تدبیر24»حجتالاسلام والمسلمین بهرام دلیر در گفتوگو با ایسنا در
پاسخ به این سوال که چرا در جامعه ما آنگونه که باید و شاید عمل به
دستورات قرآنی و فهم و تدبر قرآن در جامعه دیده نمیشود و ما نمیتوانیم
فرامین قرآن را به صورت کامل در جامعه اجرا کنیم، اظهار کرد: ما اگر
بتوانیم قرآن را در جامعه اجرا کنیم شاهد این همه رفتارهای ناهنجار در
جامعه نیستیم اما برای اجرایی شدن این امر باید این نکته را در نظر بگیریم و
ببینیم مشوقهای قرآنی در کجا فعالیت دارند و چگونه در عرصه مفاهیم قرآنی
هزینه میشود. با یک مطالعه میدانی متوجه میشویم که مشوقهای قرآن کجاها
هزینه میشود.
وی در ادامه با بیان اینکه سازمانها و
مشوقهایی همچون اوقاف، نهادهای قرآنی و سایر مراکز چگونه برای ترویج قرآن
در جامعه فعالیت کرده و مردم را تشویق میکنند، گفت: قالب سرمایهها به سمت
حنجرهها در حال حرکت است. در حوزه مداحی و قرائت قرآن و تمام اینها به
نوعی ترویج توسعه ظاهرگرایی را داریم اما از باطن و اسرار و محتوای قرآن و
عترت بیخبریم و کمتر کسی هم دغدغه این گونه موارد را دارد. در محافل مذهبی
سخنران و مفسر قرآن محور نیست بلکه دائما میگوییم عجب قرائتی یا عجب
مداحی. حتی در برخی موارد به مفسر قرآن و یا فردی که منبر میرود میگویند
سریعتر به پایان برسانید مداح ما منتظر است.
تفسیر قرآن و معارف دینی در اکثر مجالس در حاشیه است اما بحثهای ظاهری در متن جامعه. تا اینها محور باشد وضع ما همین است و از اخلاق قرآنی در جامعه خبری نخواهد بود
این مدرس فلسفه عالی و عرفان حوزه علمیه قم یادآور شد: در گذشته مداح و قاری پای منبر بود اما امروز برعکس شده است. تفسیر قرآن و معارف دینی در اکثر مجالس در حاشیه است اما بحثهای ظاهری در متن جامعه. تا اینها محور باشد وضع ما همین است و از اخلاق قرآنی در جامعه خبری نخواهد بود. با تمام زحماتی که در محافل قرآنی کشیده میشود اما باید بگوییم هنوز قرآن مهجور است. اگر در جامعه فاصله طبقاتی نباشد قرآن مهجور نیست اما اگر شاهد فاصله طبقاتی هستیم قرآن در جامعه مهجور است. اگر کسی به خاطر فکرش محکوم نمیشود قرآن ساری و جاری است چون در قرآن «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» را داریم. یعنی هر کس خواست کافر یا مسلمان شود. در قاموس قرآن اجبار معنایی ندارد.
دلیر تأکید کرد: در «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»، "لا"ی نفی جنس است یعنی جنس اکراه در قرآن وجود ندارد. ما نمیتوانیم خدا را به زور به ملت بقبولانیم. اگر کسی به خاطر فکرش مواخذه شود یعنی قرآن مهجور است. اما اگر در جامعه آزادی تفکر وجود دارد قرآن مهجور نیست. اگر زمانی فرا برسد که زندانهای ما به پارک و محل آموزش تبدیل شود آن زمان دیگر قرآن در جامعه محجور نیست. اگر قرآن در جامعه ساری و جاری باشد، شاهد این همه قتل و تجاوز نیستیم. اگر در جامعه رشوه نیست قرآن ساری و جاری است اما اگر شاهد ترویج رشوه هستیم قرآن مهجور است. اگر در جامعه ما علم قابل احترام است و عالمان و فرهیختگان در جامعه ما مورد احترام هستند، قرآن مهجور نیست. نه اینکه فقط ثروتمندان را در جامعه ببینیم، در قرآن آیه «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ» در گذارههای قرآن عالم بیشتر محترم است یا صاحبان ثروت اگر صاحبان قدر ت و ثروت محترمند و عالم منزوی قرآن مهجور است.
وی در ادامه با بیان اینکه اگر در قوه قضاییه، مقننه و مجریه ما قرآن ساری و جاری باشد، شاهد نزاعهای سیاسی نیستیم، افزود: مردم از طریق رسانهها نزاع سیاستمداری را میبینند. اگر قرآن مرکز قانون باشد دیگر شاهد نزاع نیستیم بلکه تعاون جایگزین نزاع میشود. تنازع برای شیطان است و تعاون امری است که در قرآن ساری و جاری است. اگر سیاستمداران ما به مردم راست میگویند قرآن ساری و جاری است. در بحث خانواده و اخلاق آموزش عالی ببینیم آیا صداقت و راستی محور است و یا دروغ و ریا. اگر صداقت جاری است قرآن در جامعه مهجور نیست ولی اگر غیر از این است قرآن مهجور است.
