تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۱۱۵۳۵۵
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۳

ساختارهايی كه بايد اصلاح شود

مهران فرجی*

تدبیر24»می‌گوییم جناب وزیر! شما وقتی معاون وزیر شدید ۲۴ سالتان بود. وقتی وزیر شدید ۲۹ سالتان بود، وقتی استاندار بودید ۳۰ سالتان بود و… . می‌گوییم شما که در این سن کم تصدی پست‌های مدیریتی ارشد را به عهده داشتید، حالا چطور به جوانان برای تصدی پست‌های مدیریتی میانی و پایین‌تر هم اعتماد نمی‌کنید؟

اما باید به این موضوع از زاویه‌ای دیگر نیز نگریست. حاصل سال‌ها مدیریت کسانی که برخی از آنها بدون سابقه کار و تجربه و حتی بعضا بدون تحصیلات مرتبط، به دلیل تقدم تعهد بر تخصص یا هر دلیل دیگری، بر صندلی‌های مدیریت کلان کشور تکیه زدند، چه بود؟

سوءمدیریت‌های کسانی که جایگاهشان جایگاه مدیریت نبوده، کشور را از ابتدای انقلاب تا به حال به چه سمتی برده است؟ نیاز به تشریح شرایط نیست. حال مدیران چند دهه گذشته باید آرام آرام عرصه را برای مدیریت نیروهای جوانتر خالی کنند. اما آنها با نگاهی منصفانه به سال‌های مدیریت خود، از انتقال قدرت به نسل نو و جوان، هراس دارند. این هراس پر بیراه نیست. افراط در جوانگرایی نتایج مطلوبی را به دنبال نداشته است و نسلی که حالا دیگر سال‌ها سابقه و تجربه دارد، گرچه با توجه به رویه ارجح نبودن مدیریت خلاقانه و مطلوب در مدیریت کلان کشور، دچار رکود و رخوت شده است، اما از سپردن امور به جوانترها ابا دارد. از طرفی، سابقه حضور جوانان در برخی رده‌های مدیریتی در دولت‌های نهم و دهم نیز، نتیجه‌ای جز سوءمدیریت و جسارت در فسادهای کلان مالی نداشته است.

با این پیش‌زمینه، نگاهی به ترکیب مدعوین به جلسه حسن روحانی، رئیس‌جمهوری، با سیاستمداران اصلاح‌طلب، از یک سو حکایت از بی‌اعتمادی دولت و مدیران دولتی به جوانان، در اینجا جوانان اصلاح‌طلب، دارد و ازسوی دیگر حاکی از قطع بودن ارتباط دولت، با بدنه جوان است؛ ارتباطی که نه شخص رئیس‌جمهور، بلکه مشاوران و معاونان او باید برقرار می‌کردند اما لزومی به برقراری و حفظ این ارتباط ندیدند.

برخی معتقدند دولت ترجیح داده در مخمصه اقتصادی‌ای که کشور گرفتار آن شده، اندکی به سوی اصلاح‌طلبان بچرخد تا شاید بتواند با کمک یا حمایت بیشتر ازسوی مدیران چند دهه گذشته، از شرایط بحرانی عبور کند. چنین تصمیمی در رجعت به اصلاح‌طلبان(درصورتی درست بودن این فرض)، نه تنها غیرمنطقی نیست، بلکه اقدامی معقول است که باید به فال نیک گرفت.

اما آیا در میان اصلاح‌طلبان، جوانانی وجود نداشتند که برخلاف برخی مدیران جوان دهه نخست انقلاب، تحصیلات، تخصص و سابقه کار قابل اعتنا نیز داشته باشند و خلاقیت و ایده‌ها و جسارتشان، بتواند به دولت برای عبور از بحران کمک کند؟ هدف از طرح این پرسش، رسیدن به ساختاری است که نیاز به اصلاح دارد. جوانان اصلاح‌طلب گرچه در انتخابات و ترغیب جامعه به سوی صندوق‌های رای، نقش مستقیم داشتند، اما ساختار انتخابات در ایران، دولت را به‌طور مستقیم وامدار مردم و به‌طور اخص جوانانی که از آن برای پیروزی در انتخابات حمایت کردند، نمی‌داند. این ساختار قابل اصلاح است. به همین منظور است که باید تمرکز بر مطالبه حضور جوانان در بدنه مدیریتی دولت را، همزمان، کمی هم به سوی مطالبه اصلاح ساختار انتخابات هدایت کرد. جوانان اصلاح‌طلب باید به این بیاندیشند که هدف اصلاحات صرفا حضور در همان سیستم راکد و ساکن و ادامه روندهای گذشته با حضور افراد جدید يا به‌نوعي اصلاحات پستي است، یا قرار است اصلاحات در روندها و ساختراها نیز صورت گیرد؟

حال اگر فرض بگیریم که دولت تصمیم می‌گرفت چند جوان هم برای همفکری، به جلسه با رئیس‌جمهوری دعوت کند؛ چه کسانی صلاحیت حضور در این جلسه را داشتند؟ ساختار موجود، رانت و رابطه را نسبت به سابقه، تجربه، اعتقاد و التزام به اصلاحات و فعالیت ساختارمند حزبی و تشکیلاتی ارجح می‌داند و به همین منظور برای حضور و بروز تاثیرگذار جوانان در عرصه مدیریتی کشور، ابتدا باید اصلاحات در بخش‌های مهمتری را خواستار بود.

 

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی*


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: