نیمی از جامعه میل به مشارکت در حوزه سیاسی ایران را ندارند

نیمی از جامعه میل به مشارکت در حوزه سیاسی ایران را ندارند

تقی آزاد ارمکی - انتخاباتی که در پیش داشتیم در سایه یک مجموعه از محدودیت‌ها بود. محدودیت اول این بود که قرار نیست دوره آقای رییسی نقد شود و از یک طرف باید آن را دوره طلایی قلمداد کنید.
چرا پیروز شدیم و خوشحال نیستیم؟

چرا پیروز شدیم و خوشحال نیستیم؟

محمد حیدری» نگاهی گذرا به رسانه‌های اصول‌گرا، عمق ناکارآمدی و معیوب بودن این گفتمان را نشان می‌دهد. در واقع اصلا نمی‌توان آنها را «رسانه» خواند، آنها نه رسانه! بلکه تعدادی بنگاه خبرسازی و تبلیغاتی هستند
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - 2024 July 27
کد خبر: ۱۲۱۲۸۵
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۴

مبادا مار نیشمان بزند!

 تدبیر24»فیروز قاسمی - با پشت سرگذاشتن جشن های سینما و فیلم های به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر و حاشیه های پیش آمده در این جشنواره از قبیل اهدأ جوایز و نشست عوامل فیلم ها با اهالی رسانه که فیلمهای چون "خون شد" "روز صفر" "خورشید" "خروج" "درخت گردو" "شنای پروانه" و "شین" با شهاب حسینی و دو فیلم تُرک زبان "پوست" و "آتابای" را نیز شامل می شود، کلی با خود کلنجار رفتم تا چیزی ننویسم، منتها وسوسه نوشتن رهایم نکرد. با وجود اینکه با حال و هوای این روزها افتان و خیزان پیش می روم، دلبستگی به کار با ارزش خود تحریک م می کند و به صفحات خود می چسبم.

البته نوشتن هیچ ربطی به نویسندگی ندارد، اگر چه ممکن است آن را تسهیل کند، همان طوریکه هر هنر دیگر را نیز تسهیل می کند‌. نوشتن برای هر موجود خلاقی به منزله ریسمان نجات است. در هر کاری خشکسالی وجود دارد. همچون قدم برداشتن در بیابان به سوی مقصدی به ظاهر نامعلوم..‌. چنان مکدر که گویی خشکسالی پیش رو پایان ندارد، آنچنان که ممکن است نوشتن دردناک و احمقانه بنظر برسد، با این حال باید نوشت، می نویسم‌ تا شاید بر خاک نومیدی خویشتن نغلتم. بدون نیاز به تأیید از سوی این و، آن برای برنده شدن، حقیقت را نه در پوشش بلکه با مسولیت به انجام برسانیم و با اثر ماندگار خودمان خویشتن را تایید کنیم. هر چند که در این مسیر پر فراز و نشیب با تردید به چپ و راست نگاه می کنیم که مبادا " مار " نیشمان بزند.

به قول ادوارد سعید منتقد فلسطینی؛ بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند یا از این طرف یا از آن طرف فرو افتادند. در هر حال این قلمرو پر خطر را نباید خالی گذاشت.
در این رهگذر کم رمق نیم نگاه می اندازم به دو فیلم تُرک زبان " پوست "و " آتابای " که موافقین و مخالفینی را با خود همراه کردند.

"پوست" برادران ارک فیلم اولی جشنواره با فضا سازی و روایت مبتنی بر سنت و گذشته در جغرافیای روستای آمیخته با افسانه، خرافات، ترس، طلسم، جن، رمال و جادو، با مایه های عاشقانه و فولکلور تُرکی و ستایش عشق. « پس و پیش زمان و مکان‌.» با تصویر سینمایی و با زبان تُرکی و زیر نویس فارسی مخاطب را تا انتها درگیر می کند.

و اما "آتابای" کارگردان فیلم "نیکی کریمی" در ابتدا با ( آتابای ) آرام پیش میرود‌ تا اینکه بغض فرو نشسته در سکوت آتابای که سالهای تنهایی یک مرد را رقم می زند می شکند. «سکوتی که برای ما آشناست..»

درون گرا و برون گرا که یکی از آن دو بر دیگری غلبه می کند‌. در سکانس رو در رو شدن آتابای و یحیی رفقای دیرینه و سکانس گشت و گذار میان دشت ها و در ادامه نشست کنار دریاچه دیالوک هایی تبادل می شود و یحیی با بغض در گلو شکسته راز پهنان عشقانه خود و خواهر آتابای را فاش می کند. و در ادامه مخاطب "تماشاگر" را تا به انتها فیلم با خود همراه می کند.
موقعیت جغرافیایی روستای و فضای زندگی با تعلق، حس مکان.، عوامل کالبدی و زبان اصلی با اشعار، داستان و افسانه هایی از گذشته که بر پایه مفهوم یا نظریه می توان گفت سبک زندگی روستایی در معنای گذشته و سنتی مبتنی بر تداوم و استمرار سنت ها و تکرار گذشته است‌.»
در هرحال دو اثر سینمایی"پوست و آتابای" بعنوان یک اثر خلاقانه، تاثیرگذار و قابل اعتنا شایسته احترام هستند.
ادامه دارد


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: