تدبیر24» به اعتقاد کارشناسان و صاحبنظران، کشور در شرایط خاصی بسر میبرد. برخی مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از یک سو و تحولات بینالملل و آینده نامعلوم برجام از سوی دیگر حکایت از آن دارد که روزهای سرنوشتسازی پیش رو است. هرچند در طول تاریخ معاصر کشور ما بارها اینچنین روزهایی را تجربه کرده است اما شرایط متفاوت امروز ایران موجب میشود تا بار دیگر با انسجام و وحدت ملی و بازسازی اعتماد عمومی برای گذر از پیچ تند حادثهها آماده شد. پیرامون شرایط خاص سیاسی و اجتماعی کشور و لزوم همبستگی و انسجام ملی «آرمان» با غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون وزیر علوم دولت اصلاحات به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
ارزیابی شما در خصوص وضعیت کنونی کشور با توجه به تهدیدات خارجی و مشکلات داخلی چیست؟
همانطور که به آن اشاره کردید تحلیلگران زبده در عرصههای سیاسی، اجتماعی و روابط بینالملل و همچنین افکار عمومی به این مساله اذعان دارند که در شرایط فعلی و با توجه به تهدیدات خارجی و مشکلات داخلی در واقع با با شرایط بیشبینی نشدهای و سخت در آینده روبهرو هستیم. هرچند جامعه ما در دورههای مختلف شرایط اینگونه را تجربه کرده است و در واقع نوعی تجربه را در مواجه با شرایط سخت کسب کرده است، اما همواره برای عبور از این شرایط سخت در دورههای گذشته متکی به سرمایه عظیم انسجام ملی بوده که حاصل یک فهم مشترک میان مردم و مسئولان بوده است. این فهم مشترک بر پایه اعتماد ملت به مسئولانی بوده است که فاصله زیادی با مردم نداشتند و شکاف بین آنان به این حد زیاد نبوده و مورد اعتماد ملت بودند. نمونه بارز این انسجام، اتحاد و اعتماد ملی را به وضوح در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی دیدهایم. در دوران جنگ تحمیلی کشور ما انسجام و اتحاد ملی توانست از شرایط سخت آن دوران با سربلندی عبور کند که این موفقیت حاصل استفاده صحیح از ظرفیت و سرمایه ملی بود. اما در شرایط فعلی یک از نگرانیها در مواجه با بحرانهای پیش رو مطرح است، نحوه برخورد با پدیدههایی است که در جامعه میبینیم. برای عبور از بحرانها و شرایط سخن نیازمند یک درک و فهم مشترک در راستای انسجام و وحدت ملی هستیم. متاسفانه به رغم تجارب ارزشمند گذشته، گاهی شاهدیم که نوعی ناهماهنگی در سیاستها، روشها، رویهها و برخوردها بهوجود میآید. گواه این واقعت همین برخوردهایی است که در مباحثی همچون شبکههای اجتماعی و یا مسائل و معضلات اجتماعی و نحوه برخورد با آنان دیده میشود. همه اینها حکایت از آن دارد که وحدت رویهای در خصوص مسائل روز جامعه خیلی آسان از دست میرود و چنین مواردی میتواند نشان از ناهماهنگی در مدیریت کشور باشد که حاصلی جز بیاعتمادی ندارد.
