تدبیر24 : دو متجاوز به عنف ، صبح روز پنجشنبه، 24 بهمن ماه،در شیراز به دار مجازات آویخته شدند اما اجرای آن در ملاعام باعث شد که بار دیگر کودکان و نوجوانان حضور پررنگی در تماشای صحنه جان باختن دو مرد در ساعات اولیه صبح داشته باشند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تدبیر24 ، همواره برای اجرای برخی احکام قضایی دستوری از سوی قاضی صادر می شود که بر اساس آن با اهدافی که متولیان امر آن را ارتقا امنیت روانی جامعه، عبرت گرفتن خاطیان ، کاهش آمار جرائم مشابه و ... می دانند، حکم در ملا عام اجرا می شود واعدام نیز از جمله این احکام است که هرچند وقت یکبار در حضور شمار زیادی از تماشاگران اجرا شده و افراد زیادی که گاه شمارشان از ده هزار نیز عبور می کند حتی ساعت ها نیز در صف می ایستند تا شاهد جانباختن مجرم یا مجرمان از فاصله چند متری باشند و برخی نیز با تلفن های همراه خود این صحنه را برای دیگرانی که امکان حضور نداشتند ثبت می کنند.
بر اساس قانون ، تعیین مکان و محل مجازات بر عهده قاضی است و اخیرا هم احکام بگونه ای اجرا می شود کهقاضی ترجیح می دهد مجازات ملاعام را در محل وقوع جرم، یا نزدیکی آن محل وقوع جرم و در معابر و میادین شهرها انجام دهد که علاوه بر اعدام ، گرداندن اوباش ، مزاحمان نوامیس و ... نیز شامل چنین احکامی شده است.
آنچه که در این نوشتار بناست به آن پرداخته شود ، نه قانون و احکام شرعی و الهی، که مخاطبان اجرای این قانون هستند. چراکه در سال های اخیر همواره در احکامی که اجرای آن در ملاعام بوده است ، شمار زیادی از شهروندان با شوق فراوان خود را به محل رسانده و با علاقه ای وافر برخوردهای خشن ماموران با اوباشگران ، صحنه جانباختن بالای چوبه دار و ... را به نظاره نشسته اند، اما چرا عده ای اینچنین علاقه مند تماشای خشونت عریان در جامعه اند و تاثیرات منفی آن بر جامعه چیست؟
از منظر علوم انسانی و جامعه شناسی نتایج اکثر تحقیقات به عمل آمده از اثرات برگزاری این مراسمها،بیانگر آثار منفی و عواقب وحشتناک آن در جامعه است و همانطور که دیدن فیلمهای با محتوایپرخاشگری، گرایش افراد به پرخاشگر بودن را افزایش میدهد، تماشای چنین صحنه هایی نیزمنجر به افزایش رفتارهای پرخاشجویانه و گرایش به پرخاشگری در میان شهروندان میشود و با توجه به اینکه برخی مخاطبان این مراسم را نیز کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند، تاثیرگذاری آن روی این قشر به مراتب بیشتر خواهد بود.
از سوی دیگر علاوه بر ارتقا ضریب پرخاشگری و خشنوت در جامعه؛ این کار سبب تقویت روحیه قساوت، انتقام، نفرت و حتی گرایش به ارتکاب جرم است و برگزاری چنین مراسمی سبب بازتولید این جرائم در جامعه و نسل های بعدی می شود و حتی اگر به شکل مقطعی شاهد کاهش وقوع آن باشیم ، وقوع دوباره آن در جامعه بیانگر این موضوع است کهمسئولان در این زمینه، کار کارشناسی نکرده اند.
به عنوان مثال ماجرای اعدام دو زورگیر نوجوان خیابان خردمند خود دلیل برای اثبات این ادعاست که تنها تا چند ماه پس از اجرای این حکم آمار زورگیری در سطح تهران کاهش یافت و پس از آن دوباره برخی به زورگیری روی آور شده و به استناد اخبار حتی چندی بعد همدست این افراد به علت زورگیری های بعدی از سوی پلیس دستگیر شد. حال اگر ادعای مبنی بر اثربخش بودن حکم اعدام در ملاعام را بپذیریم قطعا باید دیگر خبری از وقوع زورگیری در پایتخت یا حداقل محدوده خیابان خردمند و مرکز شهر شنیده نمی شد.
بنابر این از منظرعلم جامعشناسی چنین کاری تایید نمی شود، چون از دیدگاه جامعه شناختی این کار اساسا افزایش و گرایش به پرخاشگری را در جامعه مهیا میکند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی نتدبیر24 برخورد برخی از حاضران
در مراسم اعدام در ملا عام نیز موضوع دیگریست که خود سبب اثبات این ادعاست ، گاه
این افراد ساعتها وقت صرف میکنند و حتی تا
زماناجرایحکمبااطرافیانبه
موضوع دیگر این است که میدان، پارک ، خیابان و ... می تواند محل اجرای مجازات نباشد، چرا که هر قشری از کودک و نوجوان گرفته تا پیر و سالخورده از آن عبور می کنند و معلوم نیست مسئولان قضایی که اجازه حضور اطفال در جلسات دادرسی کیفری را ممنوع کرده اند با استناد به چه حکمی از تماشای چنین صحنه هایی از سوی کودکان جلوگیری نمی کنند؟
بنابراین بهتر نیست بجای محل مجازات ملاعام بودن، سرعت اجرای مجازاتها توام با دقت را مد نظر قرارداد؟ چراکه با وضعیت فعلی رسانه ها، کیفیت اجرای مجازاتها به سرعت می تواند منتقل شود. حسن دیگر هم که عدم اجرای مجازاتها در ملاء عام دارد این است که خروجی فیلم و عکس این مجازاتها به دست بیگانگان موجب سوء استفاده و پرکردن فیلم های شبکه یوتیوب و خوراک تحقیر و ناسزای بیگانگان نمی شود.
