كشورهاي عضو برجام بر استمرار و گسترش روابط اقتصادي در حوزههاي مختلف تاكيد كردهاند.
بيانيهاي كه فدريكا موگريني، رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا پس از پايان نشست روز جمعه وين در جمع رسانهها ارايه كرد عصاره مذاكراتي است كه روز جمعه، مقامهاي ايراني با طرفهاي اروپايي و چين و روسيه در ميان گذاشتند. اين بيانيه، جنس مذاكرات و محتواي مباحث را چه در مذاكرات وين و چه در بسته پيشنهادي اروپا انعكاس ميدهد. در اين بيانيه ١٠ مادهاي تقريبا به تمامي موضوعهاي مورد نظر ايران و مطالبات ايران اشاره شده است. بر اساس بيانيه مشترك نشست گروه ١+٤ و ايران، كشورهاي عضو برجام بر استمرار و گسترش روابط اقتصادي در حوزههاي مختلف تاكيد كردهاند، همچنين به ايجاد و باز نگه داشتن كانالهاي موثر مالي براي ارتباط با ايران اشاره شده است، در عين حال اين كشورها تاكيد كردهاند كه استمرار صادرات نفت، ميعانات گازي و محصولات پتروشيمي را از سوي ايران مورد حمايت قرار ميدهند، تداوم روابط در حوزه حمل و نقل از جمله كشتيراني، حمل و نقل هوايي، زميني و ريلي در اين بيانيه مورد تاكيد قرار گرفته است، گشايش حسابهاي اعتباري براي تجار و كسب و كارهاي ايراني و اروپايي، حمايت از افراد حقيقي و حقوقي كه قصد ارتباط اقتصادي و مالي با ايران دارند، در قالب شركتهاي كوچك و متوسط و حمايت از تشكيل شوراهاي مشترك تجاري و اقتصادي...
در كنار به روزرساني مقررات مسدودسازي براي جبران آسيب قوانين فرامرزي امريكا عليه كمپانيهايي كه با ايران همكاري كنند، مواردي هستند كه از طرف اروپاييها مورد تاكيد قرار گرفتهاند. به اعتقاد من به لحاظ نظري اين تقريبا تمام مطالباتي است كه ايران از طرفهاي باقي مانده برجام دارد و در صورت عملياتي شدن تمام مواد اين بيانيه ميتوان گفت كه آنچه بر اساس فصل دوم توافق برجام به عنوان منافع ايران از اين توافق ضمانت شده است، تامين ميشود.
نشست وين را ميتوان در واقع تاكيد مجدد اعضاي باقيمانده برجام بر اجراي فصل دوم اين توافق دانست، ضمن اينكه اين كشورها بار ديگر به بخشهاي ديگر برجام از جمله عمليات نوسازي رآكتور آب سنگين اراك اشاره و استمرار عمليات آن را تضمين كردهاند. با اينكه اروپاييها و ديگر طرفهاي برجام، تقريبا مشروعيت خواستههاي ايران را تاييد كردهاند و از پاسخ دادن به اين خواستهها حمايت كردهاند، اما همچنان يك بخش مهمي از كار مبهم مانده است. همچنان مشخص نيست كه اين حمايتها چگونه عملي ميشوند. ظاهرا قرار است كه نحوه عملي كردن اين نكات در كميتههاي كارشناسي مورد بررسي قرار بگيرد. با توجه به اينكه امريكا قرار است به زودي در دو ضربالاجل ماه آگوست و ماه نوامبر، تحريمهاي يكجانبه خود عليه ايران را از سر بگيرد، روشن شدن نحوه اجراي پيشنهادهاي اروپا اهميت زيادي دارد. وعدههاي شيرين ولي حداقلي اروپا براي جبران خسارت تحريمهاي امريكا، در صورتي قابل اعتنا خواهد بود كه راهكارهاي مشخص عملي و مكانيزمهاي اجرايي روشن براي آنها مشخص شود. در نتيجه براي روشن شده ابعاد عملي وعدههاي اروپا، مذاكرات كارشناسي فشردهاي آغاز ميشود. ايران علاقهمند است كه اين مذاكرات تا مرداد ماه و پيش از اجراي اولين ضربالاجل تحريمهاي امريكا به نتيجه برسد، ولي پيچيدگيهاي مربوط به مذاكرات به گفته اروپاييها ممكن است باعث شود كه دستكم تا آبان ماه مذاكرات كارشناسي را تمديد كند.
