تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۱۹۸۳۹
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۶
صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران

شبح «جنگ سرد»

به جرات مي توان گفت که مهم ترين تغييري که در مجموعه غرب اتفاق افتاده، تغييري در «تصوير جهاني آمريکا» است. تصوير آمريکا در عصر جنگ سرد، تصوير يک قدرت خشن، زورگو، متجاوز و امپرياليستي بود. . .
تدبیر24: براي بسياري از مسن ترها، اوکراين يادآور بحران موشکي کوبا در سال 1961، حمله نظامي و اشغال چکسلواکي در 1968 و ساقط کردن «الکساندر دوبچک» يا دولتي که لقب «کمونيسم با تصويرانساني» نام گرفته بود و ساير رويارويي هاي نگران کننده و تهديد آميز دوران جنگ سرد است. آيا نهضت دموکراسي خواهي در اوکراين و بحران به وجودآمده در اين کشور به معناي ظهور مجدد جنگ سرد و رويارويي ميان نظام قطبي روسيه و غرب است؟ اگرچه ظاهر بحران اوکراين اينگونه به نظر مي رسد اما واقعيت آن است که ما در دهه دوم قرن بيست ويکم هستيم و قريب ربع قرن مي شود که دوران جنگ سرد و نظام دوقطبي را پشت سر گذاشته ايم.

درواقع بسياري از عناصر جنگ سرد در طي اين ربع قرن دچار تغيير و تحولات عمده اي شده اند. به بيان ديگر نه بلوک شرق و در راس آن روسيه، شوروي دوران جنگ سرد است و نه بلوک غرب و در راس آن ايالات متحده، آمريکاي امپرياليست دوران جنگ سرد. بلوک شرق تقريبا از ميان رفته، متحدان اروپايي بلوک شرق يا به اتحاديه اروپا پيوسته اند يا در صف نوبت هستند که عضو اين اتحاديه شوند. نظام هاي سفت وسخت و پليسي کمونيستي، جاي خود را به نظام هاي به مراتب بازتر از دوران جنگ سرد داده اند. اتفاقا يکي از عواملي که سبب شد بحران اوکراين سر باز کند، اصرار مردم آن کشور و دست کم بخش غربي آن که روس تبار نيستند براي داشتن دموکراسي و پيوستن به اروپاي واحد بود. به همان ميزان که بلوک شرقي باقي نمانده، خود روسيه هم به نسبت روسيه آن دوران، روسيه دوران «استالين»، «خروشچف» و «برژنف» تغييرات زيادي پيدا کرده است.

اولين و بنيادي ترين تغييري که در روسيه به وجود آمده، دگرگوني اقتصاد آن از يک اقتصاد دولتي سوسياليستي عصر کمونيسم به يک اقتصاد بازار آزاد سرمايه داري است. البته هنوز فاصله زيادي ميان اقتصاد روسيه با «اقتصاد آزاد آدام اسميت» وجود دارد اما روند اين تغيير تاريخي با فروپاشي نظام کمونيستي از اوايل دهه 70 آغاز شده است. واقعيت هاي اقتصادي در حقيقت ستون پنجم اوکرايني هاي طرفدار آزادي است. ملاحظات اقتصادي که مسکو لاجرم و لاعلاج و با وجود همه بلندپروازي هايش نمي تواند آنها را در رابطه با غرب ناديده بگيرد سبب مي شوند تا روس ها به آن آساني که تانک هايشان را در تابستان 1968 روانه خيابان هاي «پراگ» کرده و «کمونيسم با تصوير انساني» مردم چکسلواکي را له کردند، نتوانند جنبش مردم اوکراين را هم با اعزام تانک هايشان به «کي يف» در هم شکنند. روسيه امروز يکي از بزرگ ترين صادرکنندگان نفت و گاز است. اين جايگاه را مديون حضور شرکت هاي بزرگ نفتي غربي در «سيبري» و تکنولوژي آنان است.

در عصر جنگ سرد، روس ها وابستگي اقتصادي به غرب نداشتند اما امروز اقتصاد، ريسمان هاي نامريي وابستگي زيادي بر گرد روسيه تنيده و باعث مي شود تا سران کرملين نتوانند همچون دوران جنگ سرد، هر طور که اراده مي کنند رفتار کنند. درواقع نخستين واکنش غربي ها در قبال تهديدات نظامي روسيه در اوکراين و اشغال شبه جزيره «کريمه»، اقتصاد بود. آنان دست روي عضويت روسيه در گروه اقتصادي «جي 7 » که اجلاس بعدي آن تابستان سال آينده در «سوچي» برگزار مي شود گذارده اند.

و سعه سياسي تحول ديگري است که روسيه امروز را از روسيه عصر جنگ سرد متمايز مي کند. البته که اين عامل از نظر قدرت تاثيرگذاري به هيچ رو قابل قياس با اقتصاد نيست اما و در عين حال امروز هزاران نفر از ساکنان مسکو عليه سياست هاي پوتين در اوکراين دست به تظاهرات زده اند؛ پديده اي که در اتحاد جماهير شوروي سال 1968 و سرکوب «بهار پراگ» اساسا وجود خارجي نداشت. صدالبته که شمار بيشتري هم به طرفداري و حمايت از پوتين در خيابان ها ظاهر شدند اما نفس اينکه شماري از روس ها عليه سياست هاي حکومتشان در اوکراين به اعتراض برخاسته اند پديده کاملاجديدي است که در تمامي دوران عصر جنگ سرد به چشم نمي آمد.

تغيير البته فقط در بلوک شرق به وقوع نپيوسته است. در غرب هم تغييرات مهمي در مقايسه با غرب دوران جنگ سرد اتفاق افتاده است؛ از تغييرات ساختاري همچون گسترش اتحاديه اروپا و تبديل آن به يک قطب مهم و تاثيرگذار جديد بين الملل که بگذريم، به جرات مي توان گفت که مهم ترين تغييري که در مجموعه غرب اتفاق افتاده، تغييري در «تصوير جهاني آمريکا» است. تصوير آمريکا در عصر جنگ سرد، تصوير يک قدرت خشن، زورگو، متجاوز و امپرياليستي بود. اما اين تصوير امروزه مقدار زيادي دچار جرح و تعديل شده است. در دوران جنگ سرد، آمريکا محبوبيتي در ميان مبارزان، انقلابيون، روشنفکران، فرهيختگان و دگرانديشان به ويژه در کشورهاي جهان سوم نداشت اما امروز اين نگاه تا حدودي تعديل شده است.

البته درخصوص باور به اين تصوير جديد آمريکا، استثناهايي وجود دارد اما در کل، نگاه به غرب و به ويژه به آمريکا در بسياري از جوامع، فاصله زيادي با عصر جنگ سرد پيدا کرده است. اين نگاه جديد را امروزه به بهترين شکل مي توان در اوکراين و اصرار کسر قابل توجهي از مردم آن بر دموکراسي، آزادي و اصرارشان در پيوستن به اتحاديه اروپا ملاحظه کرد.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: