در روزگار وانفسا بازگویی در سیمایی گنگ با واژه های غوطهور در هاله ای رازناک از هر چیزی سخن به میان می آید مگر آن چیزی که لازم است گفته شود، نوشتن بسی دشوار است.
تدبیر24»فیروز قاسمی - پیوسته نگارش متن «موضوع» بی سویه و راستین، مخاطره آمیز، دشوار و پر استرس بر لبه دو سر تیغ، نیکو وظیفه یی است که به سراغ آدمی می آید تا با وجودش سازگار شود. در همین جهت است که با استفاده از کلمات درست به دور از برچسب های نادرست با ارایه اطلاعات شفاف در جهت برطرف شدن پوشیدگی ها تکلیف می شود.
بر این اساس در صیانت از این امر خطیر در تقابل با فرصت طلبی، تنگ نظری، بدبینی و تصور قالبی« تأثیر غیرقابل تغییر » و خشک اندیشی و مبالغهآمیز بر اساس اطلاعات ناچیز و یا یکسویه در مسیر قضاوت های غلط مانع شناخت منطقی افراد می شود. با شخصیت توسعه یافته و تمرکز بر خود با اخلاق اجتماعی (فرهنگ دمکراتیک) و آزاد اندیشی بی غلو غش در جهت بهبودی در همهٔ حوزهها به شناخت و تجربه پر اهمیت و انتقال آن بر دیگری دست یافتنی می باشد.
پیوسته اندیشهی شیدا، بسامان و پابرجا در رویارویی با تاریکی جهل و نادانی روزانهای می یابد تا آن را شکافته به نور برسد. اینچنین است که قدرت سازنده و نابود کننده کلمات از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنان که استفاده از نیروی عظیم کلمات مستلزم آن است که بجا بکار گرفته شود، و با شیوه درست و ظریفانه با روشن کردن موضوع با تشبیه های نیرو بخش رغبت ایجاد کند. و از تشبیه نادرست و نابجا که منتهی به انحراف و به خطا رفتن می شود، باید دوری کرد. و از زدن برچسب هایی که اثرگذاری و تاثیر پذیری تحلیل، نقد، بررسی و... را محدود می کنند بر حذر بود. همواره بکار گرفتن کلمات موثر، بجا و الهام بخش با استفاده از راههایی که نگارش متن را کوتاه و تأثیرگذاری را دو چندان می کند، در ذهنها باقی می ماند. از سوی دیگر نگارش سوژه طولانی و پرپیچ و تاب با بازی با کلمات منجر به دور شدن از اصل مسئله می شود. و شاید بطور موقت توجه مخاطب را جلب کند، و همانند مسکن برای مدت کوتاهی تسکین دهنده بنظر برسد، اما بسی زود تاثیرات مخرب آن منتهی به بی اعتنائی و... می شود. و درمان آن سخت، دشوار و پر هزینه، تا آنجاکه غیر قابل جبران است.
من و شما به دفعات در فضای مجازی و... شاهد آن بودیم و هستیم متن هایی در ظاهر انتقادی و حتی غیرموثر در زمینه های فرهنگی، هنری و... بدون ارایه راه حل و یا اطلاعات درست و مورد اطمینان، تنها به حاشیه ها اشاره دارند. که همین مهم می تواند سبب دور شدن و به انحراف رفتن از پرسش هایی شود که پاسخ به آنها در جامعه امروز بی انداز اهمیت دارد.!
نیل دگراس تایسون می گوید : نادانی یک ویروس است! وقتی که شروع به پخش شدن بکند، دیگر درمان شدنی نیست، مگر با منطق و استدلال؛ بخاطر انسانیت، خودمان باید درمانش باشیم .)
از همین رو در رویارویی با تفکراتی که برداشت های خود را بدون بازبینی عین یقین می پندارند و در مقابله با هر موضوع که با اندیشه خود در تضاد می بینند، بدون تمایل به پرسش و پاسخ و بررسی دقیق تنها بر نظر خود پافشاری می کنند ! » باید با خردورز و با اثرات شگرف نوشتار به ریشه ها پرداخت. و در پرتو روشنائی نور با استدلال منطقی به دریافت پاسخی که پذیرفتنی باشد رسید.