تدبیر24»بودجه سازمان صداوسیما در سال ۹۸، حدود یک هزار و ۸۴۰ میلیارد تومان
اعلام شده که از افزایش حدود ۲۰۰ میلیارد تومانی نسبت به سال قبل حکایت
دارد؛ بر این اساس شاید این انتظار که صداوسیما حجم آگهیهای بازرگانی و
تعداد برنامههای اسپانسرمحور بخصوص برنامههای کنکور که صدای خیلیها را
درآورده کاهش دهد، چندان هم بیجا نباشد.
در گفتوگو با تعدادی از منتقدان و برنامهسازان، وضعیت تبلیغات تلویزیونی و تاثیر آن بر مخاطب را جویا شده است.
تبلیغات تلویزیون بر فرهنگ عمومی اثر میگذارد
رضا درستکار، منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه محتوای این پیامهای بازرگانی بر اساس حقیقت زندگی ما نیستند، میگوید: این آگهیها زندگی ما را فراتر از آن چیزی که هست نشان میدهند و قرابت با واقعیت جامعه متوسط یا متوسط به پایین ندارند و بیشتر نمایانگر طبقه مرفه جامعه هستند؛ البته باید گفت که ذات تبلیغات بزرگنمایی است و به هر حال تبلیغاتی موثر است که رگ خواب تماشاگر را پیدا کند که ممکن است در محتوای این آگهیها باشد. مجموعه این موارد باعث ذائقهسازی، فرهنگ سازی و انتظار آفرینی میشود. شاید تبلیغات بر روی تقاضا برای مصرف زیاد هم دامن میزند.
درستکار معتقد است که اگر تبلیغات تلویزیون درست مدیریت نشود ممکن است روی جریان فرهنگ عمومی کشور اثر بگذارد و میگوید باید صداوسیما به سمت چابکسازی برود؛ به دلیل اینکه برنامههای سازمان بهروز نیست و با وضعیت جامعه مطابقت ندارد .
حسین فردرو، برنامهساز قدیمی تلویزیون هم میگوید: برای هر ثانیه تبلیغ مبالغ گرانی در همه جای دنیا پرداخت میشود و وقتی زمان آگهی بالا باشد به حد رپورتاژ آگهی میرسیم؛ متاسفانه این اتفاق چند معنا دارد؛ ابتدا اینکه بیننده کم شده و قیمت آگهی کاهش یافته که برای آگهیدهنده صرف میکند. همچنین پخش آگهیها هدف و جهتی برای تماشاگر ندارد. برای صداوسیما نیز اهمیتی ندارد که مخاطبان خود را از دست بدهد و برنامهریزی برای کار خود ندارد.
از کاهش آگهیهای بازرگانی خوشحال نشوید!
شاهین امین، منتقد سینما و تلویزیون هم در این راستا بیان میکند که تبلیغات تلویزیون زیاد نیست و به دلیل وضعیت بد اقتصادی نسبت به قبل کمتر شده است.
همچنین او معتقد است که در حال حاضر تبلیغاتی از تلویزیون پخش میشود که مناسب شبکههای ملی نیست. این تبلیغات نشان میدهد که تلویزیون به دلیل مشکلات مالی، تعرفههای خود را پایین آورده است.
این منتقد با بیان اینکه آگهی برای هر رسانهای لازم است و اگر نباشد چرخ آن رسانه نمیچرخد، تصریح میکند: ما نباید از کمبود آگهیها خوشحال شویم به دلیل اینکه شرایط اقتصادی بد است و باعث میشود رسانهای مانند صدا و سیما در امور تولیدات و هزینه گرفتاری پیدا کند چون سازمان سنگینی است، درآمد آن کاهش مییابد و تولیدات ضعیفتر از حال حاضر خواهد شد.
امین می گوید که هیچ شبکهای در دنیا به اندازه سازمان صداوسیما نیروی حقوق بگیر ندارند. همچنین بسیاری از نیروهای کارمند صداوسیما که حقوق بگیر هستند، نیروی اداریاند و نه نیروی تولیدی. این نسبت وحشتناک است و در رسانه یک آفت محسوب میشود. بودجههای صدا وسیما را بیشتر هزینههای جاری آن میبلعد تا تولیدی؛ البته در کنار این مسائل هزینه تولید هم در صداوسیما به نسبت خروجی آن بالاست که خود سازمان باید دلیل آن را پیدا کند.
هزینه صداوسیما صرف دستمزد نیروی انسانی اداری میشود
امیرحسین آذر، تهیه کننده تلویزیون هم معتقد است که این مساله که آگهی بازرگانی نباشد یا کمتر باشد در این بازه زمانی و وضعیت اقتصادی، خوب نیست.
او نیز تاکید میکند که بیشترین هزینه صداوسیما صرف حقوق و دستمزد نیروی انسانی اداری میشود؛ در حالی که صداوسیما سازمانی فرهنگی و هنری و هدف آن، تولید برنامه و محتوا برای مخاطبان است.
