تدبیر24: قطعا جریان اصلاحات نیز مانند هر جریان سیاسی دیگری، در گذشته مرتکب اشتباهات تاکتیکی مهمی شده که این اشتباهات در مواقعی سبب مشکلاتی هم برای آن شده است. البته این جریان سیاسی دستاوردهای فراوانی نیز داشته که نمیتوان آنها را کتمان کرد. بسیاری از فعالین جوان اصلاحطلب و بطور کلی نسل دوم جریان اصلاحات معتقد است که برای آینده این جریان لازم است تا نقدهای جدی به عملکرد گذشته آن صورت گیرد. سلام نو در این راستا گزارشها و تحلیلهایی را منتشر کرده و در ادامه نیز با محمدعلی ابطحی، معاون اول دولت اصلاحات مصاحبهای کوتاه ترتیب داده که شرح آن را در ادامه میخوانید:
محمد علی ابطحی ضمن تایید این مساله گفت: طبیعتا حیات جریان اصلاحات نیز مانند هر جریان سیاسی دیگر در نقد شدن است. اگر جریانات سیاسی مورد نقد و بازنگری سیاسی قرار نگیرند و خود را نقد نکنند، مورد آسیب قرار خواهند گرفت. جریان اصلاحات هم یک جریان سیاسی است و باید مورد نقد و نو شدن قرار بگیرد.
وی در ادامه به «پایگاه خبری تحلیلی سلام نو» گفت: چهارچوب کلی اصلاحات روشن است. اصلاح طلبی مرزهایی برای خود دارد و یکی از این مرزها تلاش در درون حاکمیت است. اصلاح طلبی به اصلاح حاکمیت و نقد آن فکر میکند. خصوصیت دیگر جریان اصلاحات آن است که از درگیریهای خشن پرهیز میکند و به یک مسالمت در رفتار خود اعتقاد دارد که این ویژگیها و چهارچوبها همواره باید رعایت شوند تا اصلاحات معنا پیدا کند.
ابطحی افزود: اصلاحات با جریانات دیگر نظیر جریانات خارج از نظام و برخی جریاناتی که در داخل نظام حقوق ملت را مورد توجه قرار نمیدهند، مرزهای مشخصی دارد و این جریان سیاسی باید این مرزها را رعایت کند تا بتواند رشد پیدا کرده و به اهداف خود برسد.
ابطحی گفت: من موفقیت اصلاحات را در یک long shot میبینیم که در آن مردم با حقوق خود آشنا شوند. این یک دستاورد مهم برای کشور خواهد بود.
وی ادامه داد: یکی از دلایلی که سبب شد ما در چهارچوب مدار قدرت، به مرور از آن فاصله بگیریم، آن بود که در ایران این واقعیت وجود دارد و قدرت در این کشور تقسیم شده است. بخشهای قدرتمندی در کشور ما وجود داشت که براساس قانون قدرت داشتند و دیدگاههایشان با ما متفاوت بود که این دیدگاهها در شکست جریان اصلاحات اثرگذار بودند.
معاون رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: از طرف دیگر هم تعریف نشده بودن چهارچوب اصلاحات باعث شد تا برخی مجموعهها رفتارهایی کرده و برخی افراطیگریها را دنبال کنند. اعتقادشان هم آن بود که این رفتارها میتواند معنای اصلاحات باشد. به بیان دیگر از یک طرف بخش قدرتمند نیروهای اجرایی و از طرف دیگر افراطیگریهای برخی افراد در جریان اصلاحات و بزرگنمایی آن مواضع تند از طرف جریان قدرتمند، دست به دست هم داد تا جریان اصلاحات نتواند به حضور در قدرت ادامه دهد. البته خوشبختانه پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان در میان مردم چندان آسیب ندید و این مردم بودند که نقششان کم شده بود.
ابطحی در پایان گفت: علت عدم توان کسب کرسیهای مجلس پس از مجلس ششم، به از دست دادن چهارچوبهای قدرت و قدرتی که در دست جریان مقابل بود باز میگردد. در حقیقت، در پدیده انتخابات مسئله شورای نگهبان بسیار مهم است و در آن زمان راه خیلی برای حضور جریانات سیاسی باز نبود و درگیریها هم مردم را خسته کرده بود.