اواخر سال96 بود که شهردار تهران که بسیاری به اقدامات ضد فساد او دلبسته بودند، استعفا کرد.
تدبیر24»اقدامی که هرچند علت آن از سوی محمد علی نجفی، بیماری عنوان شد، اما بلافاصله تحلیلگران سیاسی این اقدام را سیاسی دانسته و دلایل مختلفی را برای بیماری نجفی عنوان کردند ازجمله اینکه فشارها بر نجفی به علت مواضع ضد فساد او در شهرداری تهران افزایش یافته و در نهایت شهردار تهران مجبور به استعفا شده است. هرچند استعفای شهردار تهران تا این لحظه توسط اعضای شورای شهر تهران پذیرفته نشده اما هنوز هم باید امیدوار باشیم نجفی به سرکار خود برگردد و شرایط و عوامل دست به دست هم دهند تا ما شاهد توقف حرکت مثبتی که در مدیریت کلانشهر تهران به وجود آمده نباشیم. اگر منصفانه به عملکرد اصلاحطلبان در شورای شهرهای مختلف نگاه کنیم شاهد عملکردی قابل قبول در اکثر شهرها هستیم. اما تحولات خوب تهران به عنوان یک کلانشهر شاید مانند دیگر شهرها به چشم نیاید چرا که تهران به همان مقدار که بزرگ است مشکلات بزرگی هم دارد و تحولات مدیریتی در این شهر در کوتاه مدت هویدا نمیشود. هرچند به اعتقاد کارشناسان آقای نجفی در این مدت به لحاظ صدور دستورات ضد فساد مسیر خوبی را آغاز کرده است. از اینرو با توجه به مدیریت خوب و مثبت شهردارتهران باید در نظر داشت که مدیریت کلانشهری مانند تهران ملزوماتی را میطلبد که به طور یقین با سایر شهرها متفاوت است. همه به خوبی میدانند که موانع و مشکلات زیادی بر سر راه آقای نجفی در اداره شهرداری تهران وجود داشته و دارد از اینرو شاید بتوان گفت وجود تنها نیمی از این مشکلات میتوانست انگیزهای باشد برای استعفای هر مدیری که در این جایگاه قرار دارد و نجفی نیز از این موضوع استثنا نیست. با این حال قضاوت کردن در خصوص انگیزه آقای نجفی از استعفا کار درست و شایستهای نیست چرا که ما از بسیاری از مسائل موجود بیاطلاع هستیم و صرفا بر اساس برخی شنیدهها اخباری در این مورد در رسانههای مختلف وجود دارد. اما مسالهای که به طور کامل واضح و روشن است این است که یک جریان سیاسی خاص با تمام قدرت کمر به حذف آقای نجفی از شهردای تهران بسته و در این راه از هیچ اقدامی فروگذاری نکرده است. شاید این جریان توانسته در استعفا یکباره محمدعلی نجفی تاثیرگذار باشد. عدهای هنوز هم سعی دارند با غوغاسالاری و فرافکنی به اهداف سیاسی خود دست بیابند و هنوز در تفکرات خود میاندیشند که میتوانند کشور را به صورت طایفهای اداره کنند. امری که سالهاست از تارک سیاسی ایران رخت بسته است. برای عدهای باور شکست از رقیب در انتخابات بسیار سخت است و سعی در تلافی و ضربه زدن به جناح پیروز دارند. اقدامی که هر بار به صحنه سیاسی ایران بنگریم آن را مشاهده خواهیم کرد. امروز ما شاهد این واقعیت هستیم که دلواپسان به تلافی شکستی که در انتخابات خوردهاند بجای تمکین از قانون و احترام به رای ملت، با کارشکنی و سنگاندازی تلاش میکنند منتخبان ملت را ناکارآمد نشان دهند. اقدامی که هموراه به صورت ناجوانمردانه و غیر اخلاقی در دستور کار آنها قرار داشته است. بنابراین نمیتوان منکر وجود موانع متعدد بر سر راه آقای نجفی بود. همین موانع متعدد شاید علت اصلی استعفای آقای نجفی باشد. هرشخص دیگری هم اگر غیر از آقای نجفی بود، باز هم