مساله سلامت روان با توانایی های شناختی، عاطفی یا اجتماعی فرد تداخل دارد. انواع مختلفی از مشکلات سلامت روان وجود دارد و هر کدام از آن ها می توانند با درجه شدت متفاوتی رخ دهند. مانند موارد زیر:
فقط به این دلیل که کسی به بیماری روانی مبتلا نشده است، لزوما به این معنی نیست که سلامت روانی او در حال شکوفایی یا مشکلی ندارد است. به همین ترتیب، در حالی که بسیاری از جنبه های زندگی احساس خوبی دارد، اما در این وضعیت هم امکان بروز بیماری روانی هم وجود دارد. هنگامی که فرد که یک بیماری روانی را تجربه می کند، اگر مشکلش را بیان کند و برای مراقبت از خود تصمیم درستی بگیرد، ترکیب درستی از درمان و حمایت دریافت می کند، اغلب می توانند بهبود یابند تا به سلامت روانی مطلوب برسند.
تحقیقات در مورد عوامل تهدید کننده سلامت روان ثابت کرده اند که برخی از مشکلات سلامت روان ممکن است در خانواده ها به وجود بیایند. به عنوان مثال، اگر پدر و مادری مبتلا به اسکیزوفرنی داشته باشید، احتمال بیشتری وجود دارد که خودتان به اسکیزوفرنی مبتلا شوید. اما هیچ کس نمی داند که آیا این به خاطر ژن های ماست یا به خاطر عوامل دیگر، مانند محیطی که در آن بزرگ می شویم، یا روش های تفکر، مقابله و رفتاری که ممکن است از والدین خود یاد بگیریم.
اگرچه توسعه برخی مشکلات سلامت روان ممکن است تحت تاثیر ژن های ما باشد، محققان هیچ ژن خاصی را پیدا نکرده اند که قطعا باعث تهدید سلامت روان باشد. بسیاری از افرادی که مشکل سلامت روان را تجربه می کنند، هیچ پدر و مادر، فرزند یا بستگان دیگری با شرایط مشابه ندارند. به همین دلیل آسیب به سلامت روان معمولا به عوامل فردی (مانند تصمیم های شخصی) و محیطی وابسته است.
مغز انسان بسیار پیچیده است. برخی تحقیقات در مورد عوامل تهدید کننده سلامت روان نشان می دهند که مشکلات سلامت روان ممکن است با تغییر در برخی مواد شیمیایی مغز (مانند سروتونین و دوپامین) مرتبط باشد. اما هیچ کس واقعا نمی داند چگونه و چرا. استدلال هایی مبنی بر اینکه مواد شیمیایی مغز یک فرد علت مشکلات سلامت روان است، بسیار ضعیف هستند.
اما حتی اگر هیچ مدرک محکمی وجود نداشته باشد که بگوید هر مشکل سلامت روان ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز ماست، ممکن است برخی افراد هنوز مواد شیمیایی مغز را یک عمامل بدانند.
هیچ دلیل واحدی برای مشکلات سلامت روان وجود ندارد. تعدادی از عوامل که ناشی از تعاملات بین ذهن، بدن و محیط هستند، در ایجاد یک بیماری نقش دارند. عوامل مختلف و اغلب پیچیده ای که بر سلامت روان و رفاه ما تاثیر می گذارند، اغلب به عنوان یک عامل خطر یا یک عامل حفاظتی تعریف می شوند. عوامل خطر بر سلامت روان فرد تاثیر منفی می گذارند در حالی که عوامل محافظتی تاثیز مثبت داشته و برای بهبود توانایی فرد برای مقابله با شرایط دشوار مفیدند. عوامل خطر و حفاظتی تحت تاثیر تمام حوزه های زندگی هستند مانند عوامل روانی، اجتماعی، محیطی، فرهنگی و موقعیتی.
وقایع زندگی مشابه می تواند تأثیرات بسیار متفاوتی بر افراد مختلف داشته باشد، بسته به آنچه در آن زمان در زندگی آنها اتفاق می افتد، میزان تاب آوری و توانایی آنها در یادگیری از چالش های زندگی است.
مثال هایی از عوامل تهدید کننده سلامت روان عبارتند از:
مثال هایی از عوامل حفاظتی عبارتند از:
دستیابی و حفظ سلامت روانی خوب نیاز به ایجاد عوامل محافظتی، به حداقل رساندن عوامل خطر و رفع موانع برای جستجوی کمک در برابر عوامل تهدید کننده سلامت روان دارد.
سلامت روانی فقط خوب بودن یا ناخوش احوالی ساده نیست. می توان آن را به عنوان یک زنجیره در نظر گرفت که در آن سلامت روانی بهینه فردی در یک سر با احساس خوب و عملکرد خوب نشان داده می شود، در حالی که مسائل مربوط به سلامت روان با تغییرات در افکار، احساسات و رفتارهای مشترک در تضاد آن است. در طول عمر، فرد ممکن است از نقاط مختلف بین سلامت روانی مطلوب و رفاه، سالم بودن و تا بهبودی در حال حرکت باشد.
الان می دانیم چه چیز سلامت روان را تهدید می کند و تعداد آنها چقدر است؟ اما راهکار چیست؟ ما در جامعه زندگی می کنیم و تحت تاثیر رفتارها و ناملایمتی های زیادی هستیم، چطور از سلامت روان خود مخافظت کنیم یا چطور سلامت روانی را بهبود ببخشیم؟ استفاده از خدمات روان درمانی بهترین راهکار برای دریابی به بهداشت روان است. روانشناسی و مشاوره بستر حال خوب و خود ایمنی در قبال تهدیدهای موجود را فراهم می کنند. اگر به هر دلیل متوجه آسیب به سلامت روان خود شده اید از متخصص درخواست مشاوره کنید.