موانع موجود در پیش راه انسجام و وحدت ملی چیست و برای رسیدن به یک جامعه منسجم به چه مواردی باید اهمیت داد؟
این موارد حکایت از آن دارد که برخی در شرایط فعلی از تحلیل درست و واقعگرایانه از جامعه و کشور برخوردار نیستند و به همین دلیل نمیتوانند اهمیت وحدت رویه در مدیریت کشور، راستای تقویت انسجام ملی را در نظر بگیرند و از تجربیات خوب گذشته در خصوص چگونگی مواجهه با مشکلات پیچیده استفاده نمیکنند و با این کار ابهامات زیادی در رویهها، روشها و مواضع در جامعه ایجاد میشود و این نگرانی به وجود میآید که اگر ما با شرایط سخت در عرصههای بینالمللی مواجه شدیم، آیا میتوانیم انسجام و وحدت خود را به جهانیان نشان دهیم و هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنیم؟ کشور ما ظرفیتهای فراوانی برای ایجاد همدلی و همبستگی در اختیار دارد که باید به آن اهمیت داد. جامعه جوان ما خود یک سرمایه عظیم انسانی است که باید به آن اهمیت داد. اگر این فرصتها را بسوزانیم و از آنان استفاده نکنیم حاصلی به دست نخواهیم آورد جز آنکه دیوار بیاعتمادی بلندی میان مسئولان و مردم ایجاد کنیم چرا که افکار عمومی شاهد تمام رفتارهای مدیران خرد و کلان کشور است و تمام برخوردهای سیاسی و اجتماعی را رصد میکند. افکار عمومی به خوبی شاهد رفتارهایی است که در مسائل مختلف از طرف مسئولان بروز میکند. نادیده گرفتن افکار عمومی جامعه تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت که مسئولان نباید از آن غافل شوند. آنچه که تاثیر منفی بر افکار عمومی میگذارد، سوء مدیریتها، رفتارهای متناقض، دوگانه، سلبی، نامتعارف و متعارض است که نباید اتفاق بیفتد. باید دانست که روح جامعه با شنیدن گومگوها، مواضع چندگانه و همچنین وعدههای عمل نشده میرنجد. عدم درک و تحلیل صحیح از پدیدههایی که در جامعه ظهور پیدا میکند موجب میشود تا با دیدگاهها، نظرات و قضاوتهای مختلف و متعارض با این مسائل برخورد شود و آثار منفی در جامعه از خود به جای بگذارد و به سرمایه عظیم اجتماعی آسیب وارد کند. سرمایهای که باید برای روزهای سخت و بحرانی حفظ شود تا کشور به اتکای آن بتواند از پیچهای تند تاریخی عمور کند. بنابراین با وجود این موارد لازم است تمام مسئولان در تمام سطوح مدیریتی کشور یک بازنگری در رفتارها و نحوه مدیریت و منطقی که به جامعه ارائه میدهند، داشته باشند.
به نظر شما دولت توانسته است در جهت ایجاد انسجام ملی موفق ظاهر شود؟
دولت و قوه مجریه دارای ظرفیتهای زیادی در حوزه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و اقتدار خود را باید در این عرصهها نشان دهد. البته تلاشهایی میشود تا این اقتدار شکسته شود و دولت نتواند از قدرت و اقتدار خود در عرصه عمومی جامعه استفاده کند. از طرف دیگر هنوز هم دولت اطمینان بخشترین رکن برای جامعه است و باید نسبت به حفظ این اعتماد ملی تلاش کند و از طرفی شاهد بودیم که رئیس جمهور در راستای مطالبات جامعه تلاشهایی داشته است.
نقش جریانات سیاسی کشور را به طور عام و نقش جریان اصلاحات به طور خاص در ایجاد انسجام ملی چگونه ارزیابی میکنید؟
جریانهای سیاسی ضمن پایبندی به اصول حزبی و جناحی خود باید مسائلی همچون انسجام و وحدت ملی، اقتصاد ملی، اقتدار ملی و مصالح کشور دراولویت اول خود قرار دهند و نسبت به آینده کشور بیتفاوت نباشند. در میان همه جریانهای سیاسی، جریانی که در بستر تاریخی خود حتی قبل از انقلاب و حتی در زمان مشروطه به دلیل مواضع روشن و شفاف مورد اقبال مردم قرار داشته است و همواره ارتباط خود را با میراث گذشته حفظ کرده و از حکومت مردمسالار و شایستهسالار سخن گفته است، جریان اصلاحات است که با نگاهی دقیق و شفاف به سیاستهای داخلی و خارجی موجب جذب حداکثری توده های مردمی شده است. این جریان سیاسی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین جریانهای سیاسی کشور امروز باید نقش مهمی را ایفا کند. هرچند این جریان سیاسی در دورههای مورد بیمهری قرار گرفته است و برخی چهرههای این جریان به حاشیه رانده اما به رغم تمام این اتفاقات این جریان توانست همچنان در عرصه سیاسی بماند و دست از تلاش برندارد.