برخی بر این باورند كه توافقنامه ژنو به واسطه تحریمهای جدید آمریكا بیاثر شده است. شما این امر را قبول دارید؟
هنوز برای ارزیابی عدم موفقیت توافق ژنو بسیار زود است. قطعا باید صبر كرد و دید كه اروپاییها و آمریكاییها چقدر به تعهدات خود پایبند هستند. باید دید در آینده 1+5 چقدر به بیانیه پایانی نشست ژنو متعهد خواهند بود. اما روشن است كه آمریكاییها اقدام بسیار زشتی را انجام دادند. اقدامی است در تضاد با روح بیانیه ژنو. این توافق وظایف و مسئولیت آنها را كه جلب اعتماد ایران است بیان میكند پس مخدوش شدن اعتماد ایران به واسطه عملكرد نادرست غرب و بهخصوص آمریكا در اعمال فشار و تحریمهای جدید بر ایران میتواند به پایدار ماندن توافق ژنو آسیب جدی وارد كند. به هر حال غرب باید اعتماد ایران را كه در سالهای گذشته به واسطه همین اعمال فشارها مخدوش شده جلب كند. پس بیتردید باید طرفین به مفاد توافق ژنو پایبند باشند؛ جمهوری اسلامی تاكنون ثابت كرده است كه نسبت به مفاد توافق ژنو پایبند است و تمام تلاش دولت فعلی ایران این است كه این توافقنامه حفظ شود. حالا نوبت طرف مقابل است كه صداقت و پایبندیاش را به مفاد بیانیه ژنو نشان دهد. تمامی كارشناسان به این نكته اذعان دارند كه توافق ژنو قابلیت اجرا دارد.اما باید دانست كه قدم اول را دولت آمریكا بد برداشته است. اما این كه بگوییم تفاهم نامه مرده یا تفاهم نامه از حیز انتفاع ساقط شده است به عقیده من درست نیست. باید اجازه داد كه توافقنامه ژنو به مرحله اجرایی آن نزدیك شود. اكنون اظهار نظرهای مثبتی را از جانب اروپاییها علیالخصوص وزیر خارجه سوئد شاهد بودیم كه خواستار لغو برخی از تحریمها شدند. مواضع برخی از كشورهای اروپایی نسبت به اقدامات آمریكاییها تا كنون منفی بوده است. آنها اقدامات اخیر آمریكا را غیر سازنده توصیف كردند. این نشان میدهد كه اروپاییها هم نمیخواهند توافقنامه ژنو در شرایط فعلی با مشكل روبهرو شود. لذا به نظرم باید در شرایط فعلی صبر كرد و تلاش كرد كه توافقنامه ژنو در مسیر اصلیاش باقی بماند. البته به عقیده بسیاری از مفسران روابط بینالملل این طرف مقابل است كه باید چنین تلاشی را داشته باشد.
طرف غربی در جریان موافقتنامه ژنو متعهد شده بود كه از میزان تحریمها بكاهد. شما چطور میگویید كه توافقنامه ژنو پایدار است وقتی بر میزان تحریمها از سوی آمریكا افزوده شده است؟
من به همین دلیل گفتم هنوز زود است كه بگوییم با یك اقدام اصل تفاهم نامه زیر سوال رفته است. بیشك باید دانست كه كار آمریكاییها بسیار زشت بوده است. هیچ تردیدی در این موضوع وجود ندارد. آمریكاییها نشان دادند كه جمهوری اسلامی درست ارزیابی میكرد كه آنها غیر قابل اعتماد هستند. به نظرم هنوز باید به تفاهمنامه زمان داد تا ببینیم در قدمهای بعدی طرفهای 1+5 چه اقدامی را میخواهند انجام دهند. تفاهم نامه یك فضای متفاوتی را در روابط بینالملل به وجود آورد. هم در طرف جمهوری اسلامی و هم در طرف غربی؛ همه امیدوارند كه یك راه حل سیاسی پایدار به وقوع بپیوندد. اگرچه این راه بسیار پر فراز و نشیب است. این اشتباه است كه كسی گمان كند كه خیلی سریع پرونده هستهای ایران حل میشود. ما سالها با 1+5 بینتیجه مذاكره كردیم. حالا باید این راه را از یك منظر و دید دیگر بنگریم. هنوز برای قضاوت در مورد پایدار نماندن توافق ژنو یا به نتیجه نهایی رسیدن توافق زود است. اگر چه اعتقاد دارم كه بدبینی ما نسبت به طرف غربی بیش از گذشته شده است. و حتما طرف مقابل برای كسب اطمینان و اعتماد ایران بیش از گذشته تلاش كند.
