تدبیر24 : قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 92، به این نکته اشاره کرده بودم که اگر رئیسجمهور جدید ایران بخواهد در سیاست تنشزدایی و دیپلماسی با کشورهای دیگر موفق عمل کند باید از ظرفیتهای سیاسی کشور استفاده کند. با اینکه در یک دید کلی ماهیت ایران در منطقه راهبرد محور است اما در برخورد با سران کشورهای عربی، که سیستمی شخصیت محور در کشورهای خود دارند، ایران نیز میتواند در منطقه شخصیت محور عمل کند و از ظرفیت و توانمندی افرادی نظیرهاشمی بهره ببرد.
این سیاست نه تنها در کشورهای عربی، که در میان دولتهای دیگر جهان نیز امری جا افتاده است و به همین سبب است که در مراسم یادبود نلسون ماندلا، رهبر فقید آفریقای جنوبی، نه تنها رئیسان جمهور کشورهای دنیا بلکه مقامات و دیپلماتهای سابق نیز حضور مییابند وبرای تنشزدایی و ایجاد روابط صمیمیتر با دیگران تلاش میکنند. اما هاشمیرفسنجانی شخصیتی است که نقش غیر قابل انکاری در برقراری رابطه ایران با کشورهای عربی در برههای از تاریخ ایفا کرده است.
دو سال بعد از انقلاب اسلامی کشورهای عربی صدام را تحریک کردند تا به ایران حمله کند و با تشکیل «شورای راهبردی خلیج فارس» و حمایت همهجانبه مالی از عراق نقش فراوانی در ترانزیت اسلحه به این کشور و حتی فروش سلاحهای ممنوعه به عراق ایفا کردند. از نظر مولفهها و شاخصهای بینالمللی حدود 36 کشور در این مدت به صدام کمک میکردند و عملا وارد جنگ با ایران شده بودند که بیشتر این کشورها کشورهای عربی منطقه خلیجفارس بودند. در این شرایط پیچیده آقای هاشمی سیاست تنشزدایی با کشورهای عربی را در پیش گرفت و سعی کرد تا روابط ایران را با کشورهای منطقه بهبود ببخشد. در این میان یاغیگری صدام نیز به کمک ایران آمد تا بتواند این سیاست تنشزدایی را بهتر پیش ببرد. این سیاست در قسمتهای مختلف خود را نشان داد و هم از نظر ایدئولوژیک تنشها میان کشورها کاهش یافت و هم از نظر سفر مردم ایران به مراسم حج، شرایط مساعدتری به وجود آمد و هم تبادلات مرزی میان طرفین افزایش یافت. این سیاست همان زمان هم با اقبال جامعه جهانی روبهرو شد و در زمان مسئولیت آقای خاتمی و اوایل دوران مسئولیت احمدینژاد هم ادامه یافت. اما در سال 2004 میلادی با طرح مساله خاورمیانه بزرگ، چالشی بزرگ در رابطه ایران و عربستان به وجود آمد. در طرح خاورمیانه بزرگ، این منطقه به دو قطب شیعه و سنی تقسیم میشود و ایران رهبر منطقه شیعه و عربستان به عنوان مرکز منطقه سنی در خاورمیانه نقش آفرینی خواهند کرد.
در این طرح پیشبینی شده بود که در عرض 25 سال اسرائیل به قدرت اول منطقه تبدیل شود و طبیعی بود که عوامل این کشور تلاش زیادی کنند تا سیاستهای تنشزدایی در منطقه دچار بحران شود و به نظر میرسد تا حد زیادی در این برنامه موفق بودهاند. برای عبور از این بحران استفاده از ظرفیتهای آقایان هاشمی، خاتمی و حتی وزیران امور خارجه این دولتها میتواند نقشی بسزا در سیاست خارجی این کشورهای شخصیت محور داشته باشد به شرط آن که این سفرها در داخل کشور با نگاه رقابتی و سیاسی تحلیل نشود.