با توجه به اینکه در آستانه عید سعید فطر قرار داریم چگونه میتوان از فرصت باقیمانده در ماه مبارک رمضان بهترین بهره را برد و دستاوردهای این ماه عزیز را در طول سال حفظ کرد؟
تنها چند ساعت دیگر تا پایان این ماه ضیافت الهی فرصت باقی است، هنوز وقت هست تا دراین ساعتها و لحظههای پیش رو ازخواب غفلت بیدارشویم و با نگاهی به درون خویش، خودسازی را دراولویت برنامه زندگی قراردهیم تا ازاین مسیر پلههای صعود وتقرب الهی را طی کنیم. پیامبر گرامی اسلام میفرماید: ماه رمضان، ماهی است که اولش رحمت، میانهاش مغفرت وآخرش آزادی از آتش است، کسی که بر زیر دستش درآن روز آسانی میکند، خدایش میآمرزد و از آتش دوزخ آزادش میسازد. پس چه نیکوست درلحظههای پایانی و اندک فرصت باقیمانده با درک حقیقت این ماه مبارک، قدر ومنزلت آن را به جای آورده و در وجود خود تثبیت کنیم. بدیهی است فضائل و ثوابهایی که برای ماه مبارک رمضان و روزهداری ذکرشده ازآنِ کسانی است که حقیقت آن را درک و به محتوای آن عمل کنند و در گفتار و کردار به کارگیرند وبه آنها جامه عمل بپوشانند، به گونهای که روح معنوی عبادات ماه مبارک دررفتار و کردار و گفتارفرد متجلی شود. درماه مبارک رمضان موقعیتی فراهم شد تا افراد متمول وغرق در رفاه با روزه گرفتن ازحال گرسنگان و فقیران آگاه شده به یاد آنها باشند وبا آنها همدردی کنند و با دست توانای خود دست آنها را بگیرند. باید همواره هوشیار و بیدار باشیم که این دوره تمرین رمضان رابا ادامه همان روند به سال دیگر بکشانیم وعید فطر و وداع با رمضان رابه جشن واقعی تبدیل کنیم که هر روز ما بهتر از دیروز باشد؛ این نیز در سایه حکمت امام زینالعابدین(ع) یعنی حمد، شکر و احسان امکان پذیراست. رسول گرامی اسلام(ص) نیز فرمودند: دراین ماه شیاطین درغل و زنجیراند، پس تلاش کنید درکسب فضائل، یعنی بستر آماده است برای نماز جماعت، نماز شب، انفاق، قرائت قرآن، نیکی به مردم، خوش اخلاقی و ظلمستیزی.
نام ماه مبارک رمضان با نام امام علی(ع) گره خورده است. کسی که نماد حکومتداری بر پایه عدل و عدالت است و در مدت زمان کوتاهی که تشکیل حکومت دادند تمام وجود خود را صرف احیای عدالت اجتماعی و احقاق حق محرومان کردند. به نظر شما حکومتی بر پایه سیره علوی چه ویژگیهایی دارد؟
سیره حضرت علی(ع) معیاری است که باید ببینم تا چه حد در جامعه ما رعایت میشود و آنجایی که احساس میکنیم با این سیره و روش فاصله داریم، علما، محققین، خردمندان، جامعه شناسان و تمام کسانی که به اوضاع جهان امروز و انسان امروز اشراف دارند وارد شوند و با یک مدیریت صحیح و خردمندانه جامعه را به سمت مسیر درست هدایت کنند. حضرت علی(ع) معیارهای بسیار ظریف و دقیقی را در عهدنامه مالک اشتر بیان کردهاند که در نهج البلاغه توسط سید رضی نقل شده و فقط یک جمله از این موارد ظریف و دقیق را بیان میکنم که حضرت علی(ع) به مالک میفرماید: من از رسول خدا(ص) بارها شنیدم که میفرمود: پاک وآراسته نیست امتی که درآن امت، زیردست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را ازقویدست بستاند. پس تحمل نمای، درشت گویی یا عجز آنها را درسخن گفتن و تنگ حوصلگی و خود پسندی را ازخود دور ساز تاخداوند درهای رحمتش را به روی تو بگشاید و ثواب طاعتش را به توعنایت فرماید. یا درنامه 53 نهج البلاغه میفرماید: از پیغمبر مکرر شنیدم که میفرمود: هیچ امتی به مقام قداست وطهارت ومبرا وخالیبودن ازعیب نمیرسد، مگر قبل از آن به این مرحله رسیده باشد که ضعیف درمقابل قوی بایستد وحق خود را مطالبه کند، بدون اینکه لکنت زبان پیدا کند.