اوقات فراغت نیست
دکتر غلامرضا عالی زاد، جامعه شناس و محقق اجتماعی دراین باره می گوید: یکی از مهمترین مسائلی که در این زمینه وجود دارد بحث نبود اوقات فراغت متناسب با سلیقه و خواستههای لایههای مختلف جامعه است؛ متاسفانه ما نتوانستهایم چنین شرایطی را فراهم کنیم.
وی با بیان این که اگر شیوه گذران اوقات فراغت را به شکل طبیعی به جامعه تزریق نکنیم جامعه به سمت اتفاقات جایگزین میرود، میافزاید: موارد مربوط به تماشای اعدام، مشاهده صحنه حادثه و ... همگی از این خلاء ناشی میشوند.
این محقق امور اجتماعی در ادامه با بیان اینکه شیوههای درست و خوبی برای گذران اوقات فراغت در جامعه وجود ندارد، میگوید: متاسفانه در شرایط فعلی بسیاری از حوادث و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد بازتولید شده و به تبع آن خشونت نیز در جامعه بازتولید میشود که بر روی قشرهای اجتماع تاثیر منفی میگذارد.
عالی زاد،در ادامه خواستار فراهم کردن زمینههای گذران اوقات فراغت با هزینههای کم در جامعه میشود و میگوید: معتقدم بیشتر از این که این پدیدهها ناشی از کنجکاوی شهروندان باشد از نبود تفریح و اوقات فراغت برای آنان سرچشمه گرفته است که باید در این زمینه تدبیری اندیشیده شود.
این محقق امور اجتماعی با اشاره به حضور خانوادگی برای مشاهده صحنه اعدام یا تجمع شمار زیادی از شهروندان برای مشاهده سقوط یک فرد از ارتفاع و حتی صحنه تصادف میگوید که این امر نشانگر این است که زمینههای بروز هیجانات در جوانان و خانوادهها از کانالهای صحیح و هنجارهای طبیعی و مجاز فراهم نشده است.
وی با بیان این که زنگ خطر خشونت در جامعه نواخته شده تصریح میکند: تا زمانی که مسئولان چارهای برای گذران سالم اوقات فراغت در میان شهروندان پیدا نکنند قطعا شاهد چنین صحنههای دردناک و خشونتباری که حتی شماری از شهروندان برای تماشای دوباره و نشان دادن آنها به افرادی که در صحنه حاضر نبودهاند اقدام به فیلمبرداری میکنند هستیم.
این جامعهشناس همچنین تاکید میکند: باید هزینههای تفریح کاهش یابد و افراد بتوانند با هزینههای اندک و حتی به شکل رایگان از خدمات تفریحی ، ورزشی و غیره استفاده کنند؛ چرا که در غیر این صورت قطعا به تماشای صحنه اعدام، خودکشی، قتل و ... که بلیط و هزینهای برای آن پرداخت نکردهاند، خواهند نشست.
وی با تاکید بر این که شاهد نوعی فقر در اوقات فراغت شهروندان هستیم، خاطرنشان میکند: اگر پاسخ مناسبی به این نیاز طبیعی افراد داده نشود قطعا نیاز به گذراندن اوقات فراغت به شکلی بیمارگونه خود را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه هرچه خشونت بالاتر رود بیحسی و بیتفاوتی جامعهای افزایش پیدا میکند، میگوید: گاهی نیز مقررات و قوانین موجود در کشور و همچنین روشهای مدیریت شهری و نهادهای کنترلی سبب ایجاد بیحسی اجتماعی در افراد میشود.به عنوان مثال دیگر فردی با قوانین موجود جرات نمیکند فردی را که در خیابان تصادف کرده به بیمارستان برساند چرا که در این صورت خودش باید ساعتها معطل شده تا ثابت کند که بیگناه است.
همچنین با توجه به تعریفی که از ملاعام وجود دارد برخی معتقدند فضای رسانه ها نیز ملاعام محسوب شده و با استناد به همین تعریف دیگر نیازی نیست که یک حکم در حضور هزاران تماشاگر به شکل زنده اجرا شود و جکم ملاعام یعنی اینکه رسانه ها با هدف عبرت گیری دیگران خبر اجرای آن حکم را منعکس کنند.
بنابراین پیشنهاد می شودکه در انجام چنین تصمیمگیریهایی که دارای بعد روانشناسی و جامعهشناسی است از متخصصان علوم اجتماعی و انسانی نیز مشورت گرفته شود تا اجرای این احکام با همفکری و همراهی متخصصان این حوزه همراه باشد.