تدبیر24»با وجود موفقیتهای کاری، زندگی هاوارد به تراژدی ختم شد. در جولای سال
1965، او پس از یک دوره افسردگی حاد ناشی از سقط جنین، در حالی که تعطیلات
آخر هفته را سپری میکرد، بر اثر مصرف بیش از حد قرص جان خود را از دست
داد. او در زمان مرگ تنها 39 سال داشت. تلاشهای او برای برقرای رابطه میان
کوبا و آمریکا شاید در زمان حیاتش به اندازه کافی قدر دانسته نشد اما کاری
که او در آن زمان کرد، بخش اساسی فراموشناشدنی اوست.
اسناد آرشیو امنیت ملی آمریکا که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده، گویای رابطه عاطفی اولین خبرنگار زن شبکه ایبیسی که به زیبایی شهره بود با رهبر انقلاب کوباست، رابطهای که به نظر میرسد به جنگ سرد هم تکانی داده است.
سایت
خبری آمریکایی پولیتیکو بر اساس اسناد تازهمنتشرشده از آرشیو امنیت ملی
آمریکا از جزئیات نزدیکی لیسا هاوارد، خبرنگار برجسته شبکه تلویزیونی
ایبیسی با فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا پرده برداشته است. این رابطه که
در پی مصاحبه ماندنی لیسا هاوارد با کاسترو آغاز شد، درست در زمانی شکل
گرفته که آمریکاییها فیدل کاسترو را دشمن این کشور میخواندند و
سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا به هر راهی برای ترور رهبر برجسته
کوبا متوسل میشدند. لیسا هاوارد که حالا کمتر کسی او را به یاد میآورد،
اولین زن آمریکایی بود که اجرای یک برنامه تلویزیونی سیاسی را برعهده داشت.
در سال 1963 و درست دو سال بعد از استخدامش در شبکه تلویزیونی ایبیسی، او با کاسترو در یکی از کلابهای شبانه هاوانا مصاحبه کرد. صبح روز بعد کاسترو راهی مسکو بود اما پیش از آن دستهگلی به اتاق محل اقامت هاوارد در یکی از هتلهای هاوانا فرستاد. در جواب خبرنگار جوان ایبیسی نامهای برای کاسترو فرستاد تا به گفته خودش مراتب قدردانیاش از رهبر انقلابی کوبا را به جا آورد: «تصمیم گرفتهام ارزشمندترین داراییام را به تو تقدیم کنم: مشخصا: اعتقادم به درستکاری تو. اعتقادی در قالب نامه که اگر فاش شود میتواند زندگیام را در آمریکا نابود کند».
هاوارد در این نامه چهارصفحهای انتقادهای شدیدش به کاسترو را با ستایشهای عمیق از او در هم آمیخت: «نمیخواهم نابود شوی... تو صاحب همان چیزی هستی که جورج برنارد شاو «جرقههای آتش الهی» میخواند». هاوارد در ادامه این نامه خطاب به کاسترو نوشته است: «تو آنطور که منتقدانت میگویند بیرحم نیستی... باور نمیکنم که میخواستهای به مردم آسیب بزنی، هرچند، رک بگویم، هم ناراحت و هم خشمگینام از اینکه تو ناخواسته زندگی هزاران نفر را نابود کردهای و به بسیاری آسیب رساندهای».
حدود یک سال بعد و در سال 1964 کاسترو یک بار دیگر با درخواست مصاحبه هاوارد موافقت کرد و این دو بار دیگر و این بار در اتاق هتل هاوارد با یکدیگر دیدار کردند. رابطه این دو نفر پس از آن ادامه داشت و هاوارد و فیدل کاسترو از آن به بعد رابطه عاطفی نزدیکی با یکدیگر داشتند، هرچند هر دو این رابطه را همچون رازی سربهمهر تا گور با خود حفظ کردند.
آنطور که پولیتیکو گزارش داده، سفر هاوارد به هاوانا در زمستان سال 1964 نقشی اساسی در پیشبرد یکی از غیرمعمولترین رابطهها در تاریخ روابط آمریکا و کوبا داشت. هاوارد به معتمدترین همکار مخفی آمریکایی کاسترو و رابط کلیدی واشنگتن و هاوانا بدل شد و تلاش کرد رابطه دو کشور بعد از بحران موشکی کوبا را بار دیگر سروسامان دهد. از اواسط سال 1963 تا اواخر سال 64، هاوارد به طور محرمانه پیامهای کوبا را به کاخ سفید منتقل میکرد و برعکس. او همچنین از مهارتهای گزارشگری خود و شایستگیهایش در شبکه ایبیسی برای بهچالشکشیدن جنگ سرد استفاده کرد. نقش او به عنوان فردی صلحطلب روی رابطه شخصی پیچیدهای با کاسترو بنا شد؛ رابطهای سیاسی و شخصی، عقلانی و صمیمی.
پولیتیکو اشاره میکند که
این اطلاعات افشاشده اخیر از میان خاطرات و روزنوشتههای هاوارد به دست
آمدهاند که توسط آرشیو امنیت ملی آمریکا نگهداری و منتشر شدهاند. در
گزارش طولانی پولیتیکو آمده است: «در این پیامها کاسترو گفته بود که آماده
است تا با خواست ایالات متحده برای متوقفکردن صدور انقلاب به دیگر نقاط
آمریکای لاتین و کاهش روابط با اتحاد جماهیر شوروی موافقت کند به شرطی که
واشنگتن متعهد شود از تلاش برای حمله به کوبا و حمایت از مخالفان حکومت
تازهتأسیس انقلابی در آن کشور دست بردارد».
پولیتیکو در ادامه با اشاره به نقش مهم لیسا هاوارد در حلشدن یک بحران بالقوه میان کوبا و آمریکا در اواسط سال ۱۹۶۴ میلادی به نقل از اسناد آرشیو امنیت ملی آمریکا مینویسد: «پس از آنکه سیا گزارشهای اطلاعاتی نگرانکنندهای را در این باره دریافت کرد که فیدل کاسترو تهدید به سرنگونکردن هواپیماهای شناسایی آمریکایی در پاسخی تلافیجویانه به ضبط چهار قایق ماهیگیری کوبایی توسط گارد ساحلی کرده است، هاوارد مخفیانه به کوبا سفر کرد تا هشدار آمریکایی را به کوبا منتقل ;KN. او در بازگشت به آمریکا این اطمینان را به آمریکاییها داد که هیچ اتفاقی برای هواپیماهای آمریکایی نخواهد افتاد و نیازی نیست که هشدارهای بیشتری به کاسترو داده شود».
با این حال، با وجود کانال مخفی و پشت پرده ایجادشده توسط هاوارد او خود ادعا کرده که مذاکرات مخفیانه پیشرفتی نداشتند چراکه دولت جانسون علاقهای به تجدیدنظر در سیاست آمریکا در قبال کوبا و تمایلی برای برقراری روابط دیپلماتیک با هاوانا نداشت.
با
وجود موفقیتهای کاری، زندگی هاوارد به تراژدی ختم شد. در جولای سال 1965،
او پس از یک دوره افسردگی حاد ناشی از سقط جنین، در حالی که تعطیلات آخر
هفته را سپری میکرد، بر اثر مصرف بیش از حد قرص جان خود را از دست داد. او
در زمان مرگ تنها 39 سال داشت. تلاشهای او برای برقرای رابطه میان کوبا و
آمریکا شاید در زمان حیاتش به اندازه کافی قدر دانسته نشد اما کاری که او
در آن زمان کرد، بخش اساسی فراموشناشدنی اوست.