منصور برزگر اما به عنوان يكي از اعضاي شوراي فني كشتي آزاد نظري كاملا
متفاوت از علياكبري دارد. او معتقد است كه اين كشتيگير كاملا در جريان دوپينگ
خود بوده و حرف زدن از يك مربي خارجي و مافيا هم درست نيست. برزگر همچنين در گفتوگوي
خود با «قانون» به انتقاد از مسئولان كميته ملي المپيك ميپردازد و مدعي است برخي
اين كميته را ارث پدريشان ميدانند. گفتوگوي «قانون» با منصور برزگر را در زير
بخوانيد:
امير علي اكبري براي دومين بار دوپينگي شد و حالا بايد براي هميشه از دنياي كشتي برود. نظرتان چيست؟
واقعا متاسفم براي اين مملكت كه جوانان ورزشكارش دارند به بيراهه ميروند. من به
علي اكبري و دفاعياتش كاري ندارم اما بعيد ميدانم مسئولان فدراسيون جهاني ضد
دوپينگ در مورد افراد اشتباه كنند، ضمن آنكه مطمئنم بچههاي ما ميدانند چه مصرف
ميكنند و دوپينگي شدن آنها معمولا آگاهانه است.
يعني صحبتهاي امير علياكبري در تلويزيون دروغ بود؟
من اين را نميگويم. اما يقين بدانيد كسي كه براي دومين بار محكوم به دوپينگ ميشود،
نميتواند بگويد من آگاه نبودم. متاسفانه ستاد ملي ضد دوپينگ در كشور ما بسيار
ضعيف عمل ميكند و بايد فعالتر از اين باشد. اينكه علياكبري در تلويزيون چنين
مسائلي را مطرح ميكند و بعد امثال بهداد سليميروي خط تلفني برنامه به دفاع از او
ميپردازند قاعدتا براي دلجويي از اين كشتيگير است اما بايد مراقب باشيم كه تابوي
پديده زشت دوپينگ را نشكنيم.
علياكبري در برنامه ورزش از نگاه 2 مدعي شد كه يك مربي مجارستاني او را «چيز خور» كرده. چنين مسئلهاي را قبول ميكنيد؟
من بعيد ميدانم چنين چيزي صحت داشته باشد. امير علي اكبري مدعي است چند دقيقه
مانده به مسابقه فينال در اتاق ماساژ مربي مجار به او يك قرص داده اما بهنظرم كسي
كه يكبار تجربه تلخ دوپينگ را دارد امكان ندارد در چنين شرايطي حتي از دست پزشك
تيم ملي خودمان هم، چنين قرصي را بگيرد و بخورد. اينها ادعا و دلايل اين كشتيگير
است كه باوركردني نيست. من صراحتا ميگويم خيلي از ورزشكاران ما دائما در حال مصرف
دارو هستند و بالاخره هم اينگونه مشكلات برايشان ايجاد ميشود. اميدوارم كه وادا
حرف هاي امير علياكبري را بپذيرد.
از انتخابات فدراسيون كشتي خبر داريد؟
فعلا كه چيزي مشخص نيست و گويا رسول خادم و عباس جديدي كانديداي رياست فدراسيون
شدهاند. اميدورام كه اصلحترين فرد به عنوان رئيس فدراسيون انتخاب شود.
شما از جمله افرادي هستيد كه هيچوقت به برگزاري انتخابات در فدراسيونها اعتقاد نداشته و معتقد بوديد معمولا افراد در جايگاه رياست فدراسيونها منصوب ميشوند. با وجود روي كار آمدن تشكيلات جديد آيا همچنان روي حرف خود هستيد؟
بله. من همچنان اعتقاد دارم وزارت ورزش هر كس را خودش بخواهد به عنوان رئيس
فدراسيونها بر ميگزيند. در گذشته كاملا اينگونه بوده و حالا هم بعيد است تغييري
در اين رفتار ايجاد شده باشد. البته نه اينكه بخواهم پيش داوري بكنم اما گذشته
همين را ميگويد. من يادم ميآيد در گذشته طالقاني را برداشتند و خادم را جايگزينش
كردند و بعد دوباره طالقاني جايگزين خادم شد. چند وقت بعد يزداني خرم جايگزين
طالقاني شد و سپس خطيب روي صندلي يزداني خرم نشست. اينها همه با نظر مسئولان ارشد
ورزش منصوب شدهاند و حالا هم در اين رويه تغييري ايجاد نميشود مگر اينكه خودشان
بخواهند. با اين حال به نظرم اگر كلا روساي فدراسيونها انتصابي باشند اوضاع بهتر
است و خيلي از مشكلات موجود حل خواهد شد.
محمد بنا هم به تيم ملي كشتي فرنگي برگشت. نظرتان چيست؟
من خيلي خوشحالم و تبريك ميگويم به كشتي فرنگي. اميدوارم كه بنا تا المپيك برزيل
بدون حرف و حديث به كارش ادامه دهد. ما ميدانيم كه اينجا سوئيس نيست كه همه
چيزمان روي حساب و كتاب باشد پس مشكلات زياد است و همه بايد اين را در نظر بگيريم
و كار كنيم.
فكر ميكنيد با اين حجم درگيريهايي كه در مجموعه كميته ملي المپيك است، اين كميته به اين زودي رنگ آرامش را به خود ببيند؟
متاسفم كه بايد بگويم كميته ملي المپيك شده ارث پدري عدهاي كه نميخواهند آن را
رها كنند. من اطمينان دارم تا زماني كه انتخابات كميته برگزار نشود آرامش به ورزش
ايران بر نميگردد. يك سال و نيم از المپيك گذشته اما هنوز ما تكليف مديريت كميته
المپيكمان را نميدانيم و اين خيلي بد است. به نظرم همانطور كه اخيرا ديديم اهميت
وزير ورزش از وزير نفت هم بيشتر شده حالا اهميت رياست كميته ملي المپيك از وزارت
ورزش هم بيشتر شده.
پس معتقديد كه مديران 4 ساله گذشته كميته بايد جاي خود را به افراد جديد بدهند؟
به نظرم اينها اگر تواني داشتهاند در اين 5 سالي كه گذشته آن را پاي كار آوردند.
بي شك اين كميته نياز به يك انقلاب بزرگ مديريتي دارد كه بايد در آن
اتفاق بيفتد.
حسين ابوالفتحي