اگر شما درآمدی ١٤٤میلیون دلاری از یکی از کارهایتان داشتید، با این همه پول چه میکردید؟ این دقیقا مقدار پولی بود که ریوز برای بازی در سهگانه ماتریکس دریافت کرد. اما ریوز معتقد است مسائل مادی همه چیز نیست و نمیتواند انسان را خوشبخت کند. او بشدت معتقد است که باید هر آنچه دارد را با دیگران قسمت کند. شاید به همین دلیل بود که ٨٠میلیون دلار از آن ١٤٤میلیون دلار را به مسئولان جلوههای ویژه و گریم فیلم ماتریکس بخشید.
البته ریوز به هیچ عنوان احمق نیست. او از امکانات زندگی برخوردار است، اما در حد کافی. او یک خودروی هوندا سوار میشود و در یک خانه معمولی سکونت دارد. او میگوید به خانه بزرگ نیاز ندارد، چون نمیداند باید با فضای اضافی خانه چه کند. ریوز برای رفتوآمد بسیاری از اوقات از مترو استفاده میکند، حتی دیده شده در برخی مواقع صندلی خود را به زنان و سالمندانی که ایستادهاند، تعارف میکند. او را بارها دیدهاند که بر روی صندلی مترو درحال کتاب خواندن یا موسیقی گوش دادن است، حتی یک بار او را دیدهاند که در کنار یک بیخانمان بر روی پیادهرو نشسته و غذایش را با او قسمت میکند.
کیانو میلیونها دلار برای تحقیقات سرطان و بیمارستانهای مرتبط با این بیماری اهدا کرده و همچنان کمکهای خود را ادامه میدهد. او در حرفهاش هم با چنین طرز تفکری پیش رفته است. وی در فیلم «وکیل مدافع شیطان» چندمیلیون دلار کمتر دستمزد گرفت تا تهیهکنندگان فیلم بتوانند از عهده پرداخت دستمزد آلپاچینو بربیایند. کیانو ریوز حضور در فیلم «مخمصه» در کنار بازیگران بزرگی مثل آل پاچینو و رابرت دنیرو و بازی در قسمت دوم فیلم «سرعت» را رد کرد و از دستمزد قابل توجه آنها چشم پوشید تا روی صحنه تئاتر حضور پیدا کند و به ایفای نقش «هملت» بپردازد.
درسال ٢٠١٤، پس از سالها حضور در فیلمهای مستقل و فیلمهایی با بودجههای کم، ریوز به این نتیجه رسید که دیگر هالیوود او را فراموش کرده است. وی در مصاحبهای اعلام کرد که استودیوهای فیلمسازی دیگر به او پیشنهاد کار ندادهاند و اگرچه چارهای جز کنار آمدن با این شرایط ندارد، اما از این موضوع بشدت ناراحت است. وی اعلام کرد که قصد پایین آوردن ارزش فیلمهای مستقل را ندارد، اما در استودیوها کارگردانان و منابع و دنیاهای متنوع و بهتری وجود دارند. وی گفته که دوست دارد هم با استودیوهای بزرگ فیلمسازی کار کند و هم در ساخت فیلمهای مستقل فعالیت داشته باشد.
در اواخر دهه ٩٠ همه چیز برای کیانو ریوز خوب پیش میرفت. او با یک زن جوان به نام جنیفر سایم آشنا شد. در سال ٢٠٠٠ این دو انتظار تولد نخستین فرزندشان را میکشیدند که در کمال ناباوری نوزاد دختر آنها به نام آوا در هشت ماهگی مرده به دنیا آمد. مرگ آوا ضربه شدیدی به رابطه این دو وارد کرد و رابطه آنها خیلی زود به پایان رسید. تراژدی دیگری سال ٢٠٠١ در زندگی ریوز رخ داد و آن هم زمانی بود که سایم در یک حادثه رانندگی درگذشت. سایم سوار بر یک خودروی اسپرت بود که ناگهان با سه خودروی پارکشده برخورد کرد و پس از چپشدن، سایم از درون خودرو به بیرون پرت شد و جان باخت. ریوز در مصاحبهای سال٢٠٠٦ در این مورد سخن گفت و نتوانست خشم خود را پنهان کند: «لعنتی! این عادلانه نیست! خیلی بیمعنی است. درد و غصه تنها ظاهرش را تغییر میدهد، اما پایانی ندارد.»
جالب است بدانید که ریوز در اصل متولد بیروت پایتخت لبنان است. مادر او یک زن انگلیسی و پدرش مردی اهل هاوایی بوده است.