با توجه به مطالبی که بیان کردید از نظر شما جامعه امروز ما نیازمند چه ملزوماتی است تا بتواند در مسیر تعالی به حرکت خود ادامه دهد؟
جامعه انتظار دارد تا عدالت در 3 مرحله به طور کامل لمس شود. اول حق انتخاب است که غیر قابل صلب است و در قانون اساسی هم آمده انسان بر سرنوشت زندگی خود حاکم است و این حقی الهی است و کسی نمیتواند مردم را از این حق خدادادی به هر وسیله یا روشی محروم سازد. مرحله دوم ایجاد فرصت برابر برای فعالیت اقتصادی و رشد اقتصادی برای همه آحاد جامعه است و سوم اجرای دقیق عدالت قضایی که امری بسیار ظریف و حساس است. اگر در جامعهای این 3 مرحله اجرا نشود یا به گونهای اجرا شود که برای مردم باورپذیر نباشد آثار نارضایتی در این جامعه پدیدار میشود و در چنین شرایطی موعظه کردن کاری لغو و بیهوده است.
به نظر شما چه عواملی موجب گسترش نارضایتی و همچنین ایجاد جو ناامیدی در درون جامعه میشود؟
این موضوع که مردم از وضعیت اقتصادی ناراضی هستند و این سطح نارضایتی گسترده است هیچ شکی نیست. در ضمن این نارضایتی فقط مختص یک طبقه یا قشر خاصی نیست و میتوان گفت تمام طبقات اجتماعی از وضعیت فعلی رضایت ندارند منظور این است که این سطح نارضایتی فقط مربوط به قشر عظیمی از طبقه متوسط و پایین جامعه نمیشود که در زندگیشان واماندهاند و در بحث معیشت دچار مشکل هستند. بلکه اقشاری که از لحاظ درآمد در سطح خوبی هستند نیز احساس نارضایتی دارند. از طرف دیگر، دشمنان کشور همچون ترامپ و دوستانش در منطقه همچون عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را برای تنگ کرن حلقه محاصره اقتصادی و تحریم علیه ایران بهکار گرفتهاند بنابراین کشور در یک وضعیت مضیقه داخلی و مشکلات خارجی قرار دارد. به طور قطع مسئولان عالی رتبه کشور از این وضعیت آگاهی دارند و در تلاش هستند تا مشکلات را برطرف کنند. اما رفع این مشکلات عزم جدی مسئولان کشور در همه ردهها را میطلبد و نیازمند یک انسجام و وحدت عملی برای رفع مشکلات مردم و کشور است.
در شرایط فعلی و با توجه به هجمه تبلیغاتی و رسانهای دشمنان علیه کشور و ملت ما، وظیفه مسئولیت برای حفظ انسجام و وحدت ملی چیست؟
مهمترین وظیفه مسئولان کشور آگاهی از نیازهای جامعه است. در واقع حکومت باید در سه مورد ایستادگی کند و کوتاه نیاید. اول عدالت در قدرت و حاکمیت مردم، به این معنی که مردم احساس کنند رای و نظر آنان در سرنوشت آنان تاثیرگذار است. دوم در زمینه عدالت اقتصادی است به این معنی که فرصت فعالیت اقتصادی از هیچکس به هر دلیلی گرفته نشود و همه فرصت و امکان برابر برای رشد اقتصادی در جامعه داشته باشند و سوم عدالت در قضا به این معنی که حکومت باید آنچنان صریح و شفاف در اجرای عدالت ورود کند که جامعه آن را احساس کند. در قانون اساسی کشور ما نیز به این موضوع توجه و تاکید شده که همه آحاد جامعه باید در محاکم قضائی از حق داشتن وکیل برخوردار باشند و بتوانند از خود آزادانه دفاع کنند. برخی از افراد به جای اهمیت دادن به این اصل مهم و اساسی که ریشه در اسلام و آرمانهای انقلاب دارد، بر فرعیات پافشاری میکنند تا جایی که عدهای از مردم یا جوانان را در مقابل انقلاب و اسلام قرار میدهند که این مساله برخلاف مصالح انقلاب و اسلام است. رها کردن اصول اساسی انقلاب و اسلام و پافشاری بر اجرای فرعیات نهتنها سودی برای جامعه ندارد بلکه باعث خدشهدار شدن اسلام و انقلاب میشود و بخشی از جامعه را نسبت به مسئولان دلسوز و خدوم نظام اسلامی بدبین میکند.
