ایرانیان همه احساس کنند کشور به آنان تعلق دارد و برای حفظ و تقویت و پیشرفت به مشارکت فعال آنان نیازمند است.
تدبیر24» تصمیم به مذاکره یا خودداری از مذاکره با ترامپ بستگی دارد به تحلیلی که از خروج ترامپ از برجام داریم، نه به اظهاراتی که هر ازچندی از کاخ سفید صادر میشود و نه به اینکه ما در موضع قوت هستیم یا در موضع ضعف. اگر هدف ترامپ از خروج از برجام را فقط مخالفت با دموکراتها در سیاست داخلی امریکا بدانیم، آنگاه معقول است که مانوری بدهیم (و حتی امتیازکی) اما به پیمانی برسیم که در قوه مقننه امریکا تصویب شود و پرونده اتمی ایران را مختومه کند. مذاکره برای این هدف معقول است. اما اگر تصور میکنیم که هدف ترامپ فراتر از این است؛ تحت تاثیر لابی اسرائیل و اعراب، در صدد است یک حکومت ضعیف را تحت فشار بگذارد تا یا باج بگیرد یا سرنگونش کند، آنگاه وضع فرق میکند.
راه مقابله با این رویکرد، چیز دیگریست؛ باید آن عاملی را از میان برد که چنان تصویری از ایران پرداخته است. اگر برای علاج این ضعف بکوشیم، آنگاه اتفاقا هر قدر فشارها بیشتر و طولانیتر بشود اما ایران بایستد و نشکند، فرصت برای مذاکره مناسبتر میشود. اما این نگرانی هست که شاهد اقدامی برای علاج آن علت اصلی نیستیم، بلکه نشانههایی گهگاه دیده میشود از اینکه سیاست در جهت معکوس سیر میکند. به نظر میرسد حرکت ترامپ چند منظوره است و بسیار تحت تاثیر لابی اسرائیل و برخی اعراب خلیج فارس.
راه اصولی مقابله با آن، تحکیم جبهه داخلی و تکیه بر قدرت مردم است از طریق ملیسازی حکمرانی در ایران چنانکه پایگاه نظام سیاسی چندان گسترش یابد که بیگانگان اعم از دشمنان و رقیبان ایران از نتیجهبخشی فشارها و حتی جنگ مایوس شوند و ترجیح دهند بهجای تقابل، با ایران کار کنند. اگر این راه را نرویم، به بخت و اتفاق بستگی خواهد داشت که در زورآزمایی جاری، کدام طرف زودتر خسته شود، یا میدان را ترک کند.
تهاجم کاخ سفید چند جانبه است؛ زمینگیر کردن اقتصاد ایران از طریق ممانعت از بازگشت ایران به جامعه جهانی، ایجاد شکاف در داخل ایران و شوراندن دستههای مختلف علیه یکدیگر، تضعیف توان دیپلماتیک و سیاسی ایران در منطقه از طریق تشجیع رقیبان منطقهای ایران به گذر از مرحله رقابت به خصومت، امید بخشیدن به و زنده نگاهداشتن تروریسم دینی خودساخته در منطقه پس از شکست نسبی آنان در عراق و سوریه، سوءاستفاده از فرصت اشتغال ایران به بحران جاری خودش و خستگی ملتهای منطقه از جنگ و درگیری برای پاک کردن صورت مساله فلسطین و جبران شکستهای اسرائیل در دو دهه اخیر. این فهرست را میتوان ادامه داد.
عقل سلیم میگوید علاوه بر توان نظامی برای رویارویی با دشمنیهای بیگانگان، توان ملی مشتمل بر قدرت اقتصادی، قدرت فرهنگی و همبستگی اجتماعی نیز برای کامیابی در درازمدت ضرورت دارد. همان منافذی را که امروز کاخ سفید بهکار گرفته باید مسدود کرد و این مهم به تصمیم سیاسی راهبردی ملی نیاز دارد. اساسیترین کلید موفقیت این است: ایرانیان همه احساس کنند کشور به آنان تعلق دارد و برای حفظ و تقویت و پیشرفت به مشارکت فعال آنان نیازمند است.
حسین واله، دیپلمات