حادثه هدف قرار دادن فرماندهان نظامی ایران در دمشق بیانگر این واقعیت است که هرگاه در شرایط بحران، چالش‌های امنیتی و فضای آنارشیکال منطقه‌ای، کشورها از سازوکارهای مبتنی بر «پراکندگی تاکتیکی» استفاده نکنند، در آن شرایط هزینه‌های متراکم‌شده‌ای را پرداخت خواهند کرد.

۱- تاکتیک کنش مرحله‌ای در بیان حادثه تراژیک سقوط بالگرد

اعلام خبر سقوط بالگرد و سرنوشت سرنشینان آن در «فرآیند کنش تاکتیکی» انجام گرفت. علت اصلی آن را باید ایجاد زمان برای «مدیریت پس از حادثه» دانست. اگرچه الگوی رفتار کنش حفاظتی ایران در حادثه سقوط بالگرد و هدف قرار گرفتن فرماندهان نظامی ایران در سوریه بیانگر آن است که اصول حفاظتی مورد توجه قرار نگرفته، اما مدیریت اجتماعی، سیاسی و راهبردی موضوع نشانه‌هایی از «کنش راهبردی نهادینه‌شده» را منعکس می‌سازد. اصلی‌ترین ویژگی کنش ایران در شرایط پس از سقوط بالگرد «بیان مرحله‌ای موضوع» است. در این فرآیند تلاش شد تا جامعه از وضعیت شوک خارج شود و در نتیجه آن، ساخت سیاسی بتواند موضوع را در قالب «مدیریت زمان» قرار دهد. مدیریت زمان در شرایط بحران یکی از واقعیت‌ها و ضرورت‌های کنش تاکتیکی و مرحله‌ای دولت‌ها تلقی می‌شود. به همان‌گونه‌ای که انسان‌ها در برابر اعلام بی‌مقدمه برخی از حوادث در فضای «کنش مبتنی بر شوک» قرار می‌گیرند، جامعه نیز در چنین فضایی قرار می‌گیرد و نیازمند آن است که احساسات و قالب ادراکی آن توسط کارگزاران حکومتی مدیریت شود. دومین ویژگی کنش خبری ایران در ارتباط با حادثه سقوط بالگرد را می‌توان بر اساس «خونسردی راهبردی» مورد توجه قرار داد. رهبران و مقامات سیاسی ایران به‌رغم آنکه نسبت به واقعیت‌های حادثه تراژیک وقوف داشتند، اما از سازوکارهای کنش مرحله‌ای بهره گرفتند و به این ترتیب جامعه را در وضعیت «آماده‌سازی ادراکی» برای پذیرش وضعیت شکل‌گرفته قرار دادند.

چنین رویکردی به مفهوم آن است که ایران خود را نه تنها برای مقابله با کارگزاران کنش تراژیک و مبتنی بر تهدید آماده می‌سازد، بلکه درصدد است تا زمینه «انسجام‌بخشی ادراکی گروه‌های شهروندی» را نیز فراهم سازد.

سومین ویژگی و نشانه واکنش و رفتار ایران را باید در بیان مقام معظم رهبری مورد توجه قرار داد. ایشان در روز یکشنبه ۳۰اردیبهشت‌ماه۱۴۰۳ و همزمان با خبر حادثه تراژیک به این موضوع توجه داشتند که «ثبات‌بخشی اجتماعی» بخشی از ضرورت مقابله دقیق با حادثه محسوب می‌شود. بیان راهبردی ایشان مبتنی بر اینکه «هیچ اختلالی در کار کشور به‌وجود نمی‌آید»، نشانه‌هایی از ثبات سیاسی و نهادگرایی کنش راهبردی را منعکس می‌سازد. در این فرآیند حتی افتتاحیه مجلس خبرگان نیز در زمان مقرر انجام خواهد شد.

