آرمانهای انقلاب مثل آرمانهای اسلام یا حرکتهای انسان دوستانه همه جهانیان آرمانی نیست که حد یقفی داشته باشد و در حد معینی بایستد و بگوییم که به حد مطلوب رسیدیم.
از این جهت همانطور که انسانی که به کمال میرسد به نهایت آن نرسیده و بازهم باید تلاش کند، آرمانهای اسلامی نیز بدین گونه است. مثلا عدالت یکی از این آرمانهاست. عدالت در هر زمانی نسبی است و برقراری نسبی آن بدین معنی نیست که جامعه به عدالت نهایی رسیده و دیگر جایی برای بالاتر رفتن نیست. مساله انقلاب و اهداف آن نیز از همین قاعده و قانون پیروی میکند. در انقلاب و اهداف آن مساله کرامت انسان مطرح است و کرامت انسان نیز آزادی، عدالت و پیشرفت و تکامل عقل انسان است که انسان باید در راه ترقی پیش برود. آرمانهای انقلاب نیز به همین گونه بود، مثلا شعار مردم در انقلاب و اواخر سال 57 استقلال، آزادی،حکومت اسلامی بود که امام از پاریس با تغییر یک کلمه فرمود بگویید:استقلال،آزادی، جمهوری اسلامی که جمهوری را خود امام اضافه کرد. در این راستا گرچه زمانی که اطرافیان امام(ره) لفظ جمهوری را از ایشان شنیدند، تعجب کردند که امام به عنوان یک مرجع تقلید که تا آن سال انقلاب اسلامی را پیش برده بود، چگونه واژه انقلاب را بر میدارد و واژه جمهوری را که تقریبا فکر میکردند واژهای غربی است، جایگزین آن میکنند؟ امام در تفسیر آن گفت؛ جمهوری همان چیزی است که در پاریس پیاده شده و در صحیفه نور نیز آمده که امام میگوید: جمهوری یعنی باید حکومت با مردم اداره شود. این مردم هستند که قانون اساسی و قوانین عادی را مصوب میکنند و براساس همان قانون انتخابات صورت میگیرد و رئیس جمهور و مجلس انتخاب میشود. از این جهت بایداذعان داشت؛ گرچهاین جمهوری شروع شد و پیشرفت میکند، اما هنوز به نهایت و آرمانی که واقعا مردم در مسائل مختلف تصمیمگیرنده باشند، نرسیدهایم. بهخصوص که پس از رحلت ایشان محدودیتهایی پیش آمدکه جامعه را از رسیدن به این آرمانها دورتر کرد. تا زمانی که حضرت امام در قید حیات بودند به این مسائل مخصوصا در حوزه انتخابات تاکید میکردند. در این راستا اگر به سخن ایشان در دوره دوم مجلس توجه کنیم، میفرماید گروههای روحانیت فقط میتوانند در شهر خودشان کاندیدا دهند. به نحوی که جامعه روحانیت مبارز فقط برای تهران و جامعه مدرسین نیز فقط برای قم نامزد معرفی کنند. این بدین معناست که روحانیون نتوانند در شهرهای دیگر از افرادی طرفداری کنند و به جهت این حمایت حقوق افراد دیگر ضایع شود و آزادی انتخابات از بین برود. حتی گاهی اگر شورای نگهبان میخواست در این امر دخالت کند،امام به طور کلی و جدی جلوی آن را میگرفت. همه این مسائل نشانگر عمق نگرش و بینش امام خمینی(ره) بود. امروزه اگر مشکلاتی در ارتباط با برنامهها، اقتصاد یا فرهنگ داریم 50 درصد آن به قوانین مصوب مجلس و نظارتی که براین قوانین صورت میگیرد، باز میگردد. با این تفاسیر باید گفت که مسلما به آرمان مخصوص انقلاب و امام نرسیدهایم چون معیاری برای سنجش عدالتی که طبق آن باید فاصله طبقاتی کاهش پیدا میکرد، مشخص نشدهاست. در سالهای اخیر باید ملاکی برای سنجش این امر مشخص میشد تا ببینیم این فاصله چقدر کمتر شده است. گرچه آنطور که دیده میشود پولدارها پولدارتر و فقیرها فقیرتر شدهاند. از اینرو حتی برخی با سوءاستفاده از ارزشها بهوسیله رانت به پول و جایگاههایی رسیدند و حق مردم را ضایع کردند. این مساله بدین خاطر است که عوامل، آرمانها و اهدافی که اوایل برای پیروزی انقلاب بود و همه به دنبال آن بودند آنطور که باید پیش نرفت و آنچه بهنظر میرسید تحقق نیافت. لازم است این روزها در ارتباط با حقوق انسانها رسانهها و جراید اعلامیه 8 مادهای امام که در سال 62 منتشر شد مورد بررسی قرار دهند و بببیند که امام در این اعلامیه چه گفته و آیا اکنون حقوق انسانها واقعا رعایت میشود و واقعا باید توضیح داده شود که امام چقدر به پیشرفت، حقوق و تکامل مردم اهمیت میداد. حتی در دهه 60 که کشور در حال جنگ بود و مسائل و مشکلات بسیاری وجود داشت، امام همواره به فکر حقوق مردم، شایستهسالاری و آزادی احزاب بود. گرچه تاکنون پیشرفتهایی صورت گرفته و مردم کمک و پشتیبانی کردند که انقلاب پایدار بماند، اما هنوز بهآرمان کامل امام نرسیدهایم. به همین جهت تمامی مسئولان باید واقعا به مردم وفادار و دعاگوی آنها باشند. حکومت باید بررسی کند که چه میزان از مطالبات مرم بر آورده شده و در صدد برآوردسازی آن قسمت از مطالبات بر زمین مانده مردم باشد. باید اذعان داشت در این 29 ساله پس از رحلت امام در عملکردها، مسلما در همه موارد طبق مرام ایشان رفتار نشده است. خیلی از مسائل بوده که امام نمیخواسته، اما اتفاق افتاده و خیلی چیزها بوده که امام میخواست و رخ نداد، اما آنچه مسلم است باید هواهای نفسانی و درگیریهای جناحی و سیاسی را کنار بگذاریم و به فکر مردم باشیم و از سخنان امام بهره ببریم. از طرف دیگر اگر نگاهی به صفیحه نور بیندازیم مشخص میشود با اینکه امام راهها را برای همه از نظر فقهی و سیاسی باز کرد و حتی در مورد اتمام جنگ، قبول آتش بس و احکام حکومتی که بسیار برای جامعه راهگشا بود، نظرات خوب وموثری داد، اما از این راهها کامل استفاده نشد. بهنظر میرسد که هر کسی امام را بشناسد و بتواند از وضع فعلی جامعه نیز تحلیل مناسبی ارائه دهد، خلأ وجودی او را احساس میکند. البته زحماتی کشیده شده که خداوند به همه زحمت کشان انقلاب و نظام اجر دهد، اما آنچه که مسلم است عظمت و بزرگواری امام که در اوایل انقلاب با همه مشکلات، نظام اسلامی و استقلال کشور را حفظ کرد و مردم به آن ایمان داشتند، واقعا احساس میشود. اکنون از بزرگانی که از خدمت ایشان استفاده کردند و شاگردان امام بوده و در نظام مسئولیتی دارند درخواست این است که خواستهها و روال امام را که برای پیشرفت جامعه موثر بود پیش بگیرند و مطابق آن عمل کنند.
آیت الله سیدحسین موسویتبریزی ، دبیرکل مجمع محققین ومدرسین حوزه علیمه قم