نکته حائز اهمیت آن است که این مقایسه تا زمانی که در حد مقایسه و در راستای میزان محبوبیت وی باشد اشکالی ندارد، اما اشکال اساسی زمانی نمایان میشود که هویت افراد توانمندی مثل جواد ظریف، با افراد و شخصیتهای دیگر به ویژه شخصیتهای تاریخی در هم آمیزد. بدیهی و پرواضح است که بستر حرکت مصدق، با شرایط زمانی و مکانی حال حاضر ایران قرابتهای حداقلی دارد که در این فرصت به آن نمیپردازیم.
محمدجوادظریف را باید با خودش، شرایط فعلی ایران و دیگر همکارانش در دولتهای گذشته مقایسه کرد. رعایت این مساله در تعریف شخصیت ظریف، به وی کمک میکند بتواند به نسبت شرایط، عملکرد بهتری داشته باشد. مقایسه ظریف با افرادی مثل مصدق و… نه تنها به وی کمک نمیکند، بلکه میتواند زمینه افزایش سطح انتظارات نامتعارف از وی را نیز به همراه داشته باشد و در نهایت این امر به سقوط وی منجر شود.
عدم توسعه فرهنگ سیاست ورزی میان ایرانیان، خطر سقوط از عرش به فرش را برای سیاستمداران، به ویژه سیاستمداران محبوب، همیشه تازه نگه میدارد و این امر در نهایت به از دست دادن سرمایههای ملی منجر میشود. ظریف بعنوان یکی از کارامدترین وزرای دولت یازدهم، نیازمند تعریف هویت مستقلی از سوی مردم است که براساس آن، بتواند مطالبات طرح شده از سوی جامعه را تحقق بخشد.
برخورد با سرمایههایی مثل محمدجواد ظریف باید به گونهای باشد، که این افراد نگران اشتباهات سهوی خود نباشند. جواد ظریف هم جایزالخطاست و این مساله زمانی میتواند زمینه ساز جلوگیری از اشتباهات دیگر باشد که ظریف مانند یک بت در نگاه مردم شکل نگیرد تا با یک اشتباه سهوی، این بت شکسته شود. بزرگان و نخبگان جامعه بیش ازانکه نیازمند مقایسه با دیگر شخصیتهای همسان خود باشند، نیازمند به رسمیت شناخته شدن با هویت شخصی خودشان هستند تا با تکیه بر همان شخصیت مسیر دستیابی به موفقیتهای ملی را فراهم کنند.
منبع:سلام نو