پرونده قتل کارمند بانک و سه نفر دیگر از اعضای خانوادهاش با گذشت 10 ماه به سرانجام نرسیده است. در این پرونده چهار نفر با انگیزه سرقت اعضای این خانواده را به قتل رسانده و اجسادشان را تکه تکه کردند.
تدبیر24: 16 اردیبهشت چهار عضو یک خانواده در ملارد به طرز عجیبی ناپدید شدند. مریم دختر کوچک خانواده که به دلیل امتحانات در خانه مانده بود به پلیس گفت پدر و مادرش به همراه دو برادرش به نامهای محمدمهدی و محمدرضا برای خرید ملکی به بیجار رفتند و قرار بود یکروز بعد بازگردند اما هنوز به خانه بازنگشتهاند و خبری از آنها نیست. به دنبال مفقود شدن اعضای این خانواده پروندهیی با این موضوع در پلیس آگاهی ملارد تشکیل و تیمی از کارآگاهان جنایی، مامور رسیدگی به این پرونده شدند. دو روز بعد از گشوده شدن این پرونده اجساد خانوادهیی به صورت جداگانه در گندمزارهای شهرستان بیجار و گودالی در آبیک قزوین کشف شد. ماموران گشت کلانتری بیجار اعلام کردند که جسد زن و مرد جوانی را در گندمزارها پیدا کردهاند که بخشی از بدن آنها توسط حیوانات درنده از بین رفته و اعضای بدنشان نیز مثله شده است. با اعلام خبر کشف این دو جسد و انتقال آنها به پزشکی قانونی، خانواده مرتضی (پدر خانواده) برای تشخیص هویت اجساد به سازمان پزشکی قانونی رفتند. آنجا بود که آنها با اجساد مرتضی و همسرش مواجه شدند. اجساد مرتضی در حالی پیدا شد که سر رقیه از بدن جدا شده و از جسد مرتضی تنها نیمتنه بالای بدنش باقی مانده بود. کشف اجساد این زن و مرد در حالی بود که سرنوشت دو فرزند آنها همچنان در هالهیی از ابهام قرار داشت و پس از کشف اجساد پدر و مادرشان احتمال زنده پیدا کردن آنها تقریبا به صفر نزدیک بود. آخرین کورسوهای امید برای پیدا کردن دوقلوها زمانی از بین رفت که ماموران پایگاه بسیج شهرستان آبیک حین اجرای مانور خود جسد دو کودک را در گودالی در کوههای این شهرستان پیدا کردند. بار دیگر خانواده مرتضی برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی آمدند و اینبار هم مانند بار قبل اجساد عزیزانشان را شناسایی کردند. جسد محمدمهدی و محمدرضا در حالی پیدا شد که دهان محمدرضا با چسب بسته شده بود و محمدمهدی هم که به طور مادرزادی یک ساعد نداشت سرش هم بریده شده بود. با پیدا شدن اجساد این دو کودک کارآگاهان با معمای پروندهیی جنایی با چهار مقتول روبهرو شدند.
در تحقیقات کارآگاهان از خانواده مرتضی مشخص شد وی که 30 سال سن داشت کارمند بانک تعاون در فردیس کرج بود و بسیاری از مواقع با خود چندین میلیون پول حمل میکرد. همچنین معلوم شد مقتول یک خودروی پراید داشته که پس از این جنایت خودرو نیز گم شده است.
