ولی تیموشنکو شکسته شده بود، نه؟ من قبلا فکر میکردم به چشم خواهری بازیگر هالیوود است، بعدا فهمیدم سیاستمدار است.
تدبیر24: رضا ساکی در ستون طنز خبرگزاری ایسنا نوشت: امروز همسایهمان با یک بغل روزنامه ایستاده بود دم در آسانسور. از همان دور که من را دید گفت: هر کدام یک چیز میگویند. و دسته روزنامه را بلند کرد تا ببینم. گفتم: درباره چی؟ گفت: درباره همه چیز، یعنی به سختی میتوان یک حرف مشترک از توی این روزنامهها بیرون کشید. آدم میماند کدامشان راست میگویند. مثلا همین داستان اوکراین. معلوم نیست خوب است، بد است، مورد تأیید است، نیست، کودتاست، انقلاب است، چیست؟! یعنی الآن اگر کسی بخواهد گزینش برود در برابر سؤال نظرت درباره تحولات اوکراین چیست چه باید بگوید؟ و بعد زل زد به من و گفت: ها؟ گفتم: والا چه عرض کنم، گفت: از یک طرف آمریکا و اتحادیه اروپا پشت مردم و انقلاب نارنجی هستند و از یک طرف روسیه پشت مردم و یانوکوویچ بود و هست. گفتم: دقیقا و اینطوری است که آدم نمیداند آنها که رفتند مخالفان مردم بودند یا اینها که آمدهاند. یعنی معلوم نیست قبلا در اوکراین دیکتاتوری روسی حاکم بود یا انقلاب مردمی و حالا دموکراسی غربی حاکم است یا انقلاب مردمی و آیا دخالت روسها دموقراضه نیست و فقط دخالت امریکا دموقراضه است؟ البته دخالت هر کشوری در کشور دیگر غلط است و روسیه و آمریکا هر دو درباره اوکراین اشتباه میکنند.
سوار آنسانسور که شدیم همسایه ادامه داد: یا همین فروش قطعات بوئینگ و آزاد شدن خرید هواپیما و قطعات آن. برخی گفتهاند حالا که میتوانیم هم از روسیه بخریم و هم از آمریکا، چرا از روسیه نخریم؟ اصلا یک جا طوری تیتر زد بود که انگار بوئینگ کار بدی میکند که میخواهد قطعه نو به ایران بفروشد. گفتم: چه عرض کنم؟! گفت: وقتی میگویید چه عرض کنم، یعنی بحث تمام است. گفتم: اختیار دارید. گفت: ولی تیموشنکو شکسته شده بود، نه؟ من قبلا فکر میکردم به چشم خواهری بازیگر هالیوود است، بعدا فهمیدم سیاستمدار است. با خنده گفتم: چه عرض کنم. گفت: شوخی کردم، و روزنامهها را زیر بغلش جابهجا کرد و رفت.
باقی بقایتان!