تجاوز اسرائیل به غزه، آزمون جدیدی برای روابط میان کشورهای شورای همکاری و آمریکاست که این امر سؤالاتی را درباره نگاه آمریکا به نظام منطقهای که مبتنی بر روابط اقتصادی بهجای حل اختلافات سیاسی و شکافهای تاریخی است، مطرح کرده است.
تدبیر24»تجاوز اسرائیل به غزه، آزمون جدیدی برای روابط میان کشورهای شورای همکاری و آمریکاست که این امر سؤالاتی را درباره نگاه آمریکا به نظام منطقهای که مبتنی بر روابط اقتصادی بهجای حل اختلافات سیاسی و شکافهای تاریخی است، مطرح کرده است. کشورهای عضو شورای همکاری تاکنون توانستهاند از طریق راهبردهای مختلف و تا حدودی همزمان، از بحران ناشی از تجاوز اسرائیل به غزه، بهویژه در سایه سیاست آمریکا در خلال این جنگ، عبور و از منافع خود با ایالات متحده حمایت کنند. علیرغم همسویی در مواضع دولتهای گذشته آمریکا با ابتکار عربی ارائهشده از سوی عربستان سعودی در سال 2002 که با اجماع عربی همراه شد، جانبداری آمریکا از اشغالگران اسرائیلی، روابط میان دو طرف را وارد آزمونی دشوار کرد. پیشتر روابط آمریکا با شورای همکاری طی سالهای گذشته با بحرانهای پیاپی در زمینه اعتماد میان یکدیگر مانند کاهش نظامیانش در منطقه، روابط با ایران و عقبنشینی آشفته و هرجومرجگونه از افغانستان در سال 2021 روبهرو شده بود؛ این در حالی است که تضادهای مبهمی همچنان درباره تجاوز کنونی اسرائیل در این روابط وجود دارد.
آزمون و سرخوردگی
تجاوز اسرائیل به غزه، آزمون جدیدی برای روابط میان کشورهای شورای همکاری و آمریکاست که این امر سؤالاتی را درباره نگاه آمریکا به نظام منطقهای مطرح کرده که مبتنی بر روابط اقتصادی بهجای حل اختلافات سیاسی و شکافهای تاریخی است. ایالات متحده همواره از عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل دفاع کرده است؛ بهطوریکه امارات و بحرین در سال 2020 اقدام به برقراری روابط رسمی با اشغالگران بر اساس توافقات ابراهام کردند که واشنگتن درخصوص آن میانجیگری کرد و پس از آن مغرب و سودان نیز به عادیسازی روابط اقدام کردند.
درحالیکه واشنگتن امیدوار بود عربستان سعودی، بزرگترین کشور شورای همکاری، کشور بعدی باشد که روابط خود را با اسرائیل عادی میکند، اما در پی جنگ علیه غزه و اختلاف در مواضع میان عربستان سعودی و ایالات متحده، دچار سرخوردگی شد. عربستان سعودی در موضعی روشن خواستار آتشبس فراگیر در غزه شده است؛ این کشور جنگ را یک «تحول خطرناک و فاجعه انسانی» توصیف کرد و به تلاشهایی در سطح بینالمللی برای توقف تجاوز و نیز راهاندازی پل امدادرسانی به غزه و کمپین جمعآوری کمکهای مردمی مبادرت ورزید. کریستین ساینس مانیتور آمریکا اشاره کرده که کشورهای شورای همکاری به سبب ناتوانی دولت آمریکا یا عدم تمایل آن در استفاده از نفوذش بر اسرائیل برای توقف جنگ، دچار سرخوردگی شدهاند. این در حالی است که نگرانیها از تنشهایی که منطقه دریای سرخ، عراق و لبنان شاهد آن هستند و احتمال گسترش دامنه نزاع وجود دارد.
ائتلافها و اهتمامورزی آمریکا
کشورهای شورای همکاری به شکل مستمر از طریق تشکیل ائتلاف دیپلماتیک برای توقف جنگ غزه بر واشنگتن فشار وارد میکنند؛ بهطوریکه امارات متحده عربی چندین قطعنامه به شورای امنیت ارائه کرد اما واشنگتن آنها را وتو کرد که این رویکرد سبب شد آمریکا بر اساس موضعگیری شورای همکاری بهعنوان «مسئول ادامه جنگ» قلمداد شود.
در سایه موضعگیری حمایتی و جانبدارانه آمریکا از اسرائیل، کشورهای شورای همکاری با کشورهای اسلامی و عربی متحد شده و تلاشهای دیپلماتیک خود را حول محور سه «نه» شامل نه به کوچ اجباری فلسطینیان از نوار غزه، نه به حضور نیروهای عربی در غزه و نه به ازسرگیری اشغال نوار غزه از سوی اسرائیل، هماهنگ کردند. این در حالی است که آمریکا به شکل گسترده بر نزدیکشدن به عربستان سعودی پس از بحرانهایی که دو کشور با آن روبهرو شدند، تمرکز کرده است. واشنگتن روابط گستردهای با دوحه دارد که به مقصد دیپلماتهای آمریکا و کشورهای مختلف به سبب نقش برجسته در دستیابی به آتشبس و مبادله اسیران و تلاش مستمر آن برای توقف جنگ و عقد قرارداد مبادله دوم اسیران تبدیل شده است.