روشن شدن این موضوع سرنخی را به دست ماموران داد که در نهایت منجر به شناسایی مظنون اصلی و دستگیری او شد. تحقیقات درباره این فرد نشان داد وی از اهالی بیجار است و از چند روز قبل به طرز عجیبی ناپدید شده است. این طور بود که ماموران با انجام هماهنگیهای قضایی و دادن آموزشهای لازم به مدیر مدرسه اسکیت فرزند این مظنون سرانجام موفق شدند با کشاندن متهم به باشگاه ورزشی مورد نظر وی را دستگیر کنند. متهم پس از دستگیری منکر هرگونه اطلاع از سرنوشت مرتضی و خانوادهاش شد اما در نهایت به دام تناقضگوییهای خود افتاد و پس از اعتراف به قتل مدعی شد سه نفر دیگر نیز او را در جریان این قتلها همراهی کردهاند. در حالی که کارآگاهان موفق به دستگیری مظنون اصلی شدند مشخص شد که این فرد بارها با استفاده از کارت عابربانک مقتول چندین میلیون تومان پول از حسابش برداشت کرده اما برای اینکه توسط دوربینهای مداربسته شناسایی نشود از رهگذران خواسته تا برایش از عابربانک پول بگیرند. با این حال تصویر متهم یکبار در پمپ بنزینی در بیجار در حالی که مشغول بنزین زدن بود، شناسایی شد.
اعترافات متهم
متهم به نام نعمت در جریان بازجوییها به ماموران گفت: مقتول را به بهانه خرید زمین به شهرستان ابهر کشاندم و پس از آن، او و خانوادهاش را به قتل رساندم. او در تشریح آنچه بر سر مرتضی و خانوادهاش آورده بود گفت: میدانستم که مرتضی همیشه پول همراه خود دارد. یک روز به او گفتم که میخواهی یک معامله زمین انجام دهی و یکروزه 30 میلیون تومان پول گیرت بیاید؟ مرتضی که این پیشنهادم را شنید خیلی خوشش آمد و قبول کرد که با هم برای دیدن زمین به ابهر برویم. وی در ادامه اعترافاتش گفت: پس از آنکه مرتضی به همراه زن و بچهاش به ابهر آمدند به او گفتم که صاحبان زمین به بیجار رفتهاند، بهتر است ما هم به آنجا برویم و زمین را آنجا معامله کنیم که او هم قبول کرد و با همین ترفند مرتضی و خانوادهاش را یک شب آنجا نگه داشتم. فردای آن روز به مرتضی گفتم ملک دیگری هم هست که موقعیت مناسبی دارد بیا با هم برویم و آن را هم ببینیم. مرتضی هم قبول کرد و با او همراه شدیم. حدود 35 کیلومتری از بیجار به سمت دیواندره که رفتیم، نقشه را اجرا کردیم. سه نفر دیگر از دوستان هم با من آمده بودند. من و دوستانم با استفاده از شوکر و اسلحه کلت کمری که داشتیم به مرتضی حمله کردیم و او را به قتل رساندیم و جسدش را در حالی که مثله کرده بودیم در گندمزارهای آنجا رها کردیم. متهم همچنین اظهار داشت: حدود 61 میلیون تومان پول همراه مرتضی بود که آن را به همراه دسته چک و ماشینش برداشتیم و به بیجار برگشتیم. زمانی که به بیجار رسیدیم به همسر مرتضی گفتیم که میخواهی تو را هم پیش شوهرت ببریم که او هم قبول کرد و همراه با بچههایش دوباره به سمت همان گندمزارها رفتیم. زمانی که به آنجا رسیدیم آنها را هم با همدستی دوستانم به قتل رساندیم و جسد رقیه را همان جا در گندمزارها رها کردیم و جسد بچهها را به آبیک قزوین بردیم و در گودالی در کوهها انداختیم.
پس از اعترافات متهم کارآگاهان دست به کار شدند و موفق شدند یکی از همدستان او را نیز دستگیر و به اداره آگاهی ملارد منتقل کنند. پنج ماه بعد دو متهم بعدی نیز دستگیر شدند و در بررسیهای پلیس معلوم شد دو نفر اول قاتل و دو نفر بعدی همدستانشان بودند. این در حالی است که دو متهم اصلی پیش از این نیز یک زن و شوهر را به قتل رسانده و 300 میلیون از آنها سرقت کرده بودند.
بر اساس این گزارش با گذشت 10 ماه از این جنایت و در شرایطی که همه شواهد و مدارک موجود از جمله اظهارات اولیه متهمان علیه آنهاست هنوز این پرونده به سرانجام نرسیده است.