در هفتههای اخیر شایعاتی مبنی بر اختلاف میان گروههای سیاسی اصلاحطلب بهویژه احزاب اتحاد، کارگزاران و اعتماد ملی مطرح شده است یعنی به نحوی سعی در القای این موضوع دارند که این 3 حزب اصلی اصلاحطلب در ماجرای انتخاب شهردار دچار چالشهای جدی شدهاند. واقعیت چیست؟
واقعیت امر این است که وقتی ما به صورت جبههای عمل کردیم پس نتیجه هر اتفاقی که در شورای شهر رخ دهد هم جبههای خواهد بود یعنی پیروزیهایی که در سالهای 92، 94 و 96 در مقابل رقبا کسب کردیم، نتیجه اتحاد و انسجام اصلاحطلبان و در سایه شورای عالی سیاستگذاری بوده است. در شورای شهر تهران هم اکثر گروههای اصلاحطلب از جمله اتحاد ملت، کارگزاران، اعتماد ملی، همبستگی و حزب اسلامی کار نمایندگانی دارند و البته ممکن است عده ای نیز مستقل باشند. اما همه این افراد زیر چتری به نام جریان اصلاحات فعالیت میکنند بر همین اساس شاهد بودیم نامزد نخست تصدی شهرداری تهران یعنی آقای دکتر نجفی که در گذشته منتسب به حزب کارگزاران بود، توانست رأی بالایی از اعضای شورای شهر کسب کند. پیروزی او به معنای پیروزی یک حزب نبود بلکه همه اصلاحطلبان در آن نقش داشتند. امروز هم به طور قطع رقابت میان اعضای شورای شهر تهران به معنای تفرق، انشعاب و یا اختلاف نیست بلکه رقابتی است برای گزینش بهترین فرد با کمترین خطا. ممکن است این گزینه برتر، از داخل حزب کارگزاران باشد یا این امکان هم وجود دارد که عضوی از اعتماد ملی، اتحاد ملت و یا از دیگر احزاب اصلاحطلب باشد و مهم آن است که شورای شهر اقدام به یک انتخاب خطا نکند. بنابراین این رقابتی که وجود داشته، رقابتی برای گزینش بهترینها بوده است چرا که تمام گزینههای طرح شده برای تصدی شهرداری تهران، افراد باتجربه و باسابقهای بودند. البته این نکته را هم باید ذکر کنم که آقای محمدعلی افشانی که اکنون در مرحله نهایی رقابت برای جلوس بر کرسی شهردار تهران هستند، بیش از آنکه وابسته به حزب اعتمادملی باشند، وابسته به جریان بزرگ اصلاحات است به این معنی که باید جریان اصلاحات را بر حزبی که در آن عضو هستیم، مقدم بدانیم یعنی در ابتدا، منافع ملی اهمیت دارد و پس از آن است که منافع جریان اصلاحات و منافع حزبی مطرح میشود. اکنون نیز آقای افشانی در مرحله نهایی نیازمند حمایت همه اعضای شورای شهراست که هر کدام در حزبی عضویت دارند و پیروزی آقای افشانی به منزله پیروزی همه احزاب اصلاحطلب تلقی میشود. بر همین اساس باید اذعان داشت آقای افشانی بیش از آنکه متعلق به حزب اعتمادملی باشد، متعلق به جریان بزرگ اصلاحات است و پیروزی او پیروزی کل اعضای شورای شهر تهران به حساب میآید که با یک گزینش صحیح شخصی را انتخاب کرده است که از بیشترین ویژگیهای مناسب برای شهرداری تهران برخوردار است.
در جلسهای که آقای افشانی به ارائه برنامههای خود به اعضای شورای شهر پرداختند، عدهای از اعضای شورا که وابسته به احزاب دیگر بودند، انتقادهایی را نسبت به ایشان مطرح کردند مانند لهجه. آیا این اختلاف نظرها و سوء تفاهمات برطرف شده است؟
من نیز این اظهارنظرها و انتقادها را نمیپسندم زیرا این صحبتها بیش از آنکه انتقاد یا بیانی ایجابی باشد، جنبه تخریبی دارد. ایران دارای تنوع قومیتی و متکثر با گویشها و فرهنگهای متنوع و با ارزشی است که همگی زیر پرچم فرهنگ اصیل ایرانی قرار دارند. من به عنوان کسی که ریشه و اصالتم از خراسان شمالی است، در وهله اول یک ایرانی هستم همچون دیگر اقوام ترک، کرد، لر، عرب و بلوچ که همگی ایرانی هستیم. نباید اینگونه تصور کرد که اگر یک شهردار لهجه خاصی داشت، آن لهجه بر شهرداری حاکم است. از صدر مسئولان تا ردههای پائینتر مدیریتی متعلق به اقصی نقاط کشور هستند بنابراین اینگونه اظهارنظرها دور از اصول اخلاقی است. باید در سمت و سویی حرکت کنیم که در انتخابات آینده نیز بتوانیم در سایه وحدت و انسجام اصلاحطلبان بر رقیب اصلی خود چیره شویم و پیروزیهای دیگر برای مردم و در جهت منافع ملی به دست آوریم. به طور قطع همه اصلاحطلبان در مرحله نهایی گزینش شهردار تهران مشارکت خواهند کرد. تا امروز، آقای افشانی موفق شدهاند به مرحله نهایی برسند و در واقع از میان جمع کثیری از نامزدهای اصلاحطلب برگزیده شدهاند. در این راستا و برای آنکه شورای شهر دست به یک انتخاب برتر بزند به طور قطع نیازمند حمایت همه جریانها و احزاب اصلاحطلب هستیم. در صورت انتخاب آقای افشانی به عنوان شهردار پایتخت، او متعلق به شورای شهر تهران است و تنها متعلق به یک حزب نیست. امیدواریم آقای افشانی با آرای بالا و یک وحدت نظر در شورا به عنوان شهردار تهران انتخاب شود.
