ایام بسیار مهم بعداز عاشورا است؛ در واقع ایام حماسه زینبی است.
در چنین روزهایی مسیر کربلا و کوفه و شام و بعداز آن مدینه، مسیر حرکت
نورانی پرشکوه حماسی زینب کبری و حضرت امام سجاد و بقیهی اسرای عاشورا
است. اینها که توانستند با این حرکت خود ماجرای عاشورا را ابدیت ببخشند، آن
را دائمی و زوال ناپذیر کنند.
ما هم امروز در چنین روزهایی احساس ارتباط قلبی بیشتری با آن شهیدان عظیمالشأن میکنیم.
اربعین هم در پیش است. ملت ما و ملت عراق و مردمان زیادی از ملتهای دیگر در تدارک حماسهی بزرگ اربعین هستند.
حماسهی اربعین یک پدیدهی فوق العادهای است که به لطف و فضل الهی در
هنگامی که دنیای اسلام نهایت نیاز را به اینچنین حماسهای دارد، به وجود
آمده است.
یاد سرور شهیدان را در دلهای خودمان در ذهن خودمان مغتنم میشماریم و عرض میکنیم:
ای صبا ای پیک دور افتادگان
اشک ما بر خاک پاک او رسان...
این اجتماع عظیم امروز و این جمعیت جوان و پرشور و بسیجی، یادآور اجتماع
در همین عرصه و ورزشگاه در دهه۶۰ است که آن جوانها رفتند و به پیروزی
رسیدند و انشاءالله شما هم در عرصههایی که در پیش رو دارید به پیروزی
کامل خواهید رسید.این جلسه بزرگ در موقعیت بسیار حساسی تشکیل شده است.
موقعیت کشور، موقعیت منطقه و جهان، موقعیتهای حساسی است؛ بخصوص برای ما ملت
ایران. حساسیت از این جهت که از یک طرف عربدهکشیهای سران استکبار و
سیاستهای آمریکای جهانخوار و از یک طرف قدرتنمایی جوانهای مؤمن و
پیروزیهای پیاپی در میدانهای مختلف و از یک طرف مشکلات اقتصادی کشور و
تنگی معیشت بخش بزرگی از مردم ضعیف کشور و از طرفی حساس شدن و به تکاپو
افتادن نخبگان کشور که این وضعیت آنها را حساس کرده و به تکاپو و تلاش فکری
و عملی وادار کرده است. کشور بخاطر وجود مشکل از خمودگی و بیعملی درآمده
است و خیلیها که فقط تماشاگر بودند امروز احساس وظیفه میکنند و سرگرم تلاش
میشوند.
جان کلام من در صحبت امروز عبارت است از: اول عظمت ایران، دوم اقتدار جمهوری اسلامی و سوم شکست ناپذیری ملت ایران.
اینها رجزخوانی نیست. اینها شعار محض نیست. سخن توخالی مثل بعضی از شعارها
و حرفهایی که بعضی دیگر میزنند، نیست. اینها واقعیاتی است که دشمنان ملت
ایران آرزو میکنند که ما اینها را ندانیم یا از آنها غفلت کنیم و گمان
دیگری در مورد خودمان و کشورمان ببریم ولی واضحتر از این است که کسی
بتواند آنها را انکار بکند.
گفتیم عظمت ایران؛ نه فقط در زمان حال، عظمت ایران یک امر تاریخی است در طول زمان. کشور عزیز ما توانسته است در عرصه علم، در عرصه فلسفه، در عرصه سیاست، در عرصه هنر، در عرصه پرچمداری علوم انسانی توانسته است در میان ملتهای مسلمان و در برههای از زمان در میان همه ملتهای جهان سرافراز بایستد و این مربوط به زمان ما و دوران تاریخی است به استثنای ۲۰۰ سال قبل از انقلاب، در دوران قاجار و پهلوی که در این دوران عظمت ایران پایمال شد.
در مورد اقتدار جمهوری اسلامی همین بس که کشور ایران را از زیر سلطه انگلیس و آمریکا بیرون کشید؛ سلطهای که از اول قرن نوزدهم میلادی شروع شده بود و در همه امور کشور بیگانگان بیرحم و متکبر مسلط بودند. در اقتدار جمهوری اسلامی همین بس که توانست کشور را از زیر این سلطه ظالمانه نجات بدهد. برای اولین بار در این قرن اخیر در یک جنگی، جمهوری اسلامی توانسته مانع از تجزیه کشور بشود. برای اولین بار ملت ایران در جنگ تحمیلی ۸ ساله توانست جبهه وسیع دشمن را ناکام کند و تمامیت ارضی کشور را حفظ کند.
گفتم شکست ناپذیری ملت ایران که البته این به برکت اسلام است. این شکست
ناپذیری را میشود در پیروزی ملت ایران در انقلاب بزرگ اسلامی، پیروزی ملت
در دفاع مقدس و ایستادگی در طول ۴۰ سال توطئه دشمنان مشاهده کرد.
نوک پیکان حرکت عظیم ملی، شما جوانان هستید.
پیرانِ مجرب، اگر خسته و بیحال نباشند میتوانند راهنمایی کنند ولی موتور پیشبرندهی این قطار، شما جوانان هستید. در گذشته هم همین جور بوده است.
در طول ۴۰ سال در دوران مبارزات، در جهاد با تجزیهطلبان در آغاز پیروزی انقلاب، در جهاد سازندگی، در جهاد با تروریسم خائن در اوایل دههی ۶۰، در جهاد با متجاوزین در ۸ سال دفاع مقدس، در جهاد برای ترمیم خرابیهای بعد از جنگ، در جهاد فرهنگی دههی ۷۰ این جوانها بودند که توانستند آن فضای دشوار را به نفع انقلاب تغییر بدهند. در جهاد علمی از آغاز دههی ۸۰، در جهاد با تروریسم تکفیری در دههی ۹۰ و امروز هم جهاد فکری و عملی برای گشودن گرههای اقتصادی بازهم جوانها هستند.
در گشایش اقتصادی کشور پیشنهادهایی به ما میدهند که بسیاری از آنها
مربوط به جوانها است؛ پخته و کاملاً راهگشا. جوانهای ما امروز در قبال
مسائلی که کشور با آنها مواجه است هم صاحب فکرند، هم صاحب انگیزه هستند.
جوانهای ما احساس تکلیف میکنند.
شما جوانها صاحب کشورید. بنده وقتی
از جوانها تمجید میکنم، بعضیها میگویند فلانی از بخش جوانهای منحرف
اطلاعی ندارد؛ نه، بنده از آنها مطلع هستم. بالاخره جوانهایی هم هستند که
ریزشهای ما هستند؛ حرف من این است که رویشهای ما بر ریزشهای ما غلبه
دارند.
بعضیها وانمود میکنند جوانها مشکل کشورند؛ بنده بهعکس معتقدم جوانها راهحل مشکل هستند نه مشکل.