اما آیا این راهکار کمکی به حل این چالش در سینمای ایران میکند؟ مسعود دهنمکی فعال سیاسی سابق که حالا بیش از یکدهه است بخشی از فیلمسازی سینمای بدنه ایران شده است، میگوید با روندی که هزینه فیلمسازی در ایران پیدا کرده، دیگر چارهای برای فیلمسازان نمیماند غیر از اینکه هر پولی را اعم از تمیز یا کثیف جذب کنند.
او که امسال «زندانیها»یش را به جشنواره نفرستاده در ابتدا در این رابطه میگوید: «واقعا حسم این بود که جشنواره جای مناسبی برای فیلمهای طنز نیست.»
در همین جشنواره اما «زهرمار» رضویان متهم شده به کپی از «رسوایی»؛ دهنمکی میگوید این فیلم را ندیده و با خنده میگوید قبلا هم نمونه کپی از «اخراجیها» ساخته شده. با او درباره آن اظهارنظر قبل از جشنواره که خود را جلوتر از سینمای ایران دانسته بود گپ میزنیم که با خنده و شوخی میگوید: «خب فکر کنید من پیشگو هستم. قبلا هم زلزله تهران را در فیلمم پیشبینی کردم!»
در شرایط فعلی ۷۰ درصد فیلمهای ما ضررده هستند
اینها مقدمهای غیررسمی بود برای طرح یک پرسش جدی. آیا شفافسازی به سینما کمک میکند تا از اتهام ورود پولهای کثیف رهایی پیدا کند؟ پرسشی که ده نمکی آن را با یک پرسش کلیدیتر پاسخ میدهد. او میگوید: «واقعا فکر میکنید با این هزینه سرسامآور فیلمسازی و قیمت نجومی دستمزد بازیگران آیا اصلا کسی میتواند به عنوان فیلمساز مستقل فیلمی بسازد؟ الان اگر یک فیلم عادی کمهزینه کم بازیگر آپارتمانی بخواهی بسازی میشود دو میلیارد تومان هزینه. فیلمی که دو میلیارد هزینه دارد برای رسیدن به سوددهی باید روی گیشه اقلا هشت میلیارد تومان بفروشد. این یعنی تقریبا ۷۰درصد فیلمهای ما ضررده میشوند. چند فیلم خواهیم داشت که بتواند هزینهاش را برگرداند؟»
او با این استدلال اعتقاد دارد چارهای غیر از این برای سینما نمیماند که برود سراغ پولهای با منشا نامعلوم؛ این کارگردان در این باره بیان میکند: «اسمش را هرچه بخواهید بگذارید، ولی در این شرایط هر کارگردانی که بخواهد فیلم با بازیگر بسازد باید هر پولی از هر جایی توانست را جذب کند. ما یک دورهای همه چیز را ول کردیم و این شد حاصلش. مسئولان تصمیمگیر در سینما فراموش کردند و تشکلها هم همین طور. حالا دیگر واقعا سینما به این شکل صرفه ندارد. دیگر سخت است سینمای مستقل روی پا بماند و فیلمهای کم بودجه باید بروند سمت غیربازیگر ها، غیرحرفهای ها و لوکیشنهای محدود. آثار تاریخی و کارهای فاخر بدون کمک دولتیها و شبه دولتیها و پولهای نامعلوم اصلا قابلیت ساخت نخواهند داشت.»
او ادامه میدهد: «الان این بحثهایی که درباره پول تمیز یا کثیف میشود برسر بدی این پولها نیست. گیر یکسری این است که چرا پولها به خودشان نرسیده است و به بقیه این فرصتها رسیده است.»
گرانی دستمزدها قبل از گرانی دلار رخ داد
این گرانی آیا حاصل دستمزدها و هزینه دلاری بخشی از بازیگران شاخص سینمای ایران است؟ دهنمکی اعتقادی به این مسئله ندارد و میگوید: «گرانی دستمزدها قبل از گرانی دلار رخ داد. یک بخشی به شبکه نمایش خانگی مربوط میشد و پولهای پرداخت شده و بخش دیگر هم عدم نظارت و کنترل بود.»
اما با کنترل چطور میشد مانع از گرانی دستمزدها شد؟ مگر سقف قراردادها نقشی در کاهش دستمزد بازیکنان فوتبال داشت؟ دهنمکی در پاسخ به این پرسش توضیح میدهد: «خودتان می دانید که اتفاقا همین پولهای مشکوک چه بلایی سر فوتبال آورد و گرانیاش باعث شد چه کسانی به فوتبال بیایند و پولهای ناپاک با فوتبال چه کرد؟»
حالا اما بحث شفافسازی آیا میتواند کمک کند به پاکسازی سینما از پولهای مشکوک؟ دهنمکی میگوید: «راستش را بخواهید امیدوارم منجر به عوامفریبی نشود چون راهکار قصه تنها شفافسازی نیست. شفافسازی گام اول است. محاسنی دارد مثلا اینکه سرمایههای دولتی و بعضی افراد مشخص میشود. حسن دیگرش این است که دیگر دوستان هنرمند نمیتوانند پولهای بازنشستگان فلان ارگان را بگیرند، فیلم بسازند و بعد در اینستاگرامهایشان از حق مردم بگویند و ژست هموطن دوستی بگیرند ولی برای حل این چالش بزرگ نیاز به برخوردهای جدیتری در کنار شفافسازی هست.»