دكتر روحاني بعد از روزهاي داغ اقتصادي كه همه منتظر شنيدن از حكومت بودند، در جمع مديران كشور سخنراني مهمي داشت.
تدبیر24» گرچه اين سخنان ضروري و لازم بود، اما ترديد در عملي شدن آنها هم ذهن همه تحليلگران را به خود مشغول كرده است. اصليترين نقطه سخنان روحاني انتخاب راه مقاومت و ايستادگي در برابر مشكلات ناشي از تحريم امريكا بود. راهكارهاي زيادي هم براي اين امر مهم پيش روي دولت قرار داد. مقاومت يكپارچه در برابر زيادهخواهيهاي امريكا وفشارهاي اقتصادي وقتي ميتواند موفق باشد كه:
١- جامعه بتواند به مسوولان عملا اعتماد كند. با توجه به وجود فضاي مجازي و رسانههاي فراگير كه در آن، همه صداهاي بلند دارند و سخنان همه شنيده ميشود، جلب اعتماد مردم سخت شده است و تنها تكيه به واقعيتها ضروري است. استفادههاي كلان از بيتالمال توسط خود يا وابستگان و رانت خواريها و اختلاسهاي ميلياردي كه در طول سالهاي قبل در ذهن جامعه نشسته، شرايط باور اجتماعي را سختتر كرده است و جلب اطمينانشان دشوارتر. بايد مديران روزه سكوت گرفته در دل افكار جامعه بلولند تا هم بشنوند و هم بتوانند نظرات كارشناسي خود را منتقل كنند. الكترونيكي كردن حكومت كه راه را بر پارتي و نفوذ و فساد ميبندد يكي از عمليترين راههاي مبارزه با فساد و ايجاد شفافيت و نهايتا جلب اعتماد مردم است.
٢- در حوزه سياست خارجي معناي مقاومت، دادن بهانه به دشمنان نيست. اين مهم بارها گفته شده است. آسيبهايي كه مردم ايران از اين رفتارهاي مخربانه ديدهاند، راه را براي دشمن هموارتر ميكند. افسوسي كه دولت اسراييل ازپايان دولت تندرو در ايران پيدا كرده بود يا آسيب مستقيم اقتصادي اشغال سفارت انگليس...
يا هجوم به سفارت عربستان، بهترين هدايايي بود كه دشمن را خوشحال ميكرد.در شرايط سخت فعلي هم ديپلماسي بايد محور سياست خارجي باشد و تصميمگيران نظامي و امنيتي دور محور ديپلماسي باشند تا امكان كم كردن مشكلات به وجود آيد.
٣- در داخل براي مقاومت مورد نظر دكتر روحاني بايد مقدماتي تحقق پيدا كند. از يك سو مديران عاليرتبه و قواي مختلف بايد به كمك يكديگر بيايند. روياروييهاي آشكار و مواضع متضاد و روكمكنيهاي قوا از يكديگر نميتواند وحدت بياورد.
جناحهاي تندرو بايد مديريت شوند و خطر وضع فعلي به آنها گوشزد شود كه از شكست دولت يا پاره شدن برجام توسط ترامپ حس خوبي پيدا نكرده و حملات را به جاي كاخ سفيد نثار خيابان پاستور نكنند.
گروههاي ميانه رو هم توجه كنند كه دولت را بايد مرتب نقد كنند ولي كارشكني و بالا بردن توقعات مردم تاثيري در بهبود شرايط ندارد.
٤- مسوولان كشور براي جلب اعتماد ملي و يكپارچه شدن مردم در شرايط ويژه فعلي و براي كاستن از بار سنگين اقتصادي بايد واقعيتهاي جامعه مورد توجهشان باشد. جيب مردم به كارتابلهاي آنان كه همهچيز در ميان اوراق آنها آرام است، وصل نيست.
همچنين از مهمترين نكات، مهربان ومحترم حرف زدن با مردم است. البته كه مسوولان توان دارند پشت تلويزيون و رسانههاي يكسويه تند و خشن و بياعتنا به خواست مردم حرف بزنند. اما قطعا در بحرانها آن بيحرمتيها تاثير خودش در شنيده نشدن حرفهاشان را دارد و نكته آخر اينكه در شرايط بحراني فعلي كمي توجه به خواستهايي كه تفاوت سياست نشان داده شود ضروري است. عملا حس همدلي بايد از سوي مديريت كشور انتقال پيدا كند...