با توجه به این موضوع که یکی از مطالبات اصلی جامعه عدالت و اجرای آن در همه امور است، عدالت محوری در جامعه دارای چه شاخصههایی است؟
امیرمؤمنان علی(ع) فرمودهاند: عدالت آن است که، براساس انصاف، حق مردم به آنها داده شود، ولی احسان آن است که علاوه برادای حقوق، برآنها نیکی کنی و نیز فرمود: عدالت، ترازوی سنجش خدا است، خداوند آنرا برای (حفظ حقوق) انسانها قرار داده وآنرا برای اجرای حق و برقراری آن نصب کرده است. عدالت آن است که هرچیزی درجای خود قرارگیرد. چنان که علی(ع) فرمود: عدالت، هرچیزی را درجای خود قرار دادن است و نیز فرمود: عدالت مایه نظم وتنظیم و برنامهریزی امور است ولی احسان، به معنی تفضل ونیکی، افزون برعدالت است. در بياني راه گشا ازآن حضرت نقل شده است که فرمود: عدالت چهرهای يگانه دارد و ستمکاری چهرههای گوناگون؛ به همين سبب ستمگری آسان و دادگری دشوار است. آن دوهمچون تيراندازی میماند که در زدنِ به هدف تمرين و رياضت و توجه لازم است ولی درخطازدن نيازی به تمرين وتعهد نيست و درحديث ديگری ميخوانيم: عدل را به کار بند و از ناهماهنگی وانحراف بپرهيز.
چگونه میتوان عدالت را در جامعه گسترش داد به گونهای که مردم آن را با تمام وجود احساس کنند و طعم آن را بچشند؟
در حقیقت باید پذیرفت که هدایت جامعه و اجرای عدالت با شعار، موعظه یا سخنرانیهای چند ساعته درست نمیشود و مردم انتظار دارند مصادیق عدالت را در جامعه ببینند و لمس کنند. مردم انتظار دارند حرکت کشور را در مسیر پیشرفت احساس کنند و هر روز ناامیدی بیشتر بر آنان حاکم نشود. از طرفی همان طور که اشاره شد اجرای عدالت در حوزههای مختلف نیازمند حضور علما و دانشمندان در زمینههای مختلف است چرا که لازمه اجرای عدالت داشتن دانش و مدیریت صحیح است. به طور نمونه یکی از مطالبات جامعه تقسیم عادلانه ثروت است که نیازمند مدیریت و علم اقتصاد است و متخصصین خود را در این زمینه میطلبد یا برطرف کردن مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیازمند مدیریت متخصصین و کارشناسان حوزه فرهنگ و جامعه شناسی است که باید از آنان در این خصوص کمک گرفت تا مشکلات جامعه برطرف شود. بهکار گیری افرادی در مدیریت که نه جامعه را میشناسند، نه مقتضیات زمانه را در نظر دارند و نه شرایط کشور را درک میکنند محصول و ثمرهای ندارد جز آنکه کشور دچار خسران شود و جو نارضایتی و دلسردی در جامعه گسترش یابد. باید پذیرفت جامعه بشری امروزه تجربیات مفیدی در عرصههای مختلف کسب کرده که باید از آنان استفاده و جامعه را بر اساس علم روز مدیریت کرد.
