دفاتر هماهنگی امورایثارگران در دولت های پس از جنگ از ضعف های ساختاری شدید رنج می برند و این معضل به دولت خاصی ربط پیدا نمی کند.
تدبیر24 : کلیدواژه ایثارگر در کشور ما طیف گسترده ای از مردم را دربر می گیرد.ایثارگران انقلاب اسلامی و تاریخ سازان قبل از پیروزی بهمن 57 و پس از آن و ایثارگران دفاع مقدس که رزمندگان،جانبازان،آزادگان،خانواده شاهد و ایثارگر از این تبارند.شهیدان دست نیافتنی ترین این انسان ها و ستاره های راهنمای این ملت برای همیشه تاریخ و حال و آینده اند.گرچه ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس درهم تنیده اند و در حوزه معرفت شناختی لازم و ملزوم یکدیگرند ولی هرکدام گفتمان راهبردی خود را دارند.درباره ایثارگران بویژه ایثارگران دفاع مقدس سه نگاه غالب برای تحلیل وجود دارد و رسانه ها هرکدام به فراخور تحت تاثیر آن ها هستند.نگاه اول،برگرفته از فرهنگ عمومی جامعه و نگاه ملت است که فرهنگ ایثار و ایثارگری را جزیی از ارکان شریعت و لازمه بقای ملک و میهن می داند و فراتر از برداشت ها و سلایق سیاسی آن را پاس می دارد و برای ایثارگران احترام خاصی قائل است.نگاه دوم این عزیزان را متعلق به گذشته می داند و برای آنان همصدا با افکار عمومی و همرنگ با جماعت فقط در مناسبت ها یادبود می گیرد و شعار می دهد اما در عرصه های مختلف جامعه،نقش امروزین برای آن قائل نیست.صاحبان این نگاه در بدنه اداری کشور،کم نیستند.در نگاه سوم؛ایثارگران که زمانی عقیده راسخ و اراده پولادین شان نجات بخش دین و مملکت بوده و تفکرشان ظرفیت یک پارادایم فراگیر و ماندگار را دارد باید در همه سطوح بکار گرفته شوند تا فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نهادینه شود و به نسل های آینده انتقال یابد ولی متاسفانه این نگاه مهجور است و با وجود اقبال و باور عمومی مردم،پشتوانه های اجرایی لازم را ندارد و در بدنه اداری کشور بسیار ضعیف است.دولت های پس از جنگ باوجود این که برخاسته از انقلاب اسلامی بوده اند اما هیچ کدام نتوانسته اند حق مطلب را در این باره ادا کنند.ایثارگران شاهدان و اسناد زنده حقانیت این ملت اند.همه ما برای اسناد مالی و حقوقی خود ارزش فراوانی قائل هستیم و آنها را خوب حفظ می کنیم.چون هرچه را که در زندگی بدست می آوریم باید با سند و مدرک به دیگران ثابت کنیم.اثبات بیش از آنچه که در سند آمده ممکن نیست.مردم ایران در سی و اندی سال گذشته نشان داده اند برای جهاد فرزندان خود در عرصه های دفاع مقدس ارزش زایدالوصفی قائل هستند.از اعماق وجود سعی و مجاهده ایثارگران این مرز و بوم را مقدس شمرده و آن را برگ زرینی از تاریخ کشور می دانند و با تمام سختی های پیش آمده بر این عقیده ثابت و راسخ مانده اند و ایثارگران را همانند اسناد افتخارات ملی در گنجینه قلب و ذهن خود حفظ و تکریم کرده اند.درحالی که در مواجهه با مسائل قانونی و اداری و دولتی مرتبط با ایثارگران مسئله تا حدود زیادی فرق می کند و این عزیزان جایگاه مناسب با شان و منزلت خود را نیافته اند.
دفاع مقدس بزرگ ترین و نزدیک ترین نبرد تاریخی ایران است و چون در دوره معاصر واقع شده امکان بررسی حوادث جنگ و پیامدهای آن و به عبارت دیگر؛آثار قدیم و جدید آن از طریق مشاهدات مستقیم،بررسی و مطالعه تحلیل ها و نوشته ها،نقل قول از شاهدان و مصاحبه با تاریخ سازان این حماسه ماندگار بطور کامل وجود دارد.نویسنده،رزمنده و جانباز فعال در حوزه رسانه است و تا دلتان بخواهد با موضوعات مبتلا به ایثارگران آشناست.
