سیدعبدالجواد موسوی طی یادداشتی در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین، به یادآوری سالهایی پرداخته که قاضی مرتضوی رأی به محکومیت روزنامهنگاران میداد.
تدبیر24: موسوی نوشت: «حالا دیگر هیچکس از مرتضوی دفاع نمیکند. حتی آنان که او را زمانی شجاعترین و انقلابیترین قاضی تاریخ ایران معرفی میکردند این روزها مهر سکوت بر لب زدهاند و ترجیح میدهند خود را به فراموشی بزنند.
تازه این اول ماجراست و به زودی پردههای جدیدتری از این قاضی مدعی ارزشمداری و انقلابیگری افشا خواهد شد؛ پردههایی که میتواند هم موجب سرافکندگی بعضیها شود و هم سبب افتخار بعضیها. پس بهتر است تا آن روز خاموش بنشینیم و منتظر باشیم تا روزی که روزگار، شگفتیهای غریبی را برایمان به نمایش بگذارد.
اما تا آن روز که به احتمال قریب به یقین چندان دیر و دور نخواهد بود میتوان در این پرسش تامل کرد که چرا بعضی از حضرات، لحظهای در این نکته تامل نکردند که شاید قاضی مرتضوی اشتباه میکند؟ چرا فریادهای روزنامهنگاران را جدی نگرفتند؟ مگر نعوذبالله آقای مرتضوی در مقام معصومین قرار داشت؟ مگر روزنامهنگاران جانی و قاتل بالفطره بودند که هیچکس شهادت آنان را قبول نداشت؟ میدانید چه تعداد از روزنامهنگاران به حکم همین آقای قاضی که امروز به خیلی چیزها متهم است به وطنفروشی و خیانت و ضدیت با انقلاب و اسلام متهم شدهاند؟ چه کسی پاسخگوی آن همه اتهامات واهی است؟
گذشتهها که گذشت اما حالا که مشخص شده است آقای قاضی خیلی هم آدم علیهالسلامی نبوده و نیست، کسی حاضر است پای صحبت روزنامهنگاران بنشیند تا ببیند کیفیت آن قضایا چگونه بوده؟ نه به این نیت که حرفهای همکاران من اتهامات آقای مرتضوی را سنگینتر کند، خیر. همکاران من رئوفتر از آنند که بخواهند در چنین موقعیتی انتقام بگیرند و بر فتادهای پای زنند اما خاطرات آنان از قاضی مرتضوی به درد خیلیها میخورد. حداقلش این است که دیگر به راحتی دعوی هر کسی را که خود را مدافع انقلاب و اسلام خواند، باور نکنیم. حداقلش این است که دیگر روزنامهنگاران را کافر حربی فرض نکنیم. حداقلش این است که بدانیم:
هرکه را شغلی است در عالم
شغل بعضیها مسلمانی است
که بدانیم تخم نسل قاضی مرتضوی و امثال او را ملخ نخورده است. آنها همهجا هستند. بیخ گوش من و شما. کافیست غفلت کنیم تا از جاهای خیلی عجیب و غریب سر در بیاورند و برای زندگی من و شما تصمیم بگیرند.»