این مدرس خارج فقه و اصول بیان کرد: در بحث قدرت سیاسی و یا در سایر بحثها هر کس به وظیفه خود عمل میکند قرآن محجور نیست. در جامعه میبینیم گاهی برخی از افراد ۳۰ شغل دارند و جوانی به دنبال کار است. این تصرف شغل هرگز رفتار قرآنی نیست چون تمام انسانها وقت محدودی دارند. قطعا صاحب ۳۰ شغل به کارش به صورت جدی نمیرسد. پیامبر (ص) میفرمایند: «یا مومن کاری را قبول نمیکند و یا اگر قبول کرد محکم و استوار آن را انجام میدهد. »آیا کارهای ما محکم و استوار است؟ مگر میشود به قرآن و آیین قرآن باور داشته باشیم و تمام شغلها را تصرف کنیم. پیگیری هر کاری حداقل یک هفته زمان میبرد، چگونه یک فرد میتواند همزمان با هم همه کارها را انجام بدهد.
اگر پیامبر (ص) در جامعه امروز ما زندگی میکرد قطعا از این امر شاکی میشد که متن قرآن را رها کرده و به سمت صوت و قرائت و حنجره و کارهای جانبی رفتهایم
دلیر در ادامه با بیان این مطلب که در تمام عرصهها حتی در انتشارات باید بینیم اولویت با چیست تا بتوانیم بگوییم آیا در جامعه ما قرآن ساری و جاری است یا مهجور افزود: اگر پیامبر (ص) در جامعه امروز ما زندگی میکرد قطعا از این امر شاکی میشد که متن قرآن را رها کرده و به سمت صوت و قرائت و حنجره و کارهای جانبی رفتهایم. اکنون تشویق و شهرت در جامعه ما در کارهای جانبی است اما ما چقدر یک مفسر قرآن را تشویق میکنیم و چقدر در عرصه تفسیر و محتوا فعالیت داریم. فقط تفسیر هم مهم نیست چون این گونه فقط میشود دانش؛ در قرآن «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ. وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ» داریم. قرآن عملگراست و اگر عملی در کسانی که به دنبال قرآن هستند دیده نمیشود باید به دنبال چاره باشیم. حتی گاهی میشنویم که آنهایی که در عرصه قرآن بودهاند دچار فساد اخلاقی شدهاند. این یعنی آنها قرآن را ابزاری برای ثروتاندوزی و گرهگشایی کارهای خود قرار دادهاند و اصل قرآن را فراموش کردهاند.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که ما باید بینیم در هر دولتی چقدر بحثهای فرهنگی و قرآنی در اولویت است، خاطر نشان کرد: این نکته را نیز باید در نظر بگیریم که چند درصد از مراکز فرهنگی ما در دست دولت است. آیا سازمان تبلیغات یا دفتر تبلیغات اسلامی، اوقاف، نماز جمعه و یا مراکز مساجد در دست دولت است؟ اگر در عرصه فرهنگ و ترویج مفاهیم قرآنی دغدغه جدی داشته باشیم باید تمام اینها را تجمیع کرده و یک مرکز پاسخگو برای آنها قرار بدهیم اما در جامعه امروز ما در بحثهای فرهنگی کسی پاسخگو نیست. آنهایی که بیشترین امکانات و سایتها را در اختیار دارند پاسخگو نیستند و بعضا میبینیم که برهم زننده نظم و موازیکاری هم هستند.
این مدرس فلسفه عالی و عرفان حوزه علمیه قم بیان کرد: این که ما در عرصه فعالیتهای فرهنگی فقط دولت دولت میکنیم بزرگان و نخبگان ما یک فعالیت میدانی داشته باشند و ببینند که اصلا چند درصد فرهنگ در اختیار دولت است به همان میزان دولت باید پاسخگو باشد و چند درصد دیگر در دست سایر نهادهاست که آنها هم باید پاسخگو باشند. با این چند دستگیها در عرصه فرهنگی مسائل ما سامان پیدا نمیکند. این همه در عرصه عفاف و حجاب صحبت میکنیم اما هر روز بدتر از قبل میشود. تمام دخترهای جامعه ما مشکل ندارند ما باید ببینیم که چه فرهنگی را به آنها منتقل میکنیم. با گشت ارشاد نمیشود در عرصه عفاف و حجاب کاری کرد. حجاب یک معرفت و شناخت است تا این شناخت و معرفت دست ندهد، حجاب محقق نخواهد شد.
وی گفت: حجابی حجاب است که به اختیار خود فرد باشد. فردی حاضر است بهترین دانشگاه فرانسه را از دست بدهد به خاطر حجابش ولی فرد دیگری حتی در جامعه اسلامی دوست دارد بگوید میخواهم بیحجاب باشم. این کاری است که ما باید در عرصه فرهنگی به دنبال رفع نقص آن باشیم. امیدواریم همه به فهم و معرفت قرآنی برسیم و بدانیم که خداوند سرنوشت بشر را به دست خودش داده است و از اکراه و اجبار نفی کرده است. امیدوارم به فهم قرآنی برگردیم و فهم قرآنی و احکام و دستورات قرآنی را در جامعه حاکم کنیم و از سلایق خصوص و شخصی خود در جامعه بپرهیزیم.