با این معضلات و مشکلات مواجه میشد. در خصوص تصمیم و اصرار بر کنارهگیری از شهرداری تهران نمیتوان قضاوت کرد چرا که ما واقف به همه مسائل نیستیم اما به عنوان بخشی از این جامعه این توقع را که داریم آقای نجقی محکم و استوار در مقابل فشارها و مشکلات ایستادگی کند ولی اگر به هر دلیلی ایشان استعفای خود را پس نگیرند انتظار داریم مدیری جایگزین وی شود که با قدرت همین روند اصلاحی را در مدیریت شهر تهران در پیش بگیرد. جایگزین آقای نجفی هرکسی که باشد نباید در برابر فشارها تسلیم شود زیرا در این صورت جریان حامی اصلاحات دلسرد خواهند شد. گرچه ممکن است که این برخوردها به طور خاص شخص آقای نجفی را هدف قرار داده باشد و پس از او هر شخص دیگری که بیاید کمتر مورد این فشارها قرارگیرد. از طرفی باید قبول کرد که در کشورما شخصیت افراد و قضاوت در خصوص افراد بسیار اهمیت دارد و در بسیاری از موارد ما شاهد این موضوع هستیم که افراد بیشتر از خط مشیها و اهداف مورد توجه قرار میگیرند و بهطور کلی این فرد است که در کانون توجه و حساسیت قرار دارد نه عملکرد او. به طور مثال میتوان وزیر ارشاد دولت اصلاحات را نام برد. مهاجرانی که بعد از استیضاح توسط مجلس پنجم توانست بار دیگر رای اعتماد از مجلس بگیرد اما در مجلس ششم که اکثریت با اصلاحطلبان بود همه به این نتیجه رسیدند که باید شخص دیگری مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهدهدار شود و آقای مسجدجامعی که در آن زمان چهرهای شناخته شدهای نبودند جایگزین شدند که البته از عهده کار نیز به خوبی برآمدند و با مشکلات کمتری مواجه بودند. همین حساسیت زمانی روی دکتر معین وجود داشت و وقتی آقای توفیقی جایگزین شدند توانستند با مشکلات کمتری همان مسیر را طی کند. امروز هم شاید عدهای به شخص آقای نجفی حساسیت دارند و ممکن با نفر بعدی اینطور رفتار نشود، اما این نباید دلیلی باشد تا روند مثبتی که در پیش گرفته شده بود متوقف شود. در کشورهای در حال توسعه این رویدادها طبیعی است و گاهی پیش میآید که روند کار برای برخی چهرههای سیاسی و اجتماعی در بنبست قرار میگیرند و مجبور میشوند امور را به شخص دیگری واگذار کنند که از آن بنبست عبور کرده و هدف اصلی را پیگیری کنند. این نمونه در کشور ما هم دور از ذهن نیست و شاید با کنار کشیدن آقای نجفی بسیاری از موانع پیشروی جریان اصلاحات در مدیریت شهر تهران برداشته شود. جریان اصلاحات نباید هرگز مغلوب ساختار معیوب بهجا مانده از گذشته شود. باید ساختار را اصلاح کرد و موانع را از سر راه برداشت. هیچکس منکر مشکلات موجود در شهرداری نیست، بنابراین نباید به این ساختار معیوب تن داد و باید هرچه سریعتر نسبت به رفع معایب اقدام کرد. واقعیت آن است که مهم افراد نیستند این ساختارها هستند که باید تغییر کرده به گونهای که نام نیک از یک مجموعه بر اثر تلاشآنها بر جا بماند. شاید افراد دیگر غیر از آقای نجفی باشند که بتوانند همین روند ضد فساد را در پیش بگیرند و هزینه کمتر را بپردازند. مسالهای که امروز از اهمیت زیادی برخوردار است ادامه روند شفافسازی در ساختار مدیریت کلانشهر تهران است. مسیری که حتی بدون آقای نجفی نیز بر اساس آنچه در دستور کار اعضای شورای شهر قرار دارد، ادامه خواهد یافت.
احمد شیرزاد،استاد دانشگاه