۲- نهادگرایی سیاسی و کنش اجتماعی در شرایط بحران و ابهام

عادی‌سازی فضای اجتماعی و نهادی از طریق بیان انگاره‌های ثبات‌بخش معنا پیدا می‌کند. در این ارتباط، رهبری به موجب اصل۱۳۱ قانون اساسی «هدایت دوران گذار» را عهده‌دار شده و بر این اساس تلاش کرد تا زمینه لازم برای تداوم کنش نهادی در ایران فراهم شود. دولت نیز بر اساس توصیه‌های رهبری، فضای عادی‌سازی محیط اجتماعی را در دستور کار قرار داد. انگاره دولت مبتنی بر تداوم سیاست بوروکراتیک در دوران گذار محسوب می‌شود.

سیاست بوروکراتیک بیانگر این واقعیت است که ساخت اجتماعی ایران ‌باید از سازوکارهای عادی‌سازی کنش اجتماعی و سازمانی بهره‌مند شود. طبیعی است که جامعه ایرانی بر اساس نشانه‌هایی از «آخرت‌گرایی» به سازوکارهای کنش تعزیه‌ای مبادرت می‌کند، اما این امر به مفهوم ایجاد وقفه در فضای بوروکراتیک و ساختار سیاسی ایران محسوب نمی‌شود. انتخابات ریاست‌جمهوری برای عبور از دوران گذار و بازتولید شرایط جدید در اواسط تیر۱۴۰۳ برگزار خواهد شد.

چنین فرآیندی به مفهوم آن است که سیاست راهبردی ایران مبتنی بر نشانه‌هایی از آرام‌سازی و عادی‌سازی ساخت اجتماعی در شرایط بحران و ابهام تاکتیکی خواهد بود. مقامات و کارگزاران سیاسی ایران تلاش کردند تا شکل خاصی از عادی‌سازی فضای اجتماعی را در دستور کار قرار دهند. طبعا دوران گذار نسبتا کم‌مخاطره خواهد بود. به موجب اصل۱۳۱ قانون اساسی، رهبری مجوز اداره امور عمومی کشور را به معاون اول رئیس‌جمهور اعطا کردند.

برگزاری انتخابات می‌تواند روند جدیدی از جابه‌جایی قدرت بین نخبگان سیاسی ایران را به‌وجود آورد. در روند و شرایط جدید، طبیعی است که ساخت کابینه ترمیم خواهد شد. شکل جدیدی از کنش مبتنی بر کارگزاری در دستور کار رئیس‌جمهور جدید قرار می‌گیرد. رقابت نخبگان می‌تواند معادله ریاست و هدایت قوه مقننه را تحت تاثیر قرار دهد. واقعیت آن است که معادله جدیدی در دستور کار قرار گرفته که این امر زمینه تناوب جدید نخبگان قدرت را امکان‌پذیر می‌سازد.

رقابت‌های سیاسی در جامعه ایرانی همواره منعکس‌کننده احساس عمومی جامعه محسوب می‌شود و می‌تواند بخش دیگری از واقعیت‌های سیاسی نهفته در جامعه را منعکس سازد. پرسش‌های اصلی آن است که چه گروهی از نخبگان سیاسی و اجتماعی کشور شانس حضور در آزمون انتخاباتی جدید را پیدا خواهند کرد و این افراد چه رویکردی در حوزه سیاست خارجی، الگوی کنش راهبردی و بازتولید آموزه‌های نهفته اجتماعی، نسلی و هویتی را در دستور کار قرار خواهند داد؟

بسیاری از نشانه‌های سیاسی و ساختاری بیانگر آن است که جلوه‌هایی از تداوم الگویی با نشانه‌هایی از تغییرات محدود در دستور کار انتخابات و کابینه آینده خواهد بود. در چنین شرایط و فضایی، تغییرات بنیادین در جهت‌گیری سیاسی، سیاست خارجی و الگوی کنش رفتاری دولت و جامعه شکل نخواهد گرفت. به همین دلیل است که موضوع مربوط به انتخابات و میزان مشارکت سیاسی شهروندان در روند انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس خبرگان رهبری در اواسط خرداد۱۴۰۳ اهمیت ویژه‌ای خواهد داشت.