تدبیر24»طی ماههای اخیر شاهد فعالیت دیپلماتیک بسیار فعال، دقیق و حساب شده ایران بودهایم به گونهای که این دیپلماسی فعال تهران تا حدود زیادی توانسته دست افراط گرایان کاخ سفید و متحدان منطقهای واشنگتن را ببندد. به همین منظور «آرمان» با علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل گفتوگوی کوتاهی ترتیب داده که در ادامه میخوانید:
تحرکات دیپلماسی ایران و بهطور اخص شخص دکتر ظریف را طی ماههای اخیر در راستای مقابله دیپلماسی ایران با جنگطلبی افراطیون کاخ سفید چگونه ارزیابی میکنید؟
وزیر امورخارجه کشورمان طی روزهای گذشته با بهکارگیری دیپلماسی فعال توانسته با کشورهایی که ارتباط بسیار نزدیک با آمریکا دارند تا حدودی از التهاب جنگ بکاهد که این مساله نیز بسیار مهم است. موضعی را دکتر ظریف در عراق در خصوص اینکه ایران حاضر است با کشورهای عرب منطقه پیمان عدم تعرض امضا کند این موضع هم تا حدودی به اصطلاح گوشه چشمی به این کشورها بود که خیلی به دنبال جنگ نروند. یک مهارت و تحرک نوینی در دیپلماسی ایران رخ داده است که قابل ستایش است. دیپلماسی ایران با استفاده از ابزارها و امتیازاتی که در داخل و منطقه داشت توانسته است با مهرههایش یک بازی بسیار موثر را انجام داده، به گونهای که دکتر ظریف و سیدعباس عراقچی در سفرهایی که داشتهاند از التهاب جنگ کاستهاند. کاسته شدن از التهاب جنگ را در سخنان ترامپ و اطرافیانش به خوبی میبینید. باید بدانیم که ایران با دیپلماسی و با مهارت توانسته سناریوهای جنگطلبان را خنثی کند.
خبرهای منتشر شده از سوی منابع غربی مبنی بر اعزام 1500 نیروی نظامی ایالات متحده به منطقه را در چه چارچوبی میدانید؟ همچنین واشنگتن از اعزام این نیروها به منطقه چه اهداف احتمالی را دنبال میکند؟
به نظر میرسد در ساختار تصمیمگیری ایالات متحده یک نوع دوگانگی بهوجود آمده است بهگونهای که جان بولتون مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو وزیر امورخارجه ایالات متحده در یک طرف قرار گرفته (این افراد به دلیل علاقهمندی به رژیم صهیونیستی و رشوههایی که از عربستان و شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس دریافت میکردند بسیار علاقهمند به رویکرد سخت از جانب واشنگتن نسبت به ایران بودند به همین دلیل به شدت از حمله نظامی به ایران حمایت میکردند) اما از سوی ترامپ و برخی دیگر از مشاورانش به هیچ عنوان حداقل در شرایط کنونی به دلیل قرار گرفتن در شرایط انتخاباتی و شرایط نسبتا مطلوبی که ترامپ در داخل آمریکا دارد به دنبال جنگ نیستند. چون با هر گونه آتش افروزی احتمالی ترامپ وضعیت کنونی را از دست داده و شانس موفقیتش را از دست میدهد. بنابراین به نظر میرسد خطر جنگ تا حدود زیادی کاهش یافته است. دونالد ترامپ در خصوص اعزام 1500 نیروی نظامی به منطقه تا حدود زیادی با احتیاط سخن گفت. از سوی دیگر ترامپ نمیخواهد تنور گرمی را که ایجاد کرده و در پناه آن میتواند به منافع بیشتری از جمله فروش تسلیحات و جلب کردن اطمینان خاطر شیخنشینهای خلیج فارس و رژیم صهیونیستی دست یابد، از دست بدهد. کاهش التهاب جنگ تا حدود زیادی به استراتژی خویشتنداری و صبر استراتژیک و رفتن به کانال دیپلماتیک ایران که قابل تحسین است باز میگردد. با صراحت میتوان گفت اعزام 1500 نیروی نظامی آمریکایی به منطقه خیلی اهمیتی ندارد چون در کلیت تصمیمگیریهای ایالات متحده خیلی تاثیرگذار نیست. اما آنچه که مسلم است آمریکا با کشاندن تسلیحات و ناوهواپیمابرش به منطقه خلیج فارس نمیخواهد از منطقه دست خالی بازگردد. بلکه به دنبال آن است که امتیازاتی را نیز از ایران و شیخ نشینهای خلیج فارس کسب نماید. همچنین به نظر میرسد ایالات متحده به خوبی این مساله را درک کرده است که جنگیدن با ایران خیلی هم آسان نیست. تجربه حضور ایالات متحده در منطقه تجربه بسیار تلخ و ناموفق بوده است. آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه ناموفق بوده است. این در حالی است که وضعیت ایران با این کشورها به دلایل مختلف کاملا متفاوت است. بنابراین مساله درگیر شدن احتمالی ایالات متحده با ایران یک اشتباه بزرگ استراتژیک است.
