اعتدالیونی که بدنه دولت را تشکیل میدهند آنطور که لازم است و انتظار میرفت، از ظرفیت دولت استفاده نکردهاند. دولت میتوانست در عرصههای مختلف از آنچه امروز هست، کارآمدتر باشد.
به ویژه آنکه در دور دوم فعالیت خود میتوانست از ظرفیتهایی که به موجب آرای مردم در کشور ایجاد شده بود، بیشترین بهره را ببرد و با استفاده از نیروهای انسانی توانمندتر، کارآیی بهتری داشته باشد. اما این به معنای عدم موفقیت دولت نیست. دولت با توجه به مشکلات داخلی و خارجی کشور و با در نظر گرفتن تنگناهایی که در اداره کشور وجود دارد و همچنین با احتساب موانعی که در مقابل تسریع انجام امور موجود است، عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده است. به عنوان نمونه حسن روحانی و مردانش در دولت با وجود برخوردهایی که به طور سازمانیافته به منظور ناامید کردن مردم صورت میگیرد و جبههگیریهایی که در خصوص برجام وجود دارد، توان خود را برای تحقق اهداف اعتدالگرایی و اصلاحطلبی به کار گرفتند. هر چند این امکان وجود داشت که قویتر از آنچه تا کنون عمل کردند، ظاهر شود و بتوانند در این مسیر، موانع پیش روی خود را کاهش دهند. چشماندازها و ظرفیتهای خوبی در کشور وجود دارد و در عین حال رخدادهای تلخ و شیرینی در طول 40 سال اخیر تجربه شده است. در دو دهه اخیر برخی جریانها به طور سهوی یا عامدانه، برای پیشبرد اهداف خود حتی حاضر شدند منافع ملی را زیر پا بگذارند و از امنیت ملی چشمپوشی کنند. این افراد از دولتهای نهم و دهم حمایت کردند و چشم خود را بر بسیاری از آسیبهای ناشی از عملکرد آن دو دولت بستند. بسیاری از افرادِ مشمولِ این جریانها، در همان برهه وارد عرصههای مختلف مدیریتی شدند و آسیبهای جدی به منافع کشور و اعتماد مردم وارد کردند. آنچه مسلم است اینکه جریان اعتدالگرا و اصلاحطلب و افرادی که خارج از این دو جریان دلسوز مردم و کشور هستند، این مساله را متوجه میشوند که باید هوشیار بود و در دایره جریانی قرار نگرفت که با افزایش ناامیدی و سلب اعتماد از دولت، درصدد افزایش سبد رأی خود است. در حال حاضر به دلایل خاص که بخشی از آن به ضعف مسئولان باز میگردد، فشارهای زیادی از جانب دشمنان خارجی بهویژه رژیم صهیونیستی، آمریکا و عربستان به کشور وارد میشود. این مثلث تمام تلاشش را کرده تا در برابر ایران یک مجموعه منسجم باشد اما در داخل کشور جریانهای دلسوز میدانند در چنین شرایطی باید به همگرایی و وحدت ملی رو کرد، چرا که در این صورت است که میتوان از تنگناهای داخلی مانند بحران اشتغال و بیکاری، معضلات اقتصادی و... عبور کرد و فضای روانی موجدِ تورم را در حوزههای مختلفی چون ارز، مسکن و... کنترل کرد. قدر مسلم اینکه نباید آگاه یا غافل با افراد و جریانهایی همنوا شد که دشواریهای گسترده در کشور را درک نمیکنند. جریان اصلاحطلب با هوشیاری هرگز در گردونه جریان مزبور قرار نخواهد گرفت.
غلامرضا ظریفیان،فعال سیاسی