در سال های پس از جنگ مشکلات استفاده از فرصت های آموزشی برای جبران کاستی های تحصیلی گذشته،یافتن شغل و کار مناسب،مسائل اداری پس از استخدام و حین کار،دشواری های ارتقای شغلی و انتصابات ایثارگران در شرایط برابر و حتی فوق برابر و برخوردار از امتیازات بالا،ضعف های ساختاری دفاتر هماهنگی امور ایثارگران در دستگاه های اجرایی و ادارات تابعه،شعارزدگی و اکتفا به برپایی مراسم در ایام خاص سال آن هم بیشتر برای پاسداشت مناسبت های تقویمی کشور درحد رفع تکلیف،مسائل درمانی،مشاوره های کاربردی،برنامه های رفاهی،امور خانواده های ایثارگران شاید از سرفصل های شاخص این موضوعات باشند.سوال این است آیا ما تنها کشوری بوده ایم که به رزمندگان خود پس از جنگ باید خدمات ارایه می دادیم؟در مقایسه با سایرین که حتی برخی از آن ها دشمنان ارزشی ما نیز هستند و البته برای جنگ های خود تقدس هم قائل نیستند و حتی در اکثر مواقع با اهداف استعماری و استکباری به جنگ پرداخته اند ما چه کرده ایم و آنها چه کرده اند؟جزئیات این مقایسه را ذکر نکنم بهتر است چون از جهاتی تاسف بار بنظر می رسد!چه کسانی مسبب این بزرگ نمایی ها و شعارزدگی ها در جامعه ما هستند؟چرا تا آنجا پیش رفته ایم که رزمندگان دفاع مقدس از کاستی های قوانین گذشته و اجرای ضعیف تر آن کمتر سخن گفته اند و پیگیری و مطالبه موثر نیز نکرده اند؟راستی چرا بسیاری از رزمندگان شب های عملیات و دفاع های جانانه پس از آن منظورم آن عزیزانی نیستند که مجروح شده اند بلکه کسانی هستند که مجروح نشدند اما با نگاه درست به آن شرایط صعب و دشوار و اثرات مادام العمر ناشی از آن باید درصدی از جانبازی را دریافت می کردند اما نکردند!همه یقین دارند که رزمندگان اسلام در جنگ فقط به فکر ادای تکلیف بودند و تا پایان آن و حتی پس از آن به این بحث ها که دیگران چه کردند و ما چه کردیم نپرداختند.اما من قویاً معتقدم آسیب شناسی و بررسی ابعاد این موضوع برای بهره گیری های آینده لازم است.واقعه ای درحد و اندازه های دفاع مقدس با همان کمیت و کیفیت،تکرارشدنی نیست لیکن استفاده از برکات و درس های آن و کاستن از عوارض آن به مثابه یک جنگ به شرط تبیین و اجرای درست باعث افزایش قدرت ملی و انسجام جامعه و تقویت روحیه ملی در شرایط صلح و به مراتب بیش از آن در صورت وقوع بحران های نظامی در آینده خواهد شد.
شاید در نادیده انگاری بخش عظیمی از نیروهای رزمنده در طرح های امتیازی و اداری و دولتی اشکال متوجه کسانی است که درک مناسب و راهبردی از این حوزه و یا تجربه مستقیم از مخاطرات خط مقدم جبهه و عملیات های شهادت طلبانه دفاع مقدس نداشته اند و پس از جنگ به نحوی از انحاء متولی امور ایثارگران نیز بوده اند.شاید هم اشکال در نبود سازمان های مردم نهاد قوی بوده است که باید حقوق پس از جنگ را یادآور می شدند و قوانین موردنیاز و اعتبارات لازم را پیگیری و مطالبه می کردند.قانون جامع ایثارگران که حتی اجرای آن نیز در حال حاضر کامل نیست خیل گسترده ای از ایثارگران از جمله رزمندگان و جانبازان زیر 25%درصد را از بسیاری از موارد پیش بینی شده در قانون محروم ساخته است.معیار وجوب درصد جانبازی 25% و بالاتر از آن،نادیده گرفتن رزمندگان و جانبازان زیر 25 % درصد از بسیاری از طرح های امتیازی و اولویت های اداری،جایگاه ضعیف دفاتر امور ایثارگران در وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و عدم توجه جدی به ارتقاهای شغلی و انتصابات ایثارگران حتی در شرایط برابر و برخوردار از امتیازات بالا و نبود مسیر شغلی تعریف شده برای ایثارگران از بزرگ ترین اشکالات اداری کشور در حوزه ایثارگران بوده است.