نقش آمریکا در منطقه، تنها منجر به وخیمترشدن اوضاع و افزایش خشم و عصبانیت در کشورهای شورای همکاری شده است؛ بهطوریکه درخواستها در کویت و عمان برای اخراج سفیر آمریکا افزایش یافته است، همانطورکه بحرین، سفیر خود را در نوامبر گذشته از اسرائیل فراخواند و خروج سفیر اشغالگران از منامه را هم اعلام کرد. سلطاننشین عمان به درخواست مستقیم آمریکا، میانجیگری با انصارالله در یمن را برای توقف حملاتشان به کشتیهای خارجی که به سمت اسرائیل در دریای سرخ حرکت میکنند، بر عهده دارد.
چالشهای پیچیده
علیرغم اهتمام آمریکا به منطقه در سایه تحولات، کشورهای شورای همکاری همچنان در راستای پایهریزی ائتلافهای مختلف، بهویژه با چین و روسیه و کشورهای دیگر، تلاش میکنند. این مسئله با توجه به سفرها و توافقهای نظامی، درخورتوجه بوده است؛ همانطورکه در جریان سفر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، به ریاض، در اوایل دسامبر گذشته رخ داد. برعکس در آنسو شاهد سفرهای پیاپی مقامات آمریکا شامل آنتونی بلینکن وزیر خارجه، لوید آستین وزیر دفاع، ویلیام برنز رئیس سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) و بریت مکگورک مسئول امور خاورمیانه کاخ سفید به پایتختهای عربی و کشورهای شورای همکاری از هفتم اکتبر تا اوایل ژانویه برای بررسی توقف جنگ غزه بودهایم. عبدالعزیز العنجری، بنیانگذار و رئیس اجرائی مرکز مطالعات و بررسیهای ریکونسنس معتقد است ایالات متحده آمریکا باید در موضع خود در قبال مسئله فلسطین تجدیدنظر کند.
وی افزود روابط ایالات متحده و کشورهای شورای همکاری با چالشهایی پیچیده و روزافزون روبهرو بوده و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که مهمترین این چالشها، در اهتمام بیشتر واشنگتن به منافع خاص خود و آنچه امنیت ملی خود میخواند، نمایان شده است؛ حتی اگر این اهتمام به سیاستهایی منجر شود که با محکومیت در سطح ملتهای عربی روبهرو شود. العنجری ابراز عقیده کرد کشورهایی که پایگاههای نظامی آمریکا در آنها قرار دارد، ازجمله کشورهای شورای همکاری، در مرحله آتی بیشترین ضرر احتمالی را متحمل خواهند شد و با خطر حمله گروههایی روبهرو هستند که قادر به مهار خشم آنها در برابر رفتارهای آمریکا نیستند که این امر ممکن است منجر به افزایش تنشهای امنیتی در منطقه شود.
وی خاطرنشان میکند که ازبینرفتن هیمنه آمریکا و تغییر در موازنه ژئوپلیتیک جهانی، منجر به کاهش قدرت آمریکا برای تکیه بر هیمنه خود بهعنوان یک ابرقدرت شده و از قدرت آن برای سلطه بر تصمیمات منطقه میکاهد که این امر آمریکا را وادار میکند بر منافع خاص خود که آن را امنیت ملی مینامد، بیشتر متمرکز شود. وی در این چارچوب افزود: 20 سال پیش، با کشورهایی که با وجود مشکلات، باثبات یا تقریبا باثبات بودند، روبهرو بودیم که اوضاعشان کاملا متفاوت از حالا بود؛ اما اکنون به نظر میرسد اوضاع جهان رو به تزلزل است و فقط کشورهای شورای همکاری بهعنوان دژهای ثبات نسبی در برابر این چالشها باقی ماندهاند که این امر سؤالاتی را درباره ادامه این وضع مطرح میکند.
وی افزود: دیگر جهان عرب در مفهوم سنتی وجود ندارد، بلکه امروز با جهانی روبهرو هستیم که دربرگیرنده عربهایی است که از اضطراب رنج میبرند و برای اصلاح درحالی مبارزه میکنند که بهبود قابلملاحظهای در وضعیت معیشتی خود احساس نمیکنند. العنجری تأکید میکند که این وضعیت، سبب احساس نگرانی و ترس درباره آینده منطقه و نقش آن در سیاست جهانی میشود و بهطورکلی ممکن است این تحولات ژئوپلیتیک و دموکراتیک به شکل گسترده بر روابط کشورهای منطقه و ایالات متحده بهویژه با کشورهای شورای همکاری و بهطورکلی بر نظم جهانی تأثیر بگذارد.