ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 August 12
کد خبر: ۱۱۵۸۳۲
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۶

کنایه محسن چاوشی به داریوش مهرجویی

محسن چاوشی، خواننده موسیقی پاپ، با انتشار متنی در اینستاگرام، با یادآوری شرایط خواندن قطعات فیلم «سنتوری» با ذکر عبارت «بعضی اوقات خنده‌ام می‌گیرد به جویندگان مهری که فلسفه می‌دانند و کاری می‌گردانند اما جای مهر به راحتی دهان‌شان را به بی‌مهری باز می‌کنند»، به داریوش مهرجویی، کارگردان فیلم «سنتوری» کنایه زد.

تدبیر24»اختلاف داریوش مهرجویی و محسن چاوشی به پیش تولید فیلم «سنتوری ۲» باز می‌گردد که با انصراف این خواننده از حضور در آن، مجادلات کلامی این دو هنرمند به اوج رسید.

کنایه محسن چاوشی به داریوش مهرجویی +عکس

محسن چاوشی در پست تازه اینستاگرامی‌اش نوشته است:

«آنروزها زنده‌ها که هیچ مرده‌ها هم زنده به حسابم نمی‌آوردند. گذشت و صد البته همه را بیازمودم، اصلاً خوشترم نیامد که نیامد! خوشتر کدامست آخِر؟

در خیابان خوش قدم میزدم، منزل پدری‌ام را میگویم و هر روز ناخوش احوال‌تر، کلید می‌انداختم به در و آرام به تنها اتاق خانه میخزیدم و به لامپ چهلِ آوایزان و سیم مبارکش خیره میشدم.. خاموشی عیب پوش است درست اما خفه‌ات میکند. هیچ چیز به اندازه کج‌ فهمی نمیتواند آزارت بدهد.

آنقدر که قلبت آن لحظه با سَقَر تفاوتی نمیکند ... من چهارمین نام دوزخ که هیچ، هزارمین نام دوزخم! زخم خورده و بی مرهم و بی محرم! تنها رفیق سوختگی‌هایت خمیرِ دندان! آه از این اَمردادی بی دندان...

علیِ سنتوری در همان اتاق شکل گرفت. من با تو خوشم تو خوشی با دل من! من با تو بی تو با شما بی شما با همه بی همه ناخوشم.

بعضی اوقات خنده‌ام میگیرد به جویندگان مِهری که فلسفه میدانند و کاری میگردانند! اما جای مهر به راحتی دهانشان را به بی مهری باز میکنند ..

امیدوارم به تریج قبای کسی بر نخورد .. فقط خنده ام میگیرد! البته اگر اجازه میدهید بخندم.!»

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: