بازی دوسر باخت برای جامعه و نظام سیاسی

بازی دوسر باخت برای جامعه و نظام سیاسی

بهاره آروین» مشکل از تعداد ثبت‌نام‌کنندگان اولیه نیست و در دیگر ممالک هم اوضاع کم‌وبیش به همین منوال است. مشکل در ساختاری است که قرار است کاهش این تعداد اولیه به تعدادی محدود و قابل قبول برای برگزاری انتخابات را امکان‌پذیر کند
نامزدهای انتخابات باید پاسخ دهندمساله اصلی آنان حجاب و گشت ارشاد است یا معیشت و فقر

نامزدهای انتخابات باید پاسخ دهندمساله اصلی آنان حجاب و گشت ارشاد است یا معیشت و فقر

شهیندخت مولاوردی» نامزدها باید پاسخ بدهند مساله اصلی برای آنها حجاب و گشت ارشاد است یا اینکه معیشت، زنانه شدن فقر، زنانه شدن اعتیاد، زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی، زنانه شدن ایذر، زنانه شدن سالمندی و... هم برای آنها دارای اهمیت است.
يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 16
کد خبر: ۱۱۳۶۶۴
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۰

ازدواج دختر ایرانی با طالبان

سوسن، زن جوانی که اعتیاد شدیدی به هروئین داشت در مقابل بازپرس قرار گرفت و گفت: من دختر نوجوانی بودم که به خاطر بیماری پدرم ترک تحصیل کردم. مادرم همه اموالمان را فروخت، ولی با همه این تلاش‌ها پدرم یک سال بعد فوت کرد و مابه یکی از شهر‌های مرزی رفتیم.

تدبیر24»وی ادامه داد: ۱۷ ساله بودم که مادرم برای آن که سرپناهی داشته باشد با یک مرد افغانی ازدواج کرد، ولی مدتی بعد ناپدری ام تصمیم گرفت تا به کشور خودش برگردد. او مدعی بود، چون به طور قاچاق و غیرمجاز وارد ایران شده است، در این جا زندگی برای او با مشکلات زیادی همراه است و نمی‌تواند بیشتر از این در ایران بماند. این گونه بود که من هم به همراه مادر و ناپدری ام عازم کشور همسایه شدم و باز هم به صورت قاچاق از مرز عبور کردیم.

سوسن ادامه داد: هنوز یک سال بیشتر از سکونت ما در آن کشور نمی‌گذشت که روزی مادرم از من خواست تا خود را برای مراسم عقد کنان آماده کنم. آن روز فهمیدم که ناپدری ام مرا برای یکی از افراد قبیله اش خواستگاری کرده است و به اجبار پای سفره عقد نشستم در حالی که او حدود ۲۰ سال از من بزرگ‌تر بود. مالک به هروئین اعتیاد داشت و طولی نکشید که مرا هم گرفتار این بلای خانمان سوز کرد، اما زندگی من و مالک ۲ سال بیشتر طول نکشید و از آنجایی که او جزو گروه تروریستی طالبان بود در یک درگیری قبیله‌ای کشته شد.

این زن در ادامه گفت: از آن روز به بعد من دوباره نزد مادرم بازگشتم و به زندگی کنار ناپدری ام ادامه دادم، ولی او از وجود من بسیار ناراحت بود و به عنوان یک موجود مزاحم به من نگاه می‌کرد. در این شرایط بود که آزار و اذیت‌ها و کتک کاری‌های ناپدری ام آغاز شد و او به هر بهانه‌ای مادرم را هم کتک می‌زد تا مرا از خود جدا کند. یک شب که در خواب بودم به سراغ من آمد و دور از چشم مادرم به من بصورت وحشیانه تجاوز کرد. تحمل این شرایط در یک کشور غریب که هیچ حامی نداشتم خیلی برایم سخت بود به همین خاطر تصمیم به بازگشت گرفتم تا بقیه عمرم را در کشورم زندگی کنم.

وی اضافه کرد: با کمک سفارت ایران و صدور مجوز قانونی به ایران بازگشتم، اما به خاطر اعتیاد شدیدم به هروئین جای مناسبی برای زندگی پیدا نمی‌کردم. پول هایم هم صرف خرید هروئین شده بود تا این که به بهانه بیماری وارد اورژانس شدم که شب را در آن جا سپری کنم، ولی پزشکان متوجه اعتیاد و هروئین‌های همراهم شدند و با پلیس تماس گرفتند.

برچسب ها: تدبیر24 ازدواج
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: