در آستانه دربی هفتاد و هشتم به جای کریهای هیجانانگیز، کار به مطالب سخیف برخی مدیران پرسپولیس و استقلال کشیده شده است.
به گزارش
تدبیر24، ضرب المثلی هست که آتش که گرفت، خشک و تر می سوزد. حالا حکایت این فوتبال است و هزاران بری که از این باغ می رسد.
هنوز در اندرخم رای حیرت انگیز کمیته انضباطی بابت تخلف اثبات شده محسن قهرمانی و دیگران هستیم و در ذهن خود مدام دو دو تا چهارتا می کنیم که چطور می شود تخلف داوری ثابت شود اما باشگاهی که به حساب این داور پول واریز کرده از این ماجرا بی نصیب مانده است؟ آری دوستان عزیز در اندر خم همین کوچه بودیم که ناگهان سایت باشگاه استقلال و پرسپولیس چنان برهم تاختند که حیرتمان فزونی پیدا کرد.
سکانس اول: دربی بی خاصیت رفت و همان صفر- صفرهای همیشگیاگر از هر ایرانی فوتبال دوستی بپرسی اوج هیجان یک فصل فوتبال چیست اگر صد در صد نگوییم ۹۰ درصد این علاقمندان به فوتبال می گویند بازی پرسپولیس و استقلال (دربی سرخابیها)اوج هیجان یک فصل است. به خصوص اگر دو تیم پرسپولیس و استقلال هر دو در کورس قهرمانی باشند. اصلا همه لذت یک فصل فوتبالی به همین کُری ها و رقابت های تنگاتنگ تیمهای همشهری است که فوتبال را جزو پرتماشاگرترین رشته های ورزشی کرده است.
بماند که مدت هاست لذت این کُری خوانی ها از هواداران ایرانی گرفته شده و اصلا رنگ و بوی آن تغییر پیدا کرده است و جای آن را به جدل های لفظی بیهوده و حتی به تعبیری دیگر به جنگ تمام عیار تبدیل کرده است. بماند که دو مجموعه پرسپولیس و استقلال این اواخر هر چه پلشتی و بدی و نازیبایی در دربی است را روی سر رسانه ها خالی کرده اند و معتقدند که مردم نباید این همه حساس باشند. بماند که هوادار ایرانی نباید از فوتبال، از دربی، از هیجان دربی و .... بی بهره باشد، چرا که خدای نکرده نشکند شیشه نازک دل تیمهایشان به همراه مدیرانشان!
به رسم همین هیجانات بود که در دربی گذشته مثل همه ادوار گذشته همه چیز زوم شد روی این بازی اما نهایت چه شد؟ یک بازی بی نهایت کسل کننده و یک صفر بر صفر بی خاصیت. باز هم بماند که سرمربیان عزیز دو تیم تا توانستند بر همه تاختند و همه محکوم شدند جز دو سرمربی که مغز متفکر و مسئول فنی دو تیم.
قصه این طور تمام شد که رسانه ها مقصر بودند. این رسانه ها بودند که دربی را زیاد از هم بزرگ کردند. به مردم این توهم را دادند که انگار خبری هست و قرار است چه کولاکی شود.
آری ما مقصر بودیم. ما که فکر می کردیم دربی چه تحفه ای است و آن را با ال کلاسیکو و دلا مادونینا مقایسه کردیم. الکی خوش بودیم و تازه بعد از بازی دور رفت بود که فهمیدیم اشتباه کردیم. نه تنها در این بازی خبری نیست بلکه نباید وقت خود را بیهوده بابت بازی که قرار است افتخارش برای مربیان و مدیران و بازیکنانش باشد هدر دهیم.
سکانس دوم: قلیان مسئله اصلی فوتبال ایراندرحالی که ۳۱ کشور حاضر در جام جهانی به جز ایران در تکاپوی جام جهانی و چگونگی آماده شدن برای حضوری موفق در برزیل هستند در ایران چه خبر است؟ یک روز رای برای محسن قهرمانی با آن همه سوال هایی که در مغزمان ایجاد شده و کسی هم پاسخگو نیست. یک روز بحث قلیان کشی. فکرش را بکنید. در این بحبوحه داغ فوتبالی ما در چه چیزی سیر می کنیم. انگار تازه از خواب برخواسته ایم. دوستان یادشان رفته بحث خلاف رفتن برخی بازیکنان و به سمت دود رفتن از هر نوعش فقط قصه امروز و دیروز نیست و کمتر از دو دهه است که برخی از بازیکنان ایرانی به این منجلاب گرفتارند اما چه می شود که به یکباره چنین مسئله ای هویدا می شود و چطور می شود که همه چیز فوتبال ایران می شود قلیان کشیدن بازیکنان زیر ۲۲ سال. آنهایی که به این مسئله دامن زدند و این مسئله مذموم را تقبیح کردند چرا تا کنون به این مسئله ناپسند نپرداخته بودند؟ مسئله دیگر اینکه آیا تا به حال کسی پیدا شده کار تحقیقی انجام دهد تا روشن شود آیا تیم های صاحب سبک فوتبال دنیا در تیم های پایه و جوانان خود اینگونه به پرورش استعدادهای خود می پردازند. آیا در اروپا اگر چنین مسئله ای رخ دهد با آنها همین برخوردی می شود که ما در ایران با بازیکنان خود در پیش گرفته ایم؟
آیا غیر از این است که استعدادپروری و ستاره پروری خود یک کلاس درس است و این همان چیزی است که ما در ایران از آن غافل هستیم.