سناتور لیندسی گراهام سناتور جمهوریخواه در گفتوگو با فاکس نیوز ابراز داشته «عربستان متحدی استراتژیک است اما ولیعهد عربستان به نظر من در قتل خاشقجی نقش داشته و کارهای مخرب زیاد دیگری هم انجام داده است. بنابراین من اکنون از فروش سلاح به عربستان حمایت نمیکنم.» این موضع را در چه چارچوبی ارزیابی میکنید؟
گراهام از نئوکانهای بسیار قدرتمند در حزب جمهوریخواه در ایالات متحده و از دوستان بسیار نزدیک دونالد ترامپ است. به گونهای که لیندسی گراهام حداقل هفتهای یکبار در کاخ سفید با ترامپ ناهار کاری میخورد. همچنین سناتوری ذینفوذ در افکار رئیسجمهور ایالات متحده است. به نظر میرسد این مساله نیز در چارچوب فروکاستن از حرارت جنگ و از سوی دیگر مهار و کنترل بلندپروازیهای محمد بنسلمان قابل تحلیل است. به گونهای که تمامی خوابهای آشفته محمد بنسلمان از جمله اینکه به دنبال ساخت شهرکی بود تماما فروکش کرده و نقش برآب شده است. جذابیت عربستان برای سرمایهگذاریهای خارجی تا حدود زیادی از بین رفته است. بنابراین به نظر میرسد واشنگتن تا حدودی مانده که با عربستان چه کند. با توجه به اقدامات ناقض حقوق بشر عربستان همچون قتل جمال خاشقجی و اعدامهای فزاینده در این کشور به هر حال در اتمسفر آمریکا روابط میان واشنگتن-ریاض بهرغم سایه سنگین منافع اقتصادی واشنگتن تیره شده است. اما از سوی دیگر شاید دادن فضا به ایران برای فروکاستن از التهاب شدت گرفته باشد. بنابراین مواضع گراهام بستگی به آن دارد که ایران تا چه میزان بتواند از چنین فضایی استفاده کند. به نظر میرسد ایران نیازمند دیپلماسی بسیار با مهارتی است که بتواند از چنین فضایی استفاده کند. این مساله را نباید فراموش کرد که سخنان وزیر امورخارجه کشورمان در عراق به منظور برقراری روابط با کشورهای منطقه رژیم صهیونیستی را در یک انزوا قرار خواهد داد.
مخالفت مجلس با افزایش تعداد نمایندگان
نمایندگان در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس با کلیات طرح اصلاح جدول حوزههای انتخابیه مجلس شورای اسلامی و تعداد نمایندگان آنها با ۹۸ رأی موافق، ۱۵۰ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع از ۲۷۲ نماینده حاضر مخالفت کردند. بر اساس این طرح تعداد نمایندگان در ۲۷ استان افزایش می یافت که نمایندگان با این افزایش تعداد مخالفت کردند. سید سلمان سامانی سخنگوی وزارت کشور در مخالفت با کلیات این طرح گفت: مهمترین موضوعی که در بحث کلیات این طرح مطرح است انطباق آن با سیاستهای کلی و اصول قانون اساسی است. وی با بیان این که مهمترین موضوع امروز بحث جمعیت در حوزههای انتخابیه است، افزود: در حال حاضر در بین دو حوزه انتخابیه که هر کدام یک نماینده مجلس شورای اسلامی دارد شاهد اختلاف جمعیت چشمگیری هستیم و متاسفانه در این طرح نیز به این موضوع توجه نشده است. سامانی با بیان این که سه عنصر انسانی، سیاسی و جغرافیایی مواردی است که باید در تعیین تعداد نمایندگان حوزههای انتخابیه مدنظر باشد، اظهار داشت: چند سال گذشته دولت لایحهای را برای افزایش ۲۰ نماینده به مجلس آورد که در نهایت مجلس با آن مخالفت کرد، اکنون نیز ما بر این باوریم که باید مسیر این موضوع از طریق دولت و ارائه لایحه حل شود.