من شخصا به چارچوب ارايه شده از سوي اعضاي باقيمانده توافق هستهاي براي استمرار روابط تجاري و اقتصادي ايران، خوشبين هستم. هر چند اين چارچوب در واقع پاسخي به كف خواستهها و حداقل مطالبات ايران است و تمامي منافع مورد نظر ايران را در نظر نميگيرد، اما راه را براي ادامه گفتوگوها باز گذاشته است. در برابر اين اتفاق، دو نوع برخورد متفاوت ممكن است، نگاه بدبينانه اين است كه تصور كنيم اروپاييها در حال اتلاف وقت هستند و نمونههاي مانند مذاكرات سال ١٣٨٢ و توافقهاي تهران و پاريس مثال زدهشود يا حتي اقدامات اخير به بستههاي اجرا نشده پيشنهادي از سوي خاوير سولانا، رييس پيشين سياست خارجي اتحاديه اروپا تشبيه شود. در برابر نگاه خوشبينانهاي هم ميتوان به اين گفتوگوها داشت. من شخصا تصورم از ادامه مذاكرات همين نگاه خوشبينانه است. من گمان ميكنم كه ما در اين برهه چيزي براي از دست دادن نداريم و نبايد براي خروج از برجام عجله بكنيم. نپذيرفتن اين بسته به اين معنا است كه اجراي برجام را به حالت تعليق درآوريم يا اينكه از اين توافق خارج شويم. اگر چنين اتفاقي روي دهد، ميتوان به صورت مشخص گفت كه امريكا، عربستان و اسراييل به اهداف خودشان از فشار به ايران دست پيدا كردهاند.
ممكن است بهتر باشد كه هنوز به طرفهاي اروپايي اعتماد نداشتهباشيم، اما ميتوان براي حفظ منافع كشور مسيري كه در پيش روي ما براي گفتوگو وجود دارد را ادامه داد تا مشخص شود كه تا چه اندازه به سمت نتيجه مطلوب براي ايران نزديك ميشويم. در شرايط حاضر آنچه در بيانيه وين مطرح شد، نكات مثبت و قابل قبولي است، اما آنچه باقي مانده نحوه اجرا و روند عملياتي شدن اين پيشنهادات است. اروپاييها در مذاكرات كارشناسي نشان خواهند داد كه تا چه اندازه عزم، اراده، توان و ظرفيت براي اجرا اين پيشنهادات دارند. امريكاييها امروز در شرايطي قرار گرفتهاند كه براي همراه كردن دنيا با خودشان، دستاويزي حقوقي در اختيار ندارند. اقدام امريكا براي خروج از برجام خلاف حقوق بينالملل و نقض آشكار قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد بود. اين شرايط باعث ميشود كه امريكا توانايي اقناع جهانيان را براي رويارويي با ايران ندارد و تلاش ميكند با استفاده از زور ديگران را با خودش همراه كند. اين اتفاق كمك ميكند كه ايران اهرمهاي بيشتري در گفتوگوها و مذاكراتش براي جلب حمايت و همكاري كشورهاي ديگر داشتهباشد. در برابر امريكا به دليل اينكه در حوزههاي مختلف از جمله جنگ تجاري و تعرفههاي وارداتي، اختلافات با همسايگان در زمينه پيمان نفتا، خروج از پيمانهاي بينالمللي مانند پيمان آب و هوايي پاريس، يونسكو، شوراي حقوق بشر و دفتر مبارزه با تروريسم سازمان ملل و مخالفخواني با متحدان در پيمان ناتو، گروه ٧ و سازمان تجارت جهاني، با ديگر كشورهاي جهان دچار رويارويي و درگيري ميشود، روز به روز موقعيت جهاني امريكا را در سطح بينالمللي تضعيف ميكند و به اهرمهاي اين كشور براي همكاريهاي چند جانبه آسيب ميزند. امريكا هر چند اكنون در برابر ايران از يك دستاويز حقوقي برخوردار نيست، اما تلاش ميكند كه به دليل تفوق اقتصادي و مالي در سطح جهان به زور دنيا را با خود همراه كند، ايران اما با در اختيار داشتن سند حقوقي برجام ميتواند اهرمي قانعكننده براي همراهي كشورها با خودش در برابر امريكا داشتهباشد. نهايتا عزم و اراده كشورهاي ديگر جهان براي همراهي با موضع به حق جمهوري اسلامي ايران، در ماههاي آينده چه در قالب مذاكرات پيش روي كارشناسي براي اجراي بسته پيشنهادي اروپا و چه در قالب روند اجراي آن مشخص خواهد شد.
حسن بهشتی پور