مشکلاتی که امروز جامعه با آنان مواجه است تا چه میزان به نحوه برداشت و درک شخصی افراد از اسلام و قوانین اسلامی در جامعه ارتباط دارد؟
از آنجایی که کشور به نام اسلام اداره میشود و یک کشور اسلامی است و مسئولان کشور به نام اسلام کشور را اداره میکنند از این رو برخی از مردم و جوانان این مشکلات را به پای اسلام و حکومت اسلامی میگذارند. این مظلومیت اسلام است که کم کاری ما به پای اسلام تمام شود اما علت این که مردم اینگونه به موضوع نگاه میکنند، چیست؟ علت، رفتار برخی از مسئولان است که متاسفانه نظرات شخصی خود را به نام اسلام به مردم القا میکنند. این یک از دلایل دین گریزی و دین زدگی برخی از جوانان است که برخی از مسئولان هر آنچه دوست دارند انجام میدهند و میگویند این بر اساس حکم اسلام است. علت دیگری که چرا برخی از جوانان و مردم دچار دین زدگی و دین گریزی میشوند این است که برخی از مسئولان مشکلات را برای کشور ایجاد کردهاند و تقصیر را گردن اسلام مظلوم میاندازند در نتیجه مردم نسبت به دین و مکتب بدبین میشوند. یک جوان وقتی کشور ثروتمند ایران را در سایه حکومت اسلامی با مشکلات فراوان اقتصادی مواجه میبیند و آن را با کشوری که داعیه اسلام گرایی ندارد و از لحاظ منابع و ثروت از کشورما بسیار پایینتر است اما مردمش در رفاه هستند و این دو را در مقام قیاس قرار میدهد چگونه نباید نسبت به اسلام بدبین شود در حالی که اسلام دارای هیچ عیبی نیست و هر عیبی که هست از روش برداشت ما از اسلام و نسبت دادن رفتارهای غلط ما به اسلام است. در واقع نسبت دادن مشکلات به اسلام بدعتی خطرناک است که باید از آن جلوگیری شود.
یکی از مشکلاتی که جامعه امروز ما با آن مواجه شده، گسترش ریاکاری در میان افراد است. چه عواملی باعث میشود یک جامعه که در طول تاریخ به جامعه اخلاقمدار شهرت داشته به سمت یک خصلت ناپسند همچون ریاکاری حرکت کند؟
این یکی از دردهای جامعه ما و یکی از مصیبتهای جامعه ما است که به آن گرفتار شدهایم. این درد بزرگی است که جامعه اسلامی ما تبدیل به یک جامعه ریاکار شود. ریا یکی از بدترین صفات در یک انسان و در اسلام عمل بسیار پلیدی است. متاسفانه شرایطی در جامعه پدیدار شد که عدهای شیوه و روش مورد نظر خود را تنها شیوه درست و حق میدانند و رفتار بر خلاف آن روش را جرم تلقی کرده و افراد را مجازات میکنند و به این صورت زمینه ریاکاری را در جامعه فراهم میآورند. جوانی که میخواهد برای زندگی خود در یک سازمان یا ادارهای مشغول به کار شود مجبور است آنگونه که مدیران آن سازمان یا اداره میخواهند و میپسندند رفتار کند و تظاهر به چیزی کند که نیست. ریاکاری یکی از بدترین و پلیدترین اعمال در اسلام است اما متاسفانه در جامعه شرایطی وجود دارد که مردم را به سمت ریاکاری سوق میدهد. در واقع گسترش ریا در جامعه نتیجه سوءمدیریت در برخی دستگاههای اجرایی است و این یکی از آفات جامعه اسلامی است که مردم مجبور باشند برای سهولت در امور زندگی تظاهر به رفتاری کنند که اعتقادی به آن ندارند.
در چنین شرایطی وظیفه مسئولان در مقابل جامعه را چگونه ارزیابی میکنید و متولیان امر چه روشی را باید برای هدایت جامعه در مسیر درست اتخاذ کنند؟
مسئولان باید این واقعیت را بپذیرند که در دورانی زندگی میکنیم که دیگر نمیتوان به شعور جامعه توهین کرد و خود را برتر از آرای یک ملت دانست. آن دوران که میگفتند اگر مردم قصد انتخابی بد دارند بنابراین عقلشان نمیرسد و اگر قصد انتخاب خوب دارند ما برایشان انتخاب میکنیم گذشته است. این روش منسوخ است و در دوران قاجار به کارگرفته میشده اما در شرایط امروز جهانی دیگر این نظریات قابل قبول جامعه نیست زیرا جامعه امروز به حدی از کمال و شعور رسیده است که میتواند برای سرنوشت خود تصمیمگیری کند. جامعه 50 سال پیش نمیتوانست ارزش این حرف رادرک کند، چون جامعه یک ارزشی بود، فقط به سوی یک ارزش یا دو ارزش گرایش کرده بود، ولی کلام علی(ع) است که همه ارزشهای انسانی درآن موجود میباشد و این ارزشها در تاریخ زندگی و شخصیت علی(ع) موجود است. بنابراین با وجود الگو و پیشوایی همچون حضرت علی(ع) معیارهای یک جامعه سالم و پاک اسلامی مشخص میشود و ما باید در تمام شئونات به آن امام عادل اقتدا کنیم و اگر خلاف آن عمل کردیم یقین بدانید که به بیراهه میرویم.