این
آزمایش بر روی جوانان بود که در آستانه زوال عقل نبودند. بنابراین، مدیر
اتحاد سلامت پیری با همکارانش که قبلاً با کلیساهای محلی و مراکز اجتماعی
کار می کردند مطالعه جدیدی را انجام دادند که در آن داوطلبان بیشتر در سن
۶۰ سالگی به بعد بوده و تعدادی نیز موافقت کردند که فعالیت مغزی آنها اسکن
شود.
گروهی از این تیم مورد آزمایش، شروع به ورزش و تمرین کرده و گروه دیگری
تحت کنترل ، بی تحرک بودند. همه در آغاز کار تناسب اندام و حافظه مشابهی
داشتند. این گروه تمرینی، هفته ای دو بار در یک کلیسا یا مرکز اجتماعی در
کلاسهای یک ساعته تمرینهای هوازی شرکت کردند، آنهم به مدت ۲۰ هفته.
سپس
دانشمندان شروع به مقایسه کرده و به سرعت متوجه تفاوتهای ظریف در نحوه
عملکرد مغز ورزشکاران با افراد بیتحرک شدند. اسکن آنها فعالیت هماهنگ شده
بیشتری را در لوب های گیجگاهی میانی آنها نسبت به گروه کم تحرک نشان داد و
این فعالیت پویاتر بود. قسمت هایی از لوبهای مغزی تمرین کنندگان با هم
روشن شده و سپس در عرض چند ثانیه با سایر قسمت های لوب دوباره مرتب و
هماهنگ می شوند.
دکتر گلوک، یکی از پزشکان اصلی این بررسی می گوید: چنین همگام سازی بی
محابایی در واقع نوعی انعطاف پذیری جوانی را در مغز نشان می دهد. مغز
ورزشکاران "به گونه ای انعطاف پذیر، ارتباطات خود را مرتب می کند" ، به
روشی که مغز گروه بی تحرک نمی تواند.
این تغییرات در تفکر و خاطرات افراد نیز تأثیرگذار است. ورزشکاران در
آزمون توانایی یادگیری و حفظ اطلاعات و به کارگیری منطقی آن در شرایط جدید،
عملکرد بهتری نسبت به قبل داشتند. دکتر گلوک می گوید: این نوع تفکر چابک،
لوب گیجگاهی داخلی را درگیر می کند ، بخشی که با افزایش سن ، رو به زوال می
رود. اما ورزشکاران مسنتر نمره بالاتری نسبت به ابتدا داشتند و کسانی که
مغزهایشان جدیدترین اتصالات آنها را نشان می دهد اکنون از بقیه بهتر عمل
می کنند