این برنامهساز میگوید که نیروی انسانی به خصوص در قسمت اداری صداوسیما را باید با آموزش کوتاه مدت تخصصیتر کنند.
اسپانسرها انگار کل برنامه را خریدهاند
محمود سلامیان، برنامهساز کودک و نوجوان معتقد است که بیشترین آسیب تبلیغات تلویزیون بر روی مخاطب کودک است و اثرات آن میتواند مخرب باشد. همچنین شبکهای که برای کودکان است یا باکس برنامه کودک دارد باید پخش پیامهای بازرگانی و اسپانسر گرفتن را به صفر برساند.
این تهیهکننده برنامههای کودک و نوجوان در ادامه با انتقاد از اسپانسر برنامههای تلویزیونی میگوید: اگر اسپانسر پول تبلیغ یک محصول را در یک برنامه تلویزیونی بدهد انگار کل برنامه را خریده و همه کار انجام میدهد. در واقع اسپانسر برای تبلیغات محصول خود از همه اجزای برنامه استفاده میکند و حتی به دلیل استفاده از کاراکتر عروسکی محبوب برنامه، از کودک سوء استفاده خواهد شد. زیرا به مخاطب خود میگوید که یک محصول خاص را بخرد و به شماره که در اختیار قرار میدهد، زنگ بزند.
سلامیان راه حل این مساله را دست ریاست سازمان صداوسیما میداند و معتقد است که صداوسیما باید برنامه مالی داشته باشد زیرا یکی از مهمترین سازمانهایی است که بودجه را میبلعد. او یکی از راههای کاهش تبلیغات را کوچک شدن سازمان و مدیریت مالی میداند.
تجارت در صداوسیما، فرهنگ و هنر را به دست فراموشی میسپارد
جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون درباره افزایش تبلیغات تلویزیونی و برنامههای اسپانسرمحور بر این باور است که با ورود پول و تجارت به صداوسیما، فرهنگ و هنر در این رسانه رو به فراموشی رفته است.
او با بیان اینکه «به دلیل ضعف مالی و نبود حرفهایها، اسپانسرها یکهتاز تلویزیون شدهاند»، ادامه میدهد: حضور اسپانسرها و نوع برنامهسازیها و سیاستگذاریهای کلی صداوسیما سبب شده که دیگر این رسانه برای ادامه حیات و تامین منابع مادی خود به تکیههای ملی و دولتی بسنده نکند. در واقع میتوان گفت که پول و تجارت جایگزین فرهنگ، باورها و ارزشها شده و به همین خاطر هم تلویزیون امروز ایران به تلویزیونی انحصاری و اسپانسری تبدیل شده است.
همچنین آذین معتقد است که افزایش تبلیغات تبعات زیادی در تلویزیون به دنبال داشته است که میتوان به کاهش سطح کیفی برنامهها و آثار نمایشی، افزایش چالشهای مدیران این سازمان و کاهش ارتباط سالم مخاطب با برنامههای تلویزیونی اشاره کرد.
آنتنفروشی زیبنده رسانه ملی نیست
در همین راستا، محمدرضا خوشرو ـ پژوهشگر و کارشناس رسانه ـ با
تاکید بر اینکه رسانهها نباید از صاحبان سرمایه متاثر شوند، میگوید:
آنتنفروشی اصلا زیبنده رسانه حاکمیتی جمهوری اسلامی نیست. به طور کلی
تاثیرپذیری رسانهها از صاحبان سرمایه اتفاق بسیار ناگواری است که از قدیم
در دنیا مطرح بوده و همچنان نیز ادامه دارد و امروز هم در رسانه حکومتی
کشورمان شاهد آن هستیم.
این پژوهشگر رسانه ادامه میدهد: آنتن تلویزیون تنها منحصر به افراد متمول نیست و این برنامهها در سراسرکشور و در تمام روستاها قابل رویت است. در این شرایط برخی برنامههای تلویزیون مباحث آموزشی را ناقص مطرح میکنند و دانشآموزان را برای تکمیل اطلاعات بیشتر به کتابهای آموزشی حامی برنامه ارجاع میدهند و که برخی از اقشار جامعه امکان خرید آنها را ندارند.
خوشرو با بیان اینکه «این رویکرد
رسانه ملی ترویج بیعدالتی است»، میگوید: بنابراین رقابت ناعادلانهای
میان مخاطبان این برنامهها و دانشآموزانی که برای کنکور درس میخوانند،
ایجاد میشود. هر چند که اخیرا برخی مراجع در این زمینه به سازمان
صداوسیما تذکر دادهاند و معاون سیما نیز دستور داد که این جور تبلیغات
باید به ۵۰ درصد کاهش پیدا کند.
امیر قمیشی، تهیه کننده تلویزیون
هم معتقد است که برخی از برنامههای فرهنگی و هنری امکان و ظرفیت مشارکت
با اسپانسر را ندارند و در عین حال برخی از برنامهها این ظرفیت را دارند.
بنابراین باید متناسب با محتوای برنامهها با اسپانسرها مشارکت کرد.