گیرم که چنین اتفاقی رخ داده آیا این اخلاقی و شرعی است که در آستانه دربی به دلیل حضور دو بازیکن اصلی پرسپولیس در این ماجرا ماجرا به گرو کشی و کری خوانی های صددرصد غلط بکشد؟
آیا در صورت بروز چنین اتفاقی نباید به دنبال جمع کردن آن بود اما چه می شود که خود فوتبالی ها فوتبال را می زنند؟ این چه رسمی است که چندین سال است آن را یاد گرفته ایم؟ خود تیشه به دست گرفته ایم تا ریشه خود(فوتبال) را بزنیم اگر روزی روزگاری می گفتند گوشت هم را می خوریم اما استخوان هم را دور نمی اندازیم حالا به شرایطی رسیده ایم که هم گوشت هم را می خوریم هم استخوانرا. دیگر حجب و حیائی باقی نمانده است.
سکانس سوم: جنگ بین سایت استقلال و پرسپولیس در روزهای سکوت رسانه هاجالب است. همین مدیران و مربیان پرسپولیس و استقلال بودند که در دربی گذشته تا توانستند تاختند که این رسانه ها بودند که باعث بی خاصیتی دربی شدند و چه جالب که این بار اهالی رسانه در اقدامی خودجوش در آستانه هفتادو هشتمین دربی خود را خرج این بازی نکردند اما درست در چنین شرایطی دو سایت وابسته به ارگان پرسپولیس و استقلال چنان شمشیر را روی هم گرفته اند که هیچ رسانه ای نمی توانست چنین جدال کلامی را خلق کنند.
این روزها مسئله دو باشگاه سرخابی این است که چرا تعداد هوادارانشان کم شده است. این روزها دنبال راه حل هستند که تعداد تماشاگران خود را زیاد کنند. این روزها حتی حاضر به کم شدن قیمت بلیت هم رفته اند اما آیا دوستان عزیز ما در این دو باشگاه به خود سوزن زده اند؟
دو مطلب روز گذشته سایت باشگاه استقلال و پرسپولیس خود گواه موج متلاطم و برآشفته این دو مجموعه است. بر فرض هم که استقلالی ها ثابت کردند اشتباهات داوری به سود پرسپولیس بوده و یا پرسپولیسی ها ثابت کردند که قهرمانی های استقلال زیر سوال است. که چه؟ آیا این مسائل ثابت شدنی است؟ تا به حال کدام پرونده فوتبالی در ایران به معنی واقعی حق را به حقدار رسانده که تهمت های این دو باشگاه نسبت به هم ثابت شود؟
آیا به غیر از این است که دوستان پرسپولیسی و استقلالی خود آتش بیار معرکه شده اند و این بار خودشان دربی را به سمت سقوط و تنش کشانده اند.
چاپ شدن عکس حنیف عمران زاده و مهدی رحمتی روی جلد روزنامه ای که طرفدار باشگاه پرسپولیس است آیا حرکتی زشت تر از عمل انجام شده نیست؟ حضرت علی می گوید در مورد دیگران قضاوت نکنید چون شاید این فرد شب هنگام توبه کرده باشد.
اگر فردا روزی روی سکوها اتفاقات ناخوشایند رخ دهد مقصر اصلی متولیان این دو باشگاه هستند که راه را کج می روند. سالیان سال است که بازیکنان پرسپولیس و استقلال و طرفدارانشان کری می خوانند اما این بار کار از کری گذشته و تبدیل به جدل های سخیف و رخ نمایی های ناجوانمردانه کشیده است. وا اسفاها بر این فوتبالی که تر و خشک را با هم می سوزاند و در این میان فقط مردم بازنده های بزرگند.