تدبیر24» مرتضی عزتی - چه خوب است پيش از انتخاب بينديشيم كه با انتخاب خود، چه بر سر ايران و آينده آن خواهيم آورد. ديدگاهي در ايران امروز به صورت واقعي يا در سايه در بخشهايي از جامعه قدرت را در دست گرفته است كه مسوول به قهقرا بردن ايران است. ديدگاهي كه قدرت گرفتن آن از دهه 1380 آغاز شد و هر روزه با نفوذ هر چه بيشتر در لايه هاي قدرت توانست بر تصميم گيري هاي حكومتي در زمينه هاي مختلف اثر بگذارد. اين ديدگاه در وهله نخست در پي تهي كردن جامعه از شخصيت هاي برجسته و جانشيني خود به جاي آنان است و در گام بعدي، زمينه هايي را فراهم كند كه هر روز فشار را بر مردم افزايش ميدهد. متاسفانه برخي ساده انديشان نيز به علت شعارهاي ظاهر فريب آنان، در بيراهه آنان گام برميدارند. اين ديدگاه در صورت دستيابي به قدرت بيشتر، مي تواند مانع رشد اقتصادي بايسته ايران و احيانا حركت آن به سوي ناكجا آباد شود. براي نمونه به 4 محور اين ديدگاه اشاره ميشود.
اين ديدگاه، ارزشي براي علم به معناي كلي و علم اقتصاد و عوامل بنيادين آن قائل نيست و تلاش مي كند علم اقتصاد را فريبي بزرگ جلوه دهد. كوشش مي كند جامعه را از علم تهي كند و هرجا كه اين علم ميتواند به جامعه كمك كند، علم زدايي كند و به جاي آن، انديشههاي متحجرانه پيشا علمي را جايگزين كند. راهي كه به نابودي بنيانهاي سياستهاي مبتني بر علم اقتصاد در كشور كمر همت بسته است. مي توان به روشني اين ديدگاه ويرانگر را در انديشه هاي منتشر شده حاميان آن ديد. اينها تلاش مي كنند برخلاف آنچه در علم اثبات شده است، اثرگذاري مثبت روابط اقتصادي خارجي بر رشد و توسعه اقتصادي را انكار كنند و اين باور را ترويج دهند كه با ماندن در پيله خود و بدون استفاده از تواناييها و دانش و تكنولوژي كشورهاي پيشرفته، ميتوان به يك باره و از ابتدا تكنولوژي نو خلق كرد و اين تكنولوژي موجب رشد اقتصاد ميشود (چنانچه در ادعاهاي برخي مي بينيم). در حالي كه علم اقتصاد ثابت كرده است كه بدون روابط اقتصادي و تعامل مثبت با كشورهاي ديگر نميتوان رشد اقتصادي خوبي داشت و بدون سرمايه و بهره مندي از دانش ديگران، امكان توسعه تكنولوژيكي، بسيار محدود است. اينان تلاش ميكنند ايرانيان را سرگرم اختراع دوباره چرخ كنند. بي شك اين سرگرمي كشور را در گردونه توسعه، عقب و عقبتر خواهد برد. چنانچه در قريب به 20 سال اخير تجربه شده است. اين گروه در اعلامهاي خود، تحريم را بياثر منفي دانسته و حتي آن را بركت ميدانند و در دورههاي مختلف موجب ايجاد و گسترش آن شده اند و هر زمان كه سياستمداران دورانديش خواستهاند آن را برطرف كنند، ايشان همگام با دشمنان اين كشور، مانع رفع تحريم ها شده اند (چنانچه در مناظرهها نمونه هاي آن را ديديم). تحريمهايي كه همه پژوهشهاي علمي نشان دادهاند بيشتر مشكلات اقتصادي كشور در 15 سال اخير به علت وجود اين تحريمها و گسترش آن بوده است. در نيمه دوم دهه 1380 هنگامي كه پرونده ايران به شوراي عالي امنيت مي رفت، مانع تحريمها نشدند، آن را كاغذ پاره دانستند، در مذاكرات بازگشت به برجام نيز مانع رفع تحريمها شدند و در پيوستن به FATF نيز كه بخشي از تحريمها را برطرف مي كرد، ديديم كه چگونه مانع شدند.
بر پايه علم اقتصاد، مهمترين عوامل رشد اقتصادي در همه كشورها، نيروي كار و سرمايه است كه ايشان آن را انكار مي كنند. از يك سو فرار مغزها را كه سالانه 100 تا 200 ميليارد دلار به كشور خسارت وارد مي كند و همراه خود سالانه ميلياردها دلار نقد را از كشور خارج مي كند، مفيد مي دانند و بدون آگاهي از مفاهيم اوليه لازم، با اين توجيه كه آنها كه با تفكر ما هماهنگ نيستند، بهتر است بروند و يا توجيه نادرست ديگر كه اين هم صادرات است، از فرار و خروج سرمايههاي انساني و مالي كشور حمايت ميكنند. در نتيجه آن، ايران را از متخصصان و فرهيختگان خالي ميكند تا سرمايههاي انساني تربيت شده در ايران براي خدمت به كشورهاي ديگر بروند. اين ديدگاه ايران را از اين سرمايه هاي بسيار بزرگ انساني تهي و بيبهره مي كند. اين يكي از بزرگترين خطرات تحجر است كه آگاهانه يا ناآگاهانه از دست رفتن سرمايه ها را نعمت جا مي زند.
افزون بر اين، اين ديدگاه تلاش دارد ارزش و اثرگذاري سرمايه و سرمايه گذاري خارجي بر رشد اقتصادي را انكار كند و از اين طريق، ايران را از آن بي بهره كند كه نتيجه آن ركود هر چه بيشتر اقتصاد ايران و بي بهره ماندن كشور از نعمت رشد اقتصادي است.
مسيري كه در دوران 15 سال گذشته مانع رشد اقتصادي متناسب ايران شده است و فقر و بدبختي را در كشور گسترش داده است. آيا ما هم انتخابي براي حركت به سوي قهقراي اقتصادي خواهيم داشت؟