای است که معتبرترین افراد برای بررسی آن اقتصاددانان و فعالان اقتصادی خبره هستند.
اثرات قیمت ارز بر گروههای مختلف مردم یکسان نیست و به نفع گروهی و به زیان گروههای دیگری است.
سیاست درست باید با ارائه گزارشهای دقیق به مردم از سوی کارشناسان و پس از آن که اثرات هر سیاست بر گروههای مختلف مشخص شد، تدوین شوند.
قیمت ارز یک ابزار سیاستی است که دولتها با آن اهدافی را دنبال میکنند. قیمت ارز بسته به اهداف سیاستی دولتها و ملتها تعیین میشود.
ما مردم ایران و دولتها هیچگاه تمام و کمال به بررسی مشارکتی و گفتوگویی تفصیلی درباره سیاست ارزی نپرداختهایم و ابعاد گوناگون این مسأله برای مردم تشریح نشده است.
ما مردم هنوز به قدر کفایت از زبان سیاستمداران و اقتصاددانان نشنیدهایم که تأثیر قیمت بالا یا پایین ارز بر اشتغال، قاچاق، ثبات اقتصادی، انتقال فناوری و ... چیست.
«حمایت از کالای ایرانی» شعار امسال است. تأثیر افزایش و کاهش قیمت ارز بر حمایت از کالای ایرانی چیست؟
کدام مقام بانک مرکزی، وزارت اقتصاد یا سیاستگذار اقتصادی به استناد مطالعات، برآوردها و مباحثه با مخالفان و موافقان افزایش قیمت ارز این مسأله را برای مردم تشریح کرده است؟
قیمت ارز یکی از موضوعات مهم برای گفتوگوی ملی است. سیاستگذار موظف است به اندازه کافی درباره سیاستی که اتخاذ میکند برای مردم توضیح دهد و ایشان را قانع کند.
سیاستگذار باید برای مردم توضیح دهد که قیمت بالا یا پایین ارز بر کارگر، کارفرما، تولیدکننده کشاورزی، مصرفکننده خانگی، گروههای فقیر، ثروتمندان، نسلهای بعدی، روند فناوری، مسیر نوآوری، محیطزیست، رانت و فساد و... چه تأثیری دارد و در جریان این گفتوگو با درباره یک سیاست و پیآمدهایش، با مردم به توافق برسد.
ما مردم ایران حق داریم زمان رسانه ملی حداقل به همان اندازه که به پخش بازیهای فوتبال یا شوخیهای «نقی معمولی» و «ارسطو عامل» اختصاص مییابد، به مباحثه واقعی، چالشی، روشنگر و واقعاً ملی درباره قیمت ارز اختصاص یابد.
ما ایرانیان در فردای گفتوگویی عمیق، روشنگر و همهجانبه درباره چنین موضوعی، به شناخت منافع واقعی خود دست خواهیم یافت.
آن وقت امثال من غیر اقتصاددان یا فلان مجری و کمدین فرصت نمییابند تا جریان سیاستگذاری - و در اصل سرنوشت ما را - جولانگاه ادراک ناقص یا حتی منافع خود کنند.
شاید پس از چنین گفتوگویی به نتایج دیگری رسیدیم و منافع کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت خود را در سیاست دیگری یافتیم.»