ظاهرا دموكراتها بهخصوص اوباما مایل هستند كه توافق ژنو به نتیجه برسد. آیا جمهوریخواهان كنگره چنین اجازهای را به اوباما و همفكرانش میدهند؟ آیا اصلا دوگانگی در آمریكا را در قبال ایران قبول دارید؟
اتفاقا من معتقدم كه همه دموكراتها یك جور فكر نمیكنند. تعدادی از نمایندگانی كه دنبال لایحه تحریم ایران بودند دموكرات محسوب میشدند. لذا نمیشود دموكراتها را یكدست دید. بخشی از این داستان میتواند بازی باشد اما بیتردید همهاش بازی نیست. بخش زیادی از این قضیه مربوط به تفاوت دیدگاههای آنها محسوب میشود. منافع حزبی و ایدئولوژیك و تاثیری كه لابی صهیونیست روی آنها میگذارد؛ باعث شده است كه در برخورد با ایران رویكردهای متفاوتی را در پیش بگیرند. البته تحلیلگران نباید فراموش كنند كه چند ماه دیگر در آمریكا انتخاباتهای متعددی برگزار میشود. لابی صهیونیست در تلاش است كه با تطمیع و تهدید بتواند از میان كاندیداهای كنگره یارگیری كند. نباید این مساله را فراموش كرد. تمام دلایلی كه ذكر میشود را نمیتوانیم از هم تفكیك كنیم. بیشك همه آنها رویكرد آمریكا به ایران دخیل است. اما چیزی كه باید بدان اعتراف كرد این است كه بخشی از دموكراتها بهخصوص شخص اوباما میخواهد كه توافق ژنو حفظ شود. متاسفانه حفظ این توافقنامه با زبان زور و دیكته كردن سیاستهای مدنظر غرب امكانپذیر نیست. بیتردید هیات حاكمه آمریكا باید در اقدامات خود تجدید نظر كند. باید اعتراف كرد كه گروههای زیادی اكنون در آمریكا فعال شدهاند تا به نحوی توافق ژنو را با مشكل روبهرو كنند. نئوكانها ولابی صهیونیستی در تلاش هستند. تا توافق ژنو را با مشكل روبهرو كنند.
اگر در چند ماه آینده پیروز انتخابات كنگره آمریكا نئوكانها و جمهوریخواهان تندرو باشند با توجه به تقابل آنها با سیاستهای ایران آیا توافق ژنو باقی میماند؟ ممكن است كنگره در ماه ژانویه تحریمهای جدیدی را علیه ایران تصویب كند؟
قابل پیشبینی نیست؛ همانطور كه یك سیاستمدار نباید زیادی خوشبین باشد بدبینی مفرط هم آفت تحلیل نادرست است. اگرچه باید خودش را برای بدترین حالات آماده كند. این احتمالاتی كه شما گفتید ممكن است به وجود بیاید. در صورت تحریم مجدد ایران در ژانویه و ادامه رویكرد تقابلی آمریكا با ایران دیگر چیزی از توافق ژنو باقی نخواهد ماند. آنچه از توافقنامه ژنو باقی خواهد ماند یك شعار خواهد بود. اما هنوز فرصت باقی است و باید بیشتر تامل كرد. باید دانست در اتخاذ استراتژی دموكراتها و جمهوریخواهان چندان تفاوتی را با هم ندارند. در تاكتیك این تفاوت مشاهده میشود. نباید فراموش كرد كه بسیاری از این تحریمها در زمان دموكراتها علیه ایران اعمال شد. از قانون داماتو گرفته تا تحریمهای اخیر؛ سادهانگاری است كه انسان فكر كند. دموكراتها خیلی بهتر از جمهوریخواهان هستند.
اگر در دوران اصلاحات؛ رئیسجمهور آمریكا به جای آقای بوش؛ اوباما میبود آیا توافق سعدآباد پایدار میماند؟
شدیدترین تحریمها در زمان همین دموكراتها اتفاق افتاده است ولی نمیتوان این نكته را از نظر دور داشت؛ آقای اوباما میخواهد به هر حال تاریخ ساز شود. اوباما دوست دارد كه با ایران به یك توافق برسد. این بیش از آنكه به گرایشات حزبی اوباما برگردد به گرایشات شخصی وی برمیگردد. معمولا سیاستمداران علاوه بر گرایشات حزبی و جناحی یك گرایشات شخصی دارند. ظاهرا آقای اوباما به دلایل شخصی میخواهد در رابطه با ایران در دوران ریاستجمهوریاش به یك توافق كوتاهمدت برسد.از تمام اینها گذشته نمیتوانیم با پیش فرض و نظریه در مورد روابط بینالملل صحبت كنیم. آنچه باید برای ما مهم باشد نگاه به درون و توجه به داخل ایران است. بیتردید كشورمان باید ازظرفیتهای داخلی استفاده کند. من فكر میكنم تلاش برای رسیدن به اجماع ملی برای راهی كه آغاز كردهایم لازم و واجب است. ما در پرتو توافقنامه ژنو یك فضای بهتری را در جامعه بینالملل به وجود آوردهایم.
