تدبیر24 : نظام
حزبي در ايران همواره افت و خيزهايي داشته است. گاهي فعاليت حزبي تشويق شده است و
گاهي حزب مذموم دانسته شده است. باوجود اين، هميشه كساني بوده اند كه چراغ احزاب
را در ايران روشن نگاه دارند. اتفاقا همين طيف سوم هستند كه با وجود همه ناملايمات
در تاريخ معاصر، بر سر عهد خود ايستاده و بر فعاليت حزبي تاكيد كرده اند. بهويژه
اينكه دو طيف اول، پس از مدتي، چه به هدف خود رسيده باشند يا نرسيده باشند، عطاي
اين عرصه را به لقايش بخشيده و فعاليت حزبي را به كناري نهاده اند. در يك نگاه
كاركردي، غايت احزاب، دستيابي به قدرت از طريق سازوكارهاي مشروعيت يافته است.
هرچه كه بود و با هر هدفي كه بوده باشد، فعاليت
حزبي همواره آسان نبوده و هميشه هم شيرين نبوده است. در اين ميان، وجود احزاب با
سلايق مختلف سياسي نشانگر ظرفيت بالاي نظام جمهوري اسلامي است. چنانكه آمدن دولت
روحاني با ائتلاف اصلاحطلبان و اعتداليها نشان داد كه جمهوري اسلامي انعطاف لازم
براي تحرك سياسي و گردش نخبگان را داراست. بخش زيادي از اين انعطاف از آنجا ناشي
ميشود كه قانون اساسي احزاب را به رسميت شناخته است. البته منظور قانون بعد كمي
يا تعداد حزبهاي ثبت شده نبوده است، بلكه منظور بعد كيفي يا همان تفكر حزبي و
گردش مسالمتآميز قدرت بوده است.
از
اين رو انتظار ميرود دولت اعتدالي به احزاب ميدان بدهد، اما بايد توجه داشت كه
بيش از هر چيز بايد عرصه براي احزاب كيفي مهيا شود، نه احزاب كمي. زيرا احزاب
كيفي، همان گروههاي سياسياي هستند كه نه تنها به صورت فصلي كار نميكنند، بلكه
با داشتن برنامهها و عملكرد درازمدت، زمينه مشاركت گسترده مردم در اداره امور
جامعه و نقش فعال آنان در عرصههاي سياسي را فراهم ميكنند.
اكنون و براي دولت يازدهم، با توجه به آسيبهايي
كه هشت سال گذشته به ساختارهاي سياسي كشور وارد شد، ميتوان گفت كه همكاري احزاب و
حكومت براي هردو مفيد و مناسب است. همچنان كه بايد تلاش كرد هزينه سياسي فعاليت
حزبي به عنوان سايهاي كه مدام روي سر احزاب است، از اين تشكلهاي سياسي حذف شود.
زيرا يكي از دلايل نقص فعاليتها و عدم تداوم احزاب، وجود همين بيم و نگراني
سياسي نسبت به فعاليت احزاب و آينده سياسي افراد است.