اعتماد ملی به عنوان یکی از احزاب مطرح اصلاحات است که به دلیل مشکلاتی که داشت، فعالیتش محدود و کمرنگ شده بود اما در ماههای اخیر فعالیت گستردهای از خود نشان داد. برای مثال حزب اتحاد ملت دارای 5 گزینه برای شهرداری بود اما نتوانست گزینههای خودش را به مرحله نهایی برساند. اعتماد ملی چه استراتژیای را دنبال کرد که توانست با وجود مشکلاتی که داشت از دیگر احزاب پیشی بگیرد؟
راهبرد اصلی حزب اعتماد ملی همواره انسجام بخشی به کل جریان اصلاحات بوده است. در 2 سال گذشته ضمن آنکه موضوع دبیرکل حزب ما هنوز ادامه دارد و مباحثی در خصوص همکاری و یا عدم همکاری حزب با شورای عالی سیاستگذاری وجود داشت، شیوه دموکراتیک مبتنی بر آرای تمام افراد را محور قرار داده است. بر همین اساس توانستیم بر بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی خود غلبه کنیم. حزب اعتماد ملی ضمن احترام به تمام نظرات و نقدهای اعضای خود در خارج از حوزه حزبی، برای تمام آرا و نظرات دیگر احزاب اصلاحطلب احترام و ارزش قائل شده و نظرات مفید آنان را در سیاستهای خود بهکار گرفتیم تا توانستیم یک روند منطقی و مثبت را در جهت اعتماد بخشی عمومی و منافع اصلاحات در پیش بگیریم. بنابراین اعتقاد من این است که همه احزاب اصلاحطلب میبایست بعد از منافع ملی، مصالح و منافع جریان بزرگ اصلاحات را در نظر داشته باشند چرا که براساس چنین راهبردی است که میتوان ضمن حفظ انسجام و وحدت رویه به موفقیت نیز دست یافت. اعتقاد داریم که انتخاب یک شهردار خوب از هر حزبی که باشد،به نفع همه احزاب و به سود جریان اصلاحات است.
برخی از مخالفان اصلاحات در مساله انتخاب شهردار مدعی سهمخواهی هستند و یکی از دلایل اختلاف میان اصلاحطلبان در انتخاب شهردار را سهمخواهی این جریانها میدانند. نظرتان را در این خصوص بفرمایید.
سهمخواهی به خودی خود در عرف سیاسی مطالبهای ناپسند محسوب نمیشود. در پیروزی یک جریان سیاسی همه احزابی که در این پیروزی سهم داشتهاند به همان میزان نیز مطالبات خود را پیگیری میکنند. برخی از مطالبات منطقی که بر اساس منافع ملی باشد نه تنها ناپسند بلکه بسیار ارزشمند نیز هست و به طور قطع به پویایی و شفافیتها کمک خواهد کرد. اما نباید از قاعده، عرف و منطق عدول کند و تبدیل به زیاده خواهی شود. در حقیقت آفتی که در احزاب و جریانهای سیاسی باعث بروز اختلافات، انشعاب، انحراف و حتی از همگسیختگی میشود مساله زیاده خواهی است. به نظر من آقای افشانی به عنوان شهردار تهران به طور حتم خواهد توانست همه کمیسیونهای شورای شهر را به اتاق فکری جهت حل و فصل مشکلات به جا مانده در شهر تهران تبدیل کند و از همه ظرفیتها در جهت پیشبرد اهداف و منافع شهروندان استفاده خواهد کرد. اگر بتواند میان تمام اعضای شورای شهر از احزاب مختلف انسجام ایجاد کند و در عین حال میان شورای شهر تهران و شهرداری تهران هماهنگی مستمر ایجاد کند، یک دستاورد بزرگ برای اصلاحطلبان خواهد بود. آقای افشانی با روحیه تعامل در هر مسندی که قرار گرفته از تمام ظرفیتهای فکری و ارزشمند استفاده کرده و کارنامه موفقی داشته و اگر مسئولیت شهرداری تهران را عهدهدار شود، از همه کمیسیونهای شورا استفاده خواهد کرد و به پاسخ مطالبات بحقی که در واقع آرمانها و آرزوهای یک ملت نیز در آن نهفته است، جامه عمل خواهد پوشاند. بنابراین به نظر من سهمخواهیها نباید از عرف خود خارج شود و در چارچوب قانون و مطالبات مردم تهران قرار داشته باشد.
شما با رئیس دولت اصلاحات نیز دیداری داشتهاید. آیا این دیدار در همین راستا بوده و توصیههایی داشتهاند؟ چرا که به نقل از رئیس دولت اصلاحات حرفهای زیادی مطرح میشود.
رئیس دولت اصلاحات به عنوان یکی از اصلیترین سرمایههای جریان اصلاحات، چند توصیه داشتند که نخست، وحدت میان همه احزاب و گروههای اصلاحطلب است و موضوع دوم این است که هرگز در این رقابت دخالت نخواهند کرد و از نظر ایشان هر 7 گزینه دارای شرایط مطلوب جهت تصدی مسئولیت شهرداری تهران بودند که به همین دلیل به آقای امینی گفتند تا در جلسه شورای شهر مطرح کنند که رئیس دولت اصلاحات هیچ نظری در خصوص انتخاب شهردار ندارد و انتخاب شهردار آینده تهران تنها وظیفه شورای شهر است.