تدبیر24: در طول سالهای حضور خود در دانشگاه و محیطهای علمی و پژوهشی یا عرصههای مدیریت اجرایی و سازمانی، عذرخواهیهای زیادی شنیدهام، اما عذرخواهی دکتر روحانی رییسجمهور کشورمان در مصاحبه اخیر تلویزیونی خود، خیلی به دلم نشست. به نظرم در پس این عذرخواهی مفاهیم مهمی نهفته است.
از عذرخواهی سیستماتیک تا بدهکار بودن به ملت و مردم فاصله زیاد است. چه بسیار کسانی که بعد از کسب رأی، دیگر برای این واژه و معانی پشت آن هیچ ارزش و اعتباری قائل نیستند و به کلی فراموش میکنند که نماینده چه کسانی هستند، اما عدهای هم هستند که وامداری و متعهد بودن به مردم را فراموش نمیکنند.
شجاعت گاهی آن قدر بیباکانه و لجام گسیخته تعریف میشود که جنبههای اعتدالی آن از یاد میرود. شاید از خود بپرسید که شجاعت اعتدالی یعنی چه؟ به نظر میرسد تعریف شجاعت اعتدالی هم مثل سایر تعاریف مطرح شده در گفتمان اعتدال مدتها باید در بحث و جدلهای سیاسی و غیرسیاسی مطرح شود تا چارچوب و تعریف مشخصی پیدا کند. ولی آنچه تاکنون در مصاحبههای تلویزیونی رییسجمهور با مردم دیدیم جلوهای از اعتدال در شجاعت بود، شجاعتی که عذرخواهی رسمی از مردم را به دنبال داشت.
اگر در سایت ویکیپدیا، واژه عذرخواهی را جستجو کنید با این تعریف روبرو میشوید: «عذرخواهی بیانیهای است که فرم و شکل یک عذرخواهی را دارد ولی پشیمانی و ندامت مورد انتظار را بیان نمیکند. این نوع از عذرخواهی هم در سیاست و هم در روابط عمومی کاربرد بسیاری دارد. این نوع بیانیه عموماً شامل این است که فرد سخنگو متاثر و متاسف است نه برای یک رفتار، سوءعمل یا خطا بلکه بیشتر متاسف است چون فرد آزرده شده تقاضای عذرخواهی دارد و ابراز شکایت میکند.»
عذرخواهی وقتی با عنصر شهامت، شجاعت، بصیرت و اقتدار همراه میشود، عزت میآورد نه تحقیر و اگر از روی آگاهی باشد، آدمی را از درون بزرگ میکند. عذرخواهی ریاست جمهوری از جنس عذرخواهیهای سیاستمدارانه نبود، بلکه نشانگر صداقت و صمیمیت وی با مردم بود. وقتی برای یک ملت، یک اراده و یک عظمت، خود را می شکنی، در واقع بزرگ میشوی.
مرحوم آقا شیخ جواد مؤذنی رییس کتابخانه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی داستانی را از قول آقا شیخ هادی مجتهد تبریزی(رحمه الله علیه) برای من نقل کردند با این مضمون که روزی حضرت علی(ع) در بازار کوفه در حال حرکت بود و ناخواسته با مردی برخورد کرد. این شخص که امیرالمومنین را نمیشناخت و از ظاهر و هیأت ایشان نیز متوجه نشده بود که با خلیفه مسلمین طرف است، با لفظی زشت، ایشان را خطاب قرار داد. مالک اشتر و دیگر همراهان عصبانی شده و دست به شمشیر بردند، اما امیرالمومنین جلوی آنها را گرفت. ایشان آن مرد را صدا زد و گفت من علی هستم، خلیفه مسلمانان و از شما عذر میخواهم. آن مرد خجل شد و از علی(ع) عذرخواهی کرد، حضرت نیز پذیرفت. این یک نمایش یا صحنه کوتاه آموزشی است که باعث میشود فرهنگ عذرخواهی در جامعه شکل بگیرد و بستر آن را برای پذیرش این تفکر آماده میکند.
در مباحث تربیتی و روانشناسانه نیز به پدر و مادر توصیه میکنند، در رفتارهای خود همواره مساله عذرخواهی را مد نظر داشته باشند تا بچهها یاد بگیرند که چگونه و برای چه باید عذرخواهی کنند و این رفتار چه ثمراتی برای ارتباطات بعدی آنها دارد.
نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت، وقتشناسی رییس جمهور بود. گاهی عذرخواهی آن قدر دیر میشود که باید نسلها بیایند و بروند، بعد از آنها عذرخواهی کرد یا حتی باید از تاریخ عذرخواهی کرد. به عنوان مثال در فرانسه پس از گذشت سالها از آنچه بر سر ژاندارک رفته بود، دادگاهی که او را محاکمه کرده بود و حکمی که صادر شده بود، عذرخواهی کردند و همچنین در مورد گالیله یا نمونه های دیگر از این قبیل. نه گالیله به جامعه برگشت، نه ژاندارک، ولی آنچه مهم بود، نفس کار و ارزش و اهمیت این مساله بود که اگر در تشخیص یا عمل اشتباه کردیم، بیان کنیم و این اعتماد نخبگان، مردم و توده جامعه را به ما بیشتر میکند. خوشبختانه ریاست جمهوری سیاست و منش درستی را در پیش گرفته، اینکه تا دیر نشده باید عذرخواهی کنیم. حافظه تاریخی ملت ایران، قطعا این روزها را از یاد نخواهد برد.
حکومتهای استبدادی، سلطنتمدارانه و دیکتاتوری هیچ گاه خود را نسبت به مردم بدهکار نمیدیدند. بازتاب این رفتارِ حاکمان مستبد، هنوز هم در فرهنگ عامه ما جاری است، لذا وقتی رییس جمهور یک مملکت بابت مشکلی که سهواً و نه عمداً پیش آمده از مردم عذرخواهی میکند، برایشان معنا و مفهومی ندارد. این برمیگردد به پیشینه تاریخی ما که هنوز از نظر فرهنگی دچار پیامدهای استبداد هستیم. هنوز عذرخواهی در فرهنگ عمومی ما به یک حسن و اخلاق نیک تبدیل نشده و معمولا بار منفی آن بیشتر از بار مثبت آن است که مهمترین دلیل آن حکومتهای استبدادی بوده است. هر چند 35 سال است که انقلاب اسلامی بساط این گونه خودکامگیها را برچیده، ولی چند نسل باید بگذرد تا خوی یک ملت تغییر کند. مردم در زمان حکومتهای استبدادی هیچ گاه ندیدهاند حاکمان اشتباههای خود را بپذیرند. یا امر و دستور شنیدهاند و یا توجیه و دلیلتراشی بی مورد، لذا باور عذرخواهی صادقانه برایشان سخت است.
میگویند خیلی از رفتارها در طول تاریخ، وقتی در چند نسل میماند و تکرار میشود، جزو خصوصیات ژنتیکی یک ملت شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. بنابراین سالیان سال طول میکشد تا آن خصلت و خوی ژنتیک از میان برود و بحمدالله این ویژگیها روز به روز بیشتر در جامعه در حال رخت بر کندن است.
عذرخواهی میتواند به دو دلیل باشد؛ یکی عذرخواهی در شناخت نادرست یعنی اشتباه در اجتهاد یا تشخیص و عذرخواهی در عمل و روش. البته اینکه عذرخواهی رییسجمهور از کدام نوع بوده موضوع بحث من نیست، ولی این میتواند پیشدرآمدی باشد تا مسئولان حتی در مقام تشخیص و اجتهاد هم قدرت عذرخواهی داشته باشند. چراکه همیشه اشتباه در عمل و روش نیست و در بسیاری موارد اشتباه در تشخیص است که پیامدهای آن نه تنها کمتر نبوده، بلکه گاهی بیشتر از اشتباه در روش یا عمل است. از علما و اندیشمندان گرفته تا نظریهپردازان و حتی احزاب و گروههای مختلف اجتماعی، بایستی این شجاعت را در خود بپرورانند که در مقام تشخیص نیز عذرخواهی کنند.
اما اینکه چرا عذرخواهی رییسجمهور چندان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت را میتوان در دلایل زیر جستجو کرد:
1. بعضی از جریانها و طیفهای سیاسی غیرهمسو با رییس جمهور نمیخواستند که با یک عذرخواهی، کیش و مات صحنه این شطرنج باشند، چون میخواستند تا مدتها از این سوژه استفاده ببرند.
2. این ادبیات، هنوز برای مردم و رسانههای ما جا نیفتاده، در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان این مساله عادی و مرسوم است.
3. خیلی از مسئولان ما چنین شجاعتی ندارند، لذا اصولاً دمیدن در چنین شیپوری را صلاح نمیدانند و معتقدند نیازی نیست که بیخبران را نیز بیدار کنیم و بر دامنه آگاهان بیافزاییم.
معتقدم این اتفاق پتانسیل رسانهای بسیاری دارد و خبرگزاریها در قالب نظرسنجی و طرح سوال میتوانند بررسی کنند که عذرخواهی رییسجمهور چه قدر توانست بر مردم تاثیرگذار باشد و واکنش مردم نسبت به این عذرخواهی چه بوده است؟
منبع:اعتدال