امام راحل (ره) با دورنمایی ژرف فرموده بودند:"نگذارید پیش کسوتان عرصه های شهادت و خون در پیچ و خم های زندگی روزمره به فراموشی سپرده شوند."روح حاکم بر قوانین مرتبط با ایثارگران طی سنوات گذشته علی القاعده باید شان و منزلت این عزیزان را حفظ می کرد.ولی چون در اجرا،سازوکارهای قوی برای پیاده سازی آن در ادارات وجود نداشته و یا بر آن نظارت موثر صورت نمی گرفته باعث شده امور ایثارگران با شرایط ایده آل فاصله زیادی بیابد.دفاتر هماهنگی امورایثارگران در دولت های پس از جنگ از ضعف های ساختاری شدید رنج می برند و این معضل به دولت خاصی ربط پیدا نمی کند.در جاهایی نیز که قوت لازم دیده می شود بیشتر ناشی از ویژگی های فردی افراد مرتبط با این حوزه بوده است.
من معتقدم خادمان این دفاتر از بهترین های روزگارند اما لشگر بدون فرمانده یا فاقد برنامه عمل و یا فقیر از نظر زاد و توشه و یا بدون پشتوانه و زیرساخت های مناسب راه به جایی نمی برد و کار خارق العاده ای نمی تواند انجام دهد.شاید بهتر بود برای هماهنگی امور ایثارگران در دستگاه های دولتی و وزارتخانه ها با الگوبرداری از حوزه های بسیج مستقر در دستگاه های اجرایی حوزه ای قوی شکل می گرفت و ماموریت می یافت که از عقبه مناسب برخوردار باشد و در مقام ضابط اجرایی و ناظر بر اجرای قوانین می توانست حق را به حق دار برساند.
سلسله مباحثی مانند ایثارگران از منظر قانونگذاری در نظام جمهوری اسلامی ایران،ایثارگران و سازمان های مردم نهاد مرتبط با حقوق پس از جنگ،ایثارگران و حقوق پس از جنگ در مقایسه با سایر کشورها،ایثارگران و ضعف های ساختاری دولت ها در اجرا و بازنگری به موقع قوانین اداری،حقوق والای ایثارگران در اندیشه های امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری،ایثارگران و نبود بانک اطلاعاتی به روز و جامع،ایثارگران و مقایسه تطبیقی اهمیت جنبه های فرهنگی و آثار نرم جنگ در ایران و جهان و مباحث دیگر از دغدغه های نویسنده است که سایر پژوهشگران را به همفکری می طلبد.طرح این موضوع در اینجا شاید بسیار راهگشا باشد که غرب از جنبه های نرم افزاری وفرهنگی جنگ به صورت گسترده استفاده می کند و آموزه های خود را با قهرمانان ساختگی به سایر ملت ها اشاعه می دهد ولی ما آنگونه که باید و شاید از ظرفیت های نرم و محتوایی دفاع مقدس در سینما،شعر،ادبیات،موسیقی،رسانه،دانشگاه،مدرسه،فرهنگ عمومی،کارخانه و مقوله هایی مانند کیفیت،بهره وری،سازمان،مدیریت و.....سایر وجوه نرم آن به خوبی استفاده نکرده ایم.این در حالی است که ایثارگران ما قهرمانان واقعی بوده اند و ساختگی نیستند.شاید خودتان بارها شاهد بوده اید که در ادارات نه فقط شان و منزلت شان نادیده گرفته شده بلکه در موارد بیشماری با وجود برخورداری از شرایط فکری و تحصیلاتی و نخبگی و امتیازات اداری بالا مورد غفلت و بی توجهی فراوان نیز قرار گرفته اند و مصداق آن جمله حکیمانه امام راحل(ره )را یافته اند که در زندگی روزمره به فراموشی سپرده شده اند.ایکاش برای اصلاح و ارتقای نظام اداری از سرمایه های جبهه و جنگ بهره لازم برده می شد و فقط از آنان کلیشه ای در ادارات یاد نمی کردند.گرچه دیرهنگام است اما بیایید کاری کنیم به نسل دفاع مقدس در فرصت های پیش رو بهای لازم داده شود و کمک کنیم دولت جدید از برکات وجودی شان بهره مند گردد.آقای رئیس جمهور؛اگر مشاور تان در امور ایثارگران بودم با توسعه امکانات بالقوه و بالفعل و اجرای قوانین و به روزآوری آنها و تقویت فرهنگ عمومی و ایجاد الزامات و بسترهای اداری جدید در چارچوب یک طرح ریزی راهبردی و اجرای دقیق آن و احصاء و نظارت مستمر بر تمامی فرایندها و برنامه های کلان در حوزه ایثارگران کشور،کاری می کردم تا گفتمان دفاع مقدس در جامعه ما که تشنه آن بوده و هست و اگر غفلت نکنیم در آینده و آینده ها نیز خواهد بود نهادینه شود و به تبع آن،ایثارگران این سرمایه های دین و ملت بتوانند جایگاه حقیقی خویش را بیابند.