اشاره كردیدبه وضعیت فعلی در داخل بخشی از فعالان سیاسی ما نسبت به توافق ژنو و رویكرد دكتر ظریف واكنش منفی دارند؟ برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به عملكرد دستگاه دیپلماسی در جریان مذاكرات هستهای واكنشهای منفی داشتهاند. آیا تصور نمیكنید كه وضع تحریمهای جدید موقعیت دكتر ظریف را در مجلس تضعیف كرده است؟
آن كاری كه مهم است و دولت باید انجام دهد؛ اكنون باید تلاش شود كه از طریق اقناع با تمام گروههای داخل كشور ارتباط موثری برقرار شود. من این را احساس میکنم كه برخی به دلیل تفكرات سیاسی میخواهند پرونده هستهای را به چالش بكشند. البته باید دانست كه برخی از فعالان سیاسی مخالف با توافق ژنو؛ دلیل مخالفت شان دلسوزی برای منافع ملی كشور است. بیتردید وظیفه دولت اقناع تمام گروههای سیاسی است. ما نباید همه را باید دید بنگریم بلكه برای حفظ منافع ملی كشور باید با گروههای مختلف سیاسی به گفتوگو بپردازیم. باید با گروههای سیاسی بر اساس وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ گفتوگو كرد. حتما نمایندگان برایشان منافع ملی مهم است. بنابراین باید دانست كه سوال حق نمایندگان مجلس است. پویایی كشور به دلیل وجود مجلس و روند كنونی دموكراسی است. ما نمیتوانیم حق سوال كردن از رئیسجمهور را از نمایندگان مجلس بگیریم. اگر سوال پرسیدن از وزیر خارجه در جهت تقویت منافع ملی باشد قطعا نگرانكننده نیست. منتهی باید تلاش كرد كه برخورد مجلس از گرایشات گروهی صورت نگیرد.
آقای ظریف اخیرا اشاره كردهاند که پیشنهاد دادند كه مذاكرات خصوصی بین ایران و آمریكا برقرار شود به نظر شما گفتوگو بین ایران و آمریكا درست است؟
من اكنون در موقعیتی نیستم كه اظهار نظر كنم. ولی اگر این سیاست كلان نظام باشد حتما این گفتوگوها میتواند به روند مذاكرات هستهای كمك شایانی را انجام دهد.
حضرت عالی بیش از هركسی علاوه بر سیاست خارجی در ورزش هم حضور داشتهاید. حضور ایران در جام جهانی میتواند چه كمكی به ارتقای جایگاه کشورمان در سطح بینالمللی داشته باشد؟
سیاست میتواند به ورزش كمك شایانی را انجام دهد. این رابطه متقابل است. اما قبل از آنكه سیاست بخواهد به ورزش كمك كند ورزش باید به خودش كمك كند. یعنی باید بتواند كرسیها و صندلیهای مجامع جهانی را خود كسب كند. باید بتواند افراد كاردان را به مجامع بینالمللی ورزشی عرضه كند. ما به قدری در چند سال اخیر در امر ورزش بد عمل كردهایم كه حتی در كشتی كه ورزش ملی ما محسوب میشود نتوانستیم جایگاه خوبی را در مجامع بینالمللی كسب كنیم. اما یك كشور بینام ونشان برای انتخابات فدارسیون بینالمللی كشتی از ایران بیشتر رای كسب میكند. این نشان میدهدكه چقدر ما در عرصه سیاست ورزشی در چند سال اخیر بد عمل كرده ایم. امیدوارم با انتخاب افراد كاردان مشكلات و نارساییهای گذشته برطرف شود. و ورزش كشور در حد نام و نشان ایران در مجامع بین اللملی ظاهر شود. سیاست حتما میتواند موضوعات را تسهیل و مشكلات را حل كند. ولی قبل از هر چیز ورزشیها بهخصوص وزارت ورزش باید به ورزش كمك كنند.
گروهی كه ایران در جام جهانی قرار گرفته است را تعدادی از كارشناسان گروه سختی میدانند؟
نه؛ گروه متعادلی است به نظرمن به غیر از گروه 4 بقیه گروهها ساده ومتوسط هستند. بالاخره تمام كشورها با آمادگی بیشتری در جام جهانی شركت میكنند. مسلما هیچ كدام از حریفان ایران ساده نیستند. این تیمها از درون رقابتهای سنگین مقدماتی بیرون آمدهاند. بنابراین نباید انتظار حریف آسان را داشت. ممكن است برخی از تیمهای قوی به دلیل بد شناسی در مرحله انتخابی جام جهانی حذف شده باشند اما بیتردید تمام كشورها استحقاق حضور در جام جهانی را داشتهاند. همه تیمها قوی هستند. در هر گروهی حضور داشتیم كارمان سخت بود.
تیمملی ایران تاكنون بازی تداركاتی نداشته است. سفارتخانههای ایران چه كمكی میتواند به تیمملی فوتبال برای تدارك چند بازی قبل از جام جهانی انجام دهد؟
وزارت خارجه باید در یك كنش و واكنش جدی با وزارت ورزش باشد تا بتواند با كمك سفارتخانه ایران بازیهای تداركاتی مناسبی را انجام دهد. در گذشته هم این گونه بود در جام جهانی 98 سفارتخانهها به تیمملی كمك كردهاند. البته هنوز هم دیر نیست.
آرمان - سعید سیف