برخی چنین مطرح کردهاند که هر اتفاقی در جامعه امروز میتواند محرکی برای بروز و ظهور اعتراضات رادیکال باشد که در اینجا سوالی مطرح است؛
تدبیر24»برخی چنین مطرح کردهاند که هر اتفاقی در جامعه امروز میتواند محرکی برای بروز و ظهور اعتراضات رادیکال باشد که در اینجا سوالی مطرح است؛ با توجه به اعتراضات سال 96 و مشکلات اقتصادی که کشور در حال حاضر با آنها دست و پنجه نرم میکند آیا امکان وقوع چنین اتفاقاتی مجددا وجود دارد یا خیر؟ برخی چنین مطرح کردهاند که هر اتفاقی در جامعه امروز میتواند محرکی برای بروز و ظهور اعتراضات رادیکال باشد که در اینجا سوالی مطرح است؛ با توجه به اعتراضات سال 96 و مشکلات اقتصادی که کشور در حال حاضر با آنها دست و پنجه نرم میکند آیا امکان وقوع چنین اتفاقاتی مجددا وجود دارد یا خیر؟ که در پاسخ به این سوال باید اذعان داشت رخداد تمام اتفاقات ممکن و هیچ گزینهای را نمیتوان کاملا منتفی دانست. عالم سیاست، علم ممکنات است و تحولاتی که در هر جامعهای رخ میدهد عرصه کنشهای مختلف را برای آن جامعه فراهم میکند. اینکه چه کنشی در چه جامعهای رخ دهد طبیعتا یک بخشی از آن معلول فعالیتهای پیمایشهای مختلف است که وضعیت جامعه را بتواند در عرصههای مختلف ارزیابی و بخشی از این موضوع قطعا از طرق غیرمستقیم به دست میآید و بخشی از آن هم ممکن است بسیار قابل پیشبینی نباشد چرا که گاهی اوقات حادثهای میتواند فضایی را برای برخی از کنشهایی که در هر جامعه رخ میدهد ایجاد شود، بنابراین اینکه آیا ممکن است با برخی از این کنشهای رادیکال در جامعه روبهرو شد هم امر منتفی نیست. برخی از آثار و زمینهها در جامعه وجود دارد، اما باید بر این موضوع تاکید کرد که آیا افکار عمومی و آن بخش مهمی از جامعه کنشگر مستعد فعالیتهای رادیکال است و اگر فعالیتهای رادیکالی در جامعه صورت گرفت پاسخگو باشد یا خیر. این موضوع به نظر میرسد که محل تغییر بود و منتفی نیست. حوادث دی 96 هم با اینکه با یک گستردگی رخ داد اما در مجموع به نظر میرسد که مردم نقش اصلی را در کنترل اقدامات رادیکال داشتند و به جهت اینکه در ورای حرکات رادیکال هیچ اصلاح، گشودگی و چشمانداز روشنی مشاهده نمیشود با متوقف کردن یا متوقف شدن مردم، تبدیل به جریان نشد و در نتیجه ارزیابیهای جدید جامعهشناسی و پیمایشها این مساله را روشن میکند. تصورها بر آن است که مسائلی از جمله حاشیهنشینی، شرایط سخت اقتصادی، فاصله طبقاتی زمینه برخی از اقدامات رادیکال در جامعه را به وجود آورده و این زمینههای عینی در جامعه، تحولاتی را طی چند دهه اخیر ایجاد کرده است. زمینههای ذهنی رادیکالیزم در ایران فراهم نیست. بنابراین برخورد دو زمینه ذهنی و عینی با یکدیگر به آن جهت است که جامعه طی چند دهه گذشته با نوعی بلوغ روبهرو و نهایتا در پس هر اقدامی نوعی نهایت و فرجام را پیگیری میکند. این موضوع به این مفهوم نیست که اتفاقی در جایی رخ نمیدهد و نباید در این زمینه به جامعه هشدار داد یا اگر بناست تا موانعی برای برخی از مشکلات رفع شود آن اتفاق رخ ندهد، چرا که گاهی اوقات در برخی از عرصههایی که این پیشبینی را ایجاد میکند ممکن است اتفاقی نیفتد و یا جامعه به شرایط کنونی خود تن دهد موجب میشود تا نوعی بیعملی یا بیاقدامی در ارتباط با رفع مشکلات مردم صورت گیرد و این موضوع برداشت خوبی از جامعه نیست. کنشگران رادیکالیزم در دو سطح فعالان سیاسی و احزاب و همچنین نهادهای مدنی افرادی خواهند بود که نه صلاحیتهای اخلاقی، نه رهبری و نه هدایت جامعه را به سوی مسیرهای درست دارند. بنابراین با رادیکالیزم، خشونت و آشوب بیشتر و نهایتا آنچه را که جامعه از آن فرار میکند، یعنی فقر بیشتر و حتی انسداد بیشتر را ممکن است پدید آورد. این کنشگران در عرصههای مختلف، رسانهها، فضاهای مجازی و افرادی نقش تاثیرگذار را در جامعه دارند و در ارتباط با دولت و نهادهای تاثیرگذار باید خواهان آن باشند که جامعه با مکانیزمهای معقول اداره شود. بنابراین این یک امر دوسویه است و مردم باید نسبت به آن چیزی که رخ میدهد هوشمند و متوجه باشند که چه اقدامی برای بهبود وضعیت آنها مناسبتر است و مدیریت جامعه نیز باید توجه داشته باشد که شرایط را به سمتی هدایت کند که زمینههای بروز رادیکالیزم در جامعه به حداقل برسد.
غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات