تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 22
کد خبر: ۱۱۵۰۹۹
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۴

دو ساعت و نیم تلخ اورژانس بیمارستان بهمن + عکس

قسمت ورودی اورژانس بیمارستان بهمن در پی درگذشت بهرام شفیع یکی از شب های غمگین و تلخ خود را تجربه کرد.
تدبیر24»درب ورودی اورژانس بیمارستان بهمن 17 مهرماه 1397 یکی دیگر از خاطرات تلخ را در حافظه خود ثبت کرد؛ شبی که بهرام شفیع گزارشگر و پیشکسوت رسانه های ورزشی کشور چند قدم آن طرف تر و داخل یکی از اتاق های اورژانس آخرین نفس های خود را کشیده بود.


از دنیا رفتن شفیع که پس از سکته قلبی چند سال پیش دوباره جان گرفته بود و برای برنامه قدیمی ورزش و مردم هم طرح های جدیدی در ذهنش داشت، نه برای خودش و نه اطرافیانش قابل انتظار نبود و به همین دلیل بهت و تعجب اولین واکنش امیراقبال شفیع تنها پسر مرحوم شفیع در مواجهه با اقوامی بود که یکی یکی خود را به بیمارستان می رساندند؛ برخی از اقوام و دوستان که آرام تر به نظر می رسیدند، جرات گفتن تسلیت نداشتند و آنها هم که هراسان، مضطرب و با گریه خود را به بیمارستان رسانده بودند، منتظر شنیدن این خبر بودند که همه چیز بیشتر از دروغی مضحک نیست.


ساعت که به 8 شب رسید، پزشکان خبر فوت پدر را به امیراقبال و همسرش داده بودند و آنها باید با این واقعیت کنار می آمدند که دیگر پدر و همسری در این دنیا ندارند. آرام آرام اقوام خانواده شفیع خود را به بیمارستان رساندند؛ دیدار دوستان و اقوام در این لحظات می تواند مرحمی باشد بر درد بزرگی که بر دل نشسته و انگار آنها هم منتظر بودند تا آغوشی پیدا کنند و دوباره گریه و زاری را از سر بگیرند تا شاید کمی آرام شوند. صحنه هایی که با اشک، ناله، فریاد فروخورده و بغضی درمان ناشدنی همراه بود و فقط زمان می تواند مرهم آن باشد. در تمام این لحظه ها اما سکوت و بهت همسر بهرام شفیع که همراه سالیان سالش را به یکباره از دست رفته می دید، سنگین تر از تمام صداهای اطراف بود.


غیر از صدای زاری و گریه اگر صدای دیگری شنیده می شد، مربوط به تماس هایی بود که برای اطلاع از خبر مرگ و چرایی آن گرفته می شد و در بین اقوام و به خصوص مردهای حاضر در ورودی بیمارستان هم در این مورد صحبت می شد که مرحوم شفیع فقط کمی کسالت داشته و شنیدن خبر از دنیا رفتنش برای آنها غیر منتظره بود.

 


احسان حدادی و حسین توکلی اولین ورزشکارانی بودند که خود را به بیمارستان رساندند و اقبال شفیع را به آغوش کشیدند؛ حالا دیگر پس از گذشت بیش از یک ساعت انگار همه باور کرده بودند بهرام شفیع از دنیا رفته و عرض تسلیت ها با تن صدای بالاتری به زبان می آمد. اکبر فیض پیشکسوت کشتی کشور هم یکی از افرادی بود که بی صدا آمد و رفت و شاید هیچ کس هم متوجه بغض او وقتی از مرگ یکی از پیشکسوتان رسانه های ورزشی صحبت می کرد، نشد؛ مردی که به ندرت کسی را با توجه به جایگاهی که داشت، آزرد.


رسیدن دوربین های شبکه خبر و باشگاه خبرنگاران هم از دست رفتن بهرام شفیع را رسمی تر کرد تا اقبال شفیع مقابل دوربین آنها از بزرگی پدرش بگوید؛ اینکه ایستاده از دنیا رفت و این همان چیزی بود که می خواست.


ساعت که به 10.30 شب رسید، نگهبانان بیمارستان سعی در آرام کردن شرایط و بازگرداندن ورودی اوژانس بیمارستان به حالت عادی داشتند و اقوام نزدیک هم که برای وداع آخر به داخل اورژانس راه داده شده بودند، یکی یکی محوطه بیمارستان را ترک کردند تا به خانه مرحوم بهرام شفیع بروند و در آنجا برای چگونگی انجام مراسم خاکسپاری جلسه ای برگزار کنند.
آخرین صحنه یکی از شب های تلخ دیگر بیمارستان بهمن، تشکر تنها فرزند شفیع از اقوام و دوستانی بود که خود را به بیمارستان رسانده بودند و حالا آنها باید خود را برای وداع همیشگی با پدر که روز پنج شنبه خواهد بود، آماده کنند؛ وداعی که البته برای هیچ کس گریزی از آن نخواهد بود.

 

برچسب ها: